امروز بعد از یک جلسهی کاری چند دقیقهای تو پارکی که همون نزدیکی بود نشستم و به یکسالی که از پاییز قبل تا امروز گذشته فکر کردم. پارسال تو این روزها پر از ذوق بودم و حالا پر از سردرگمی و ابهام از آیندهای که نمیدونم چه اتفاقی قراره بیفته. پارسال شاید حتی یک درصد هم فکر نمیکردم که امروز در این شرایط باشم. زندگی اینقدر غیرمنتظره پیش میره و اینقدر اتفاقاتی که در کنترل ما نیست زیادن که هیچوقت نمیشه پیشبینی کرد که چه چیزهایی در انتظارمونه.

عکس رو امروز از پارک هنرمندان برداشتم، از روز دودی شهری که برای استقبال از زمستون آماده میشه. هفتهی آخر پاییز همیشه محبوبترین هفتهی این فصل برای من بوده که هیچوقت شبهای بلند و طبیعت خستهرو دوست نداشتم.امیدوارم با شروع فصل تازه و بلند شدن تدریجی روزها، روزهای روشنتری هم در انتظار ما باشه.
23 آذر 98- ساعت 22:10