روایات تعاملی روند جدیدی است که در حوزه «داستانسرایی» توجه مردم را در سراسر جهان به خود جلب کرده است. تفاوت اصلی آن با شیوههای سنتی داستانسرایی این است که بینندگان فقط نشر ناظر یا مخاطب را در این رویدادهای تعاملی ندارند؛ آنها به طور فعال بر روایت اثر میگذارند. گزارشهای تعاملی با ترکیب عناصر چندین شکل رسانه، داستانسرایی را به تجربهای تعاملی و فراگیر در سطوح مختلف تبدیل میکنند. در این مقاله، به آنچه که باعث میشود روایتهای تعاملی تاثیرگذار باشند، چگونگی مشارکت مخاطب و اینکه این نوع روایت نوآورانه به کجا میرود، خواهیم پرداخت.
انتخاب ماجراجویی: اراده آزاد، جوهرهی داستانهای تعاملی است. بینندگان دیگر به مشاهده غیرفعال رویدادها راضی نیستند، اکنون میتوانند شکلدهنده روایت باشند. مخاطبین در ایجاد داستان با جنبههای تعاملی مانند نقاط تصمیم گیری، انشعاب خطوط داستانی و پایانبندی آن مشارکت فعال دارند. حس مالکیت خواننده بر روایت و شخصیتهای آن به دلیل این ویژگی، بیشتر شده و اثرگذاری آن را قویتر میکند.
پیشرفت تکنولوژی عامل مهمی در رشد و توسعه داستانهای تعاملی بوده است. بعنوان مثال، گنجاندن عاملیت بازیکن(پلیر) در روایتهای بازیهای ویدیویی برای دههها یک روش استاندارد بوده است. با این حال، این الگو فراتر از بازی های ویدیویی گسترش یافته و جنبههای تعاملی اکنون در رسانه های دیگر، از جمله فیلم، تلویزیون و کتاب ظاهر می شود. پیشرفتهای فناوری مانند واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR) و برنامههای تلفن همراه با انتقال کاربران به دنیای جدید و اجازه دادن به آنها برای تعامل طبیعی در تنظیمات تخیلی، تعامل را بهبود بخشیده است.
داستان های تعاملی سطحی از درگیری و غوطهوری را ارائه می دهند که دستیابی به آن از طریق اشکال سنتیتر داستانسرایی دشوار است. سرمایهگذاری عاطفی و شناختی مخاطبان در یک داستان، زمانی افزایش می یابد که آنها در شکلدادن به پیشرفت داستان نقش داشته باشند. گفتن در این موضوع با افزودن معیاری از تعلیق، علاقه و غیرقابل پیشبینیبودن، تجربه مخاطب را منحصربفرد میکند. مثلا در بازیهای کامپیوتری. بازیکنان نقش کارآگاه را بر عهده میگیرند و سرنخها را بررسی میکنند، پازلها را حل میکنند و چندین داستان را دنبال میکنند و ممکن است هرکدام به شیوه خاص خود به نتیجه پایانی برسند با یک تجربه شخصیسازیشده و غیرتکراری نسبت به سایر پلیرها.
به عنوان یک امتیاز، داستانهای تعاملی به مردم کمک میکنند تا احساس ارتباط و همدلی بیشتری داشته باشند. بازیکنان هنگام تصمیم گیری و تجربه احساسات شخصیتها، بینشی در مورد انگیزهها و مشکلاتشان به دست میآورند. به همین دلیل، مخاطب احساس میکند بیشتر روی قهرمانان داستان و خود طرح سرمایهگذاری میکند؛ احساس تعلق بیشتری دارد و این چیزیست که بازاریابها و تبلیغاتچیها سالهاست بهدنبال آن هستند.
امکانات خلاقانه داستانهای تعاملی هیجانانگیز هستند، اما چالشهای خاص خود را نیز دارند. برای ساختن داستان های شاخهدار و اطمینان از انسجام در بسیاری از مسیرها، تفکر و اجرای دقیق لازم است. ایجاد یک تعادل خوب بین عاملیت بازیکن و یک داستان قانع کننده ممکن است دشوار باشد. تخصص در طراحی رابط کاربری، برنامه نویسی و روش های داستانگویی نیز برای اجزای فنی توسعه تجربیات تعاملی مورد نیاز است. چه در مثال بازیهای رایانهای و چه در انواع تبلیغات و محتواهای تولیدشده با این تکنیک.
اما تجربه ثابت کرده است که همواره در مواجهه با مشکلات، فرصتهایی هم برای نوآوری به وجود میآید. داستانسرایان آزادند تا انواعی از داستانهای تعاملی را خلق کنند که امکان ساخت شخصیتهای غنی و ساختارهای داستانی غیرسنتی را فراهم میکند. آنها به ترویج جستوجوگری میپردازند، از اشکال روایی متعارف فراتر می روند و دریچههای بیان خلاقانه جدیدی را باز می کنند.
فناوری به طور مداوم در حال بروزرسانی است که این خود نویدبخش آینده روایتهای تعاملی است. بهرهگیری از هوش مصنوعی، واکنشپذیری و سازگاری تجربیات تعاملی را بهبود می بخشد و روایت را در زمان واقعی(لحظهای) در پاسخ به تصمیمات کاربر تغییر میدهد. علاوه بر این، تحولات واقعیت مجازی و افزوده امکان ایجاد تنظیمات فراگیرتر و تعاملی برای روایت را فراهم می کند. به دلیل محبوبیت سرگرمی های فردی و تعاملی، داستانهای تعاملی در سال های آینده اهمیت فزایندهای پیدا میکنند.