کتاب «آداب کتابخواری» مجموعه یادداشتها و تأملاتی است در باب خواندن و بلکه بسیار خواندن. در حد وسع و سواد و توانم سعی کردم کتاب طوری شود که به کار همۀ کسانی که به این فن شریف علاقمند هستند بیاید، افرادی که میخواهند در آینده کتابخوان حرفهای بشوند، گروههایی که همین حالا حلقه و باشگاه کتابخوانی دارند، ... و آنهایی که مدام میپرسند چند کتابی که باید پیش از مردن خواند؟ ... قبل از سفارش کتاب از فروشگاههای حقیقی یا مجازی، مقدمۀ کتاب را در اینجا بخوانید تا با محتوایش بیشتر آشنا شوید:
✍️در طول تاریخ، کسانی بودهاند که جدی جدی کتاب را میخوردند. یعنی موریانهوار، با میل و رغبت صفحات کتاب را میکندند و به نیش میکشیدند و کاری هم به توانایی معده در هضم سلولز کاغذ نداشتند. چند مورد از این اتفاق در مجلات پزشکی دنیا ثبت و ضبط شده است. همین اواخر، در سال ۲۰۱۷ یک کمدین آمریکایی (به نام جامی لوفتوس) رمان «شوخی بیپایان» دیوید فاستر والاس را که به حجم زیاد و ساختار آشفتهاش معروف است، جلوی دوربینها خورد. یک مورد بامزه هم ماجرای مِنِلیک دوم، امپراتور اتیوپی است. او در اواخر عمر و بعد از پشت سر گذاشتن چند حمله قلبی، حسابی ضعیف شده بود و خیال میکرد با خوردن انجیل، میتواند خودش را شفا دهد. عاقبت جناب امپراتور در دسامبر ۱۹۱۳، پس از یک حمله قلبی دیگر و هنگام تلاش برای خوردن انجیل مرد.
طبیعتاً مخاطب ما در این کتاب، این دوستان نیستند. با آنهایی که کتاب یک نویسنده را به زور و برای تنبیه به خورد خودش میدادند (مجازاتی محبوب در اروپای قرن هفدهم) هم کاری نداریم. این کتاب، برای آنهاست که مفهوم خوردن یا بلعیدن را به معنای استعاریِ تلاش برای نزدیک شدن بیشتر به چیزی و بهرهبرداری حداکثری از آن استفاده میکنند. آنچه که در این کتاب میخوانید، خاطرات و تأملات یک کتابخوار با همین معنای اخیر است که آنها را با بقیه دوستداران کتاب و کتابخوانی و مطالعه به اشتراک گذاشته است.
در دهههای مختلف عمر، خواننده، خریدار، نویسنده، ویراستار، خبرنگار، مسئول تبلیغ و ... سایر شغلهای مرتبط با کتاب بودهام و همۀ خاطرات کتابی من اینها نیست. میشد حرفهای بیشتری هم در مورد کتابها زد، اما به تجربه دیدهام که این سی یادداشت و روایت، مهمترین موضوعاتی هستند که هر کتابخوان حرفهای با آنها مواجه بوده یا خواهد شد. بعضی از موارد مثل تشخیص قیمت کتاب، پیدا کردن کتاب مناسب یا موضوع امانت دادن، شمول بیشتری دارد و برای همین مفصلتر هستند، بعضی از موارد هم در دل یادداشتها و حرفهای دیگر بیان شدهاند. اما به هر حال، تمام این موضوعات آن مقدار اهمیت دارند تا هر کسی که دوست دارد بیشتر و بهتر بخواند، در موردشان فکر کند.
مطالب کتاب هم به همدیگر پیوسته هستند، هم هر کدام را به تنهایی و فال قال میشود خواند. خیلی واضح و بدیهی است که نظر همۀ خوانندگان در مورد تمام مطالب این کتاب یکسان نباشد. مثلاً حدس میزنم یادداشت حاشیهنویسی بر کتاب از همین دسته باشد و افراد دیگری هستند که برخلاف من که دوست دارم کتابهایم را تر و تمیز نگه دارم، نوشتن در کتاب یا خط کشیدن داخل صفحات را دوست میدارند و از آن دفاع میکنند. این، اتفاق مبارکی است که نظرات متفاوت در این مورد، و در هر مورد دیگری، طرح شود. هدف اصلی کتابخوانی و کتابخواری، همین پیدا کردن دیدگاه شخصی در مورد موضوعات متفاوت است. به گمانم یکی از مشکلات اصلی امر کتاب در کشور و جامعه ما، این است که در مورد کتابها کمتر از سایر امور با هم حرف میزنیم. امیدوارم مطالب این کتاب، فتح بابی برای گفتگو در همین موضوعات باشند.
این کتاب را پس از دو سه جلسه گفتگو با یک کتابخوار دیگر، جناب مهدی قزلی، مدیر نشر جامجم نوشتهام. چندتایی از یادداشتها قبلاً در مطبوعات منتشر شده بودند که برای قرار گرفتن در یک مجموعه، بازخوانی و بهروز شدند. کتاب را به همۀ آنهایی تقدیم میکنم که همیشۀ خدا، آن ته مههای دلشان شوقِ خواندن و خوردن یک کتاب دیگر دارند.
➖«آداب کتابخواری»، احسان رضایی، نشر جامجم