احسان رضایی
احسان رضایی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

دلم پیروز خواهد شد

دیروز خبر فوت کلایو کاسلر، نویسندۀ آمریکایی را که خواندم، به نظرم رسید اسمش آشناست ولی هرچه فکر کردم خاطرم نیامد. تا اینکه متن خبر را خواندم که از جمله نوشته بود او شرکتی برای تجسس زیرآب و کشف کشتی‌های غرق‌شده داشته. با کمی جستجوی اینترنتی دیدم که بله، خاطرۀ این اسم برای دو دهه قبل است که در آستانۀ نوروز ۷۷ فیلم «تایتانیک» تبدیل به تب شد و موجش تا اواسط سال بعدی هم رفت و تا مدتها نقل همۀ محافل خانوادگی و روشنفکری و مطبوعات شد و به روی لباس‌ها و پشت ماشین‌ها و مدل مو هم سرایت کرد. آن ایام چندتایی هم کتاب مناسبتی به بازار آمد مثل کتاب جیبی «زندگی‏نامه و نقش‏های لئوناردو دی‌کاپریو» که فقط ۵ فیلم تا آن موقع داشت. رمان «معمای دفینه تایتانیک» هم (که خودش ۲۰ سالی زودتر از فیلم جیمز کامرون نوشته و فیلم هم شده بود) چنان فروشی داشت که یک رمان دیگر این نویسنده هم به اسم «تایتانیک۲» ترجمه شد. خلاصه که همه‌گیری هم همه‌گیری‌های قدیم!



اشتباه نکنم، ویروس این یکی هم مثل سارس و کرونا و چیزهای دیگر، از شرق آسیا به ما رسید. نسخه اولیه‌ای که قبل از نوروز ۷۷ دست به دست می‌شد، یکی از همان‌هایی بود که با دوربین هندی‌کم از روی پردۀ سینما ضبط شده بود. با کادر ناقص و کله‌های نصفه و نیمه‌ای که مدام در پایین تصویر جابه‌جا می‌شدند. یک زیرنویس چینی-ژاپنی کمرنگ هم بود که ملیت کپی‌کار را لو می‌داد. بعدها البته نسخه‌های با کیفیت‌تر فیلم هم رسید. توی بعضی نسخه‌ها دوتا حرف T در قسمت سمت چپ و بالای کادر دیده می‌شد. نمی‌دانم روی چه حسابی ملت می‌گفتند نسخه اصلی و بدون حذف فیلم، همین‌هاست و نشانه‌اش هم همان دو تا T گوشه کادر که مخفف Titanic باشد. (از این چیزهای عجیب و غریب دربارۀ فیلم کم نبود. مثلا آنجا که در آخر فیلم رز متوجه قایق‌های نجات می‌شد و داد می‌زد come back خیلی‌ها این را «کمک، کمک» شنیده بودند و از اینکه کمک خواستن انگلیسی‌ها شبیه کمک خواستن ماست به هیجان می‌آمدند!) بعدتر نسخه روی سی‌دی فیلم هم رسید که آن شایعه را از رونق انداخت، این بار تصور می‌شد این یکی از همه باکیفیت‌تر باشد.

«تایتانیک» اولین فیلمی بود که ما روی سی‌دی دیدیم. بعضی‌ها فیلم را روی VHS تماشا کرده بودند و بعضی‌ها روی سی‌دی. سوالی که تکنولوژی ابزار تماشای فیلم را معلوم می‌کرد، این بود که بعد از «تایتانیک را دیدی؟» می‌پرسیدیم «چند دقیقه‌ایش را دیدی؟» ماجرا این بود که توی بازار که می‌گشتی هم می‌توانستی نسخۀ دو ساعتۀ فیلم را پیدا کنی، هم سه‌ساعته و هم سه ساعت و ربعه. نسخه اصل فیلم ۱۹۴ دقیقه بود اما زمان ضبط روی نوارهای ویدیویی ۱۲۰ و ۱۸۰ دقیقه‌ای بود. پس کسی که سه ساعت و ربع را کامل دیده بود، فیلم را روی سی‌دی دیده بود.

بجز سوال درباره زمان فیلم، البته «تایتانیک» منشا حرف و حدیث‌های بیشتری هم بود. توی هر گپ دوستانه‌ای، معمولا یکی دوتا از جدیدترین جوک‌هایی که برای جک و رز یا آن همشهری ساده‌دل که بعد از چندبار تماشا، هنوز نمی‌دانست تایتانیک اسم پسره بود یا دختره تعریف می‌شد و شرح خودسانسوری صحنه‌های نامناسب یا واکنش‌های خنده‌دار بزرگترهای خانواده که گول عبارت «فیلمش خانوادگی است» را خورده بودند. آنهایی که پز روشنفکری داشتند هم عدد و رقم‌هایی درباره فیلم یا اخبار جدید جیمز کامرون را ضمیمه حرفشان می‌کردند. مثلاً مجله «زنان» یک مقاله‌ای داشت درباره تفاوت‌های زن و مرد و یک مثالش هم این بود که توی فیلم تایتانیک، رز و جک هر کدام چند بار اسم همدیگر را صدا می‌زدند؟ جواب درست این بود: رز ۸۰ بار می‌گوید «جک» و جک ۵۰ بار می‌گوید «رز». البته همۀ اطلاعات اینطوری با تحلیل همراه نبود و لزوماً از نشریات تخصصی سینما هم نمی‌آمد. بی‌ربطترین مجلات هم چیزی درباره این زوج عاشق جدید داشتند که یک‌باره در حد رومئو و ژولیت معروف شده بودند (شوخی تاریخ است انگار، دی‌کاپریو سال قبلش نقش رومئو را بازی کرده بود). همین فراوانی موهای لخت و بور دی‌کاپریو بر روی جلد نشریات خودش یک پدیده بود. تا آن موقع سابقه نداشت که نشریات درباره فیلمی که توی شبکه رسمی ویدیوئی نیست این‌همه حرف بزنند. «شعله» و جبارسینگ را هم همه دیده بودند، اما موجی برایش راه نیفتاده بود. شایعه دادگاهی شدن نشریاتی که ویژه‌نامه تایتانیک داشتند هم البته در هیجانی‌تر شدن فضا بی‌تاثیر نبود.

خیلی زود پوسترهای دی‌کاپریو پخش شد و بعد پوسترهای زوج فیلم. مدل موی دی‌کاپرویی مُد شد. تی‌شرت‌های تایتانیک با چهره دی‌کاپریو و انواع املاهای متفاوت Taitanik ،Titanik ،Taitanic درآمد. لغت «تایتانیک» و عباراتی نظیر «تایتانیک دلم توی دریای غمت غرق شد» به پشت کامیون‌ها رفت. نوار آهنگ و آواز فیلم توی پیاده‌روها خرید و فروش می‌شد، هرچند خیلی‌ها قبلا آن را از روی خود فیلم روی کاست ضبط کرده بودند (ترانه‌ای که هنوز هم ایرانی‌ها سلین دیون را با آن می‌شناسند). حتی از روی فیلم تحلیل‌های عجیب و غریب صادر شد.

شش سال بعد (سال ۸۳) فریدون جیرانی در «سالاد فصل»ش «تایتانیک» را به عنوان فحش استفاده کرد. لیلا (لیلا حاتمی) به عادل (خسرو شکیبایی) گفته بود نمی‌خواهد با او ازدواج کند و عادل حدس زده بود که «تاپاله تایتانیک»ی همسر او خواهد شد، با این نصیحت عاشقانه: «تاپاله‌ای که آدم باشه، خاطر تو بخواد، عین من پات بشینه...» اما توی آن سال همه‌گیری (سال ۷۷) تب «تایتانیک» خود فریدون جیرانی را هم مبتلا کرده بود. توی فیلم «قرمز»، مرد روان‌پریش فیلم (محمدرضا فروتن) بعد یکی از دفعات ضرب و شتم همسرش (هدیه تهرانی) برای او نوار آهنگ همین تایتانیک را که می‌گفت «از پشت شهرداری» خریده، به نشانه یک پیام عاشقانه هدیه آورد و وقتی صدای موسیقی جیمز هورنر در سالن سینمای جشنواره طنین انداخت، ولوله‌ای درگرفت و اهالی مطبوعات طاقت از کف دادند و صدای دست و کف و سوت و تشویق از صدای خود موسیقی بلندتر و بیشتر شد. خب بله، آن موقع هم روزگار غریبی بود نازنین.

تایتانیکلئوناردو دیکاپریودهه هفتاداحسان رضاییسینما
برگزیده‌ها، خوانده‌ها و نوشته‌های یک احسان رضایی. اینجا یادداشت‌ها، مقالات و داستان‌هایم را در معرض دل و دیده شما می‌گذارم، خبر کتاب‌ها و کارهایم را می‌دهم و از کتابهایی که خوانده‌ام می‌گویم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید