در طراحی سایتها، کاربران روزانه با تصمیمگیریهای مختلفی روبهرو میشن. فرآیند تصمیمگیری از ظاهر آساناش پیچیدهتره و تصمیمگیری نادرست میتونه باعث نارضایتی کاربران، کاهش فروش و صدمه به ارزش برند بشه. به همین دلیل، ضروریه که طراحان در طول فرآیند UX به تصمیمگیری تمرکز کنن. از دیدگاه تصمیمگیری، UX باید بر روی شرایط و نیازهای فردی کاربر تمرکز کنه. این که تصمیم فوری فعلی چطور در اهداف کلی کاربر جایگاه داره؟ چه چیزهایی تصمیمشون رو تحت تاثیر قرار میدن؟ آیا اطلاعات کافی برای تصمیمگیری با پشیمونی ندارن؟
تصمیمگیری میتونه پیچیده باشه و هنگامی که کاربران به اطلاعات کافی برای تصمیمگیری نرسیدن، این مساله افزایش پیدا میکنه. طراحان UX میتونن این مساله رو با ارائه تمام گزینهها و نتایج محتمل و بهبود مشاهده احساسی، تسهیل کنن.
ساختار تصمیم یه قالبه که کاربر میتونه توش یه انتخاب بر اساس نیازش بکنه، مثلا ادامه استفاده از یه سایت یا ترک کردن اون سایت. یه ساختار تصمیم خوب باید شفاف باشه (یعنی گزینههای دردسترس و پیامدهای هر گزینه واضح باشن) و همچنین پیوسته تا یه تصمیم گرفتن بتونه تصمیمگیری بعدی رو هم راحتتر کنه.
اشتباهی که طراحان زیادی انجام میدن اینه که ساختار تصمیم رو حول نیاز شرکت سازمانی میسازن و نه نیاز کاربر.
مثلا موضوع فروش گل آنلاین را در نظر بگیرید. از دیدگاه یک گلفروش، سفارش دریافت میشه و براساس گزینههای حمل و نقل مورد علاقه مشتری، ارسال میشه. از نظر شرکت، ارائه یه مجموعه از گزینههای حمل و نقل در دسترس منطقی به نظر میاد و اینجوری بیشترین سایتهای فروشگاهی هم ساختار فرایند تصمیمگیری رو ترکیبی از مجموعه گل و گزینههای حمل و نقل ساختن.
با این حال، از دید یه نفری که روز ولنتاین رو فراموش کرده، گزینههای حمل و نقل بیشتر از هر چیزی مهمن، چون گلهایی که با تاخیر به دستشون میرسه بدتر از گلهای بنزینی (احتمالا منظورش گلهای ارزون قیمت باشه) هستن. در این مورد، گزینههای حمل و نقل و به خصوص تأیید اینکه تحویل در یه بازه زمانی خاص ممکنه، باید قبل از انتخاب محصول باشه.
با طراحی ساختار تصمیمگیری براساس نیازهای مشتری، احتمالا تجربه کاربری مثبت تری رو ارائه میکنی.
معمولاً وقتی با دادهها سر و کار داریم، اغلب به دلیل پیچیدگی و تعداد زیاد اونها، به سختی میتونیم تصمیمات مناسبی بگیریم. اما اگه طراحان بتونن دادهها را به شکلی بیان کنن که قابل فهم برای مغز انسان باشه، ما اطلاعات بیشتری در دسترس داشتیم و میتونیم تصمیمات منطقیتری بگیریم.
اینجاست که طراحی رابط کاربری به کار میاد. طراحی رابط کاربری موثر میتونه با استفاده از رنگ و سلسله مراتب، دادههای پیچیده را قابل فهم کنه تا دادههایی که برای کاربر در حال حاضر مهم هستن، برجسته بشن. چیزی که طراحاها باید انجام بدن، تحریر سازی سازنده دادههاست.
یکی از تکنیکهای مهم، تمرکز روی متناسب سازیه. نمایش دادهها در متناسب با بافت، به شخصی که در حال دیدن اونه، کمک میکنه که اطلاعات رو به راحتی بفهمه و درک کنه. به عنوان مثال، اگر محصولی را با تخفیف میفروشید، همیشه قیمت اصلی اونو به همراه قیمت تخفیفداده شده نشان بدید و بهتره نشون بدید که کاربر چقدر صرفهجویی کرده.
چجوری میشه کاربر رو تشویق کرد تا یه تصمیم بگیره و عمل کنه؟ یکی از راههای ساده واسه این کار، اینه که هر بار که کاربری یه تصمیم میگیره و عمل میکنه، براش یه احساس خوب و خوشایند به وجود بیاریم. به این صورت که هر بار که کاربری با یه قسمتی از وبسایت یا اپلیکیشن ما در ارتباطه، برایش احساسی مثبت رو به وجود بیاریم. مثلا میتونیم با یه تغییر جزیی روی رنگ یا شکل دکمهها یا لینکها، کاربر رو تشویق کنیم که با اونها تعامل کنه و تصمیم بگیره. اینجوریه که با احساس خوبی که بهش میدیم، کاربر میتونه با اطمینان بیشتری به تصمیمات بزرگتری هم برسه.
مغز انسان در تصمیم گیری سریع عالیه. این به دلیل تکامله بشره که به عنوان یک مکانیزم دفاعی تکامل یافته. به این معنی که هر چه سریعتر تصمیمی را بگیری که چیزی خطرناک است، احتمال بقای بیشتری خواهید داشت که به موفقیت بیشتری برسی.
متاسفانه، مغز انسان ی جاهایی محدوده و ما باید به یک سری چیزها مجهز بشیم. به عبارت دیگر، مغز در اولویت سرعت قرار داره و برای این منظور، حافظه یادآوری را به سرعت کنار میگذاره و تصمیمات خودش رو بر اساس اطلاعاتی که در لحظه تصمیم گیری میکنه در اختیار میزاره. البته معنیش این نیست که هیچ وقت به تجربه گذشته اعتماد نمی کنیه، اما مغز انسان اطلاعات فعلی را به اطلاعات یادآوری شده ترجیح می دهه.
اگر می خواهین کاربر، تصمیم اطلاعاتی را با شناخت کاملی بگیره، مطمئن بشید که تمامی اطلاعات حیاتی براش به صورت مکرر در دسترس باشه. مثلا، اگه می خواهی در یک سایت فروشگاهی از ترک کردن سبد خرید جلوگیری کنی، لیست محصولات را بدون کمبود جزئیات ارائه بدید تا کاربر نیازی به به خاطر سپردن جزئیات اون محصول نداشته باشه و بتونه فرایند خریدش رو به راحتی انجام بده.
تلاش برای کمک به کاربران در تصمیم گیری، یک فرآیند پیچیده است و هیچ راه حل یکانواختی نداره. راهکار اصلی برای تسهیل فرایند تصمیم گیری کاربران، به یاد داشتن اینه که UX خوب به معنی اجبار در تصمیم گیری نیست؛ بلکه به کاربر اطلاعاتی را برای تصمیم گیری ارائه بدیم و به او کمک کنیم تا تصمیم خودش رپ با آگاهی بگیره.
با ساختاردهی تصمیمات کنار نیازهای کاربر، ارائه اطلاعات به شکل واضح، پاداش دادن به کاربران برای تصمیم گیری، تکرار اطلاعات حیاتی و مدیریت خطاها با شیوهای باشکوه، میتونید به کاربران کمک کنید تا تصمیماتی بگیرند که به اونها و اهداف تجاری مشتری شما کمک کنه. همه چیز با درک فرآیند تصمیم گیری شروع میشه و بعد از اون باید راههایی برای کار در این پارامترها پیدا کنین.
منبع: سایت Webdesignerdepot | نوشته شده توسط SIMON STERNE