من به عنوان مهندس نرم افزار چند شرکت و مجموعه برای مصاحبه رفتم. این نوشته تجربیات خودم و چند نفر دیگه هست از نحوه مصاحبه شرکت و مجموعه های مختلف. من نظر خودم رو هم راجع به هر کدوم از این ها گفتم. پس این نوشته خالی از بی طرفانه نیست :)
بعضی از شرکت ها هستند که فرایند مصاحبه رو با فرایند رو کم کنی اشتباه گرفتن. وقتی ببینن داری سوالاتشون رو درست جواب میدی اینقدر سوال میپرسن و خستت میکنن که بالاخره یک سوال رو اشتباه جواب بدی. اون وقت فرد مصاحبه کننده یه پوزخند میزنه که بالاخره گیرت انداختم :/
بعضی از مجموعه ها هم هستند که تو جلسه مصاحبه بازجویی میکنن. پشت سر هم سوال میپرسن. سوال فنی و غیر فنی حتی سوالای زندگی شخصی. و اصلا اجازه نمیدن تو حرف دیگه ای پیش بکشی. معمولا فرد مصاحبه کننده هم خیلی بی روح هست و یه حالت پوکر فیس خاصی داره. بهتون توصیه میکنم اگر یکی از این دو حالت رو دیدید حتما از اون مجموعه سمی فرار کنید. اینها معمولا افراد رو به دید کارمند یا ربات میبینن که نباید هیچ اشتباهی توی کار بکنه. معمولا هم انتظاراتشون از آدم خیلی خیلی فضاییه!
یک گروه دیگه اینطور هستند که قبل از هر چیز یک تسک یا پروژه تستی میدن داوطلب مصاحبه انجام بده. اینکار به خودی خود بد نیست. مخصوصا وقتی که شرکت از یه حدی بزرگتر باشه و داوطلب های اون موقعیت شغلی زیاد باشه. اونجا مشکل به وجود میاد که شما احساس کنی پروژه ای که برات تعریف کردند بیش از حد بزرگه یا اینکه حس کنی این پروژه یکی از چالش های حل نشده شرکت هست. من این رفتار رو غیر حرفه ای میدونم که چالش های باز رو بدن داوطلب مصاحبه جواب بده. حالا چه به شکل یک تسک چه توی جلسه مصاحبه فنی ازش بپرسن. رفتار حرفه تر اینه که چالش هایی که قبلا باهاش برخورد کردن و حلش کردند رو از داوطلب بپرسن.
گروهی از شرکت ها هم هستند که حین جلسه فرد مصاحبه کننده خوش برخورده. وقتی سوال میپرسه اگر اشتباه جواب بدی با خونسردی میگه که جوابت اشتباه بود و جواب درست اینه. این مجموعه ها خیلی با فرهنگ هستند. برای نیروی انسانی ارزش قایل میشن و همکاری باهاشون میتونه باعث رشد آدم بشه.
بعضی از شرکت ها هم هستند که معمولا طی مصاحبه سوالای فنی زیاد نمیپرسن. یا اگر هم بپرسن خیلی کلی و زیاد وارد جزییات نمیشن. معمولا جلسه مصاحبه این شکل میگذره که دوست دارن بدونن چه طور آدمی هستی. اهل مطالعه و تحقیق هستی. اهل کار تیمی هستی. فرضشون این هست که کسی که انسان خوبی باشه و شخصیت درستی داشته باشه موارد فنی رو میتونه یاد بگیره. ولی کسی که با ما اختلاف فاز داشته باشه اگر خدای برنامه نویسی هم باشه آبمون با هم توی جوب نمیره. اینجا باید بیشتر تحقیق کرد. یا شرکت یک مجموعه خیلی بزرگه که فرهنگ سازمانیش این طوره. یا یک استارتاپه که تازه میخواد کارش رو شروع کنه و چون محصولی نداره استک فنی هم نداره و خب وظیفه داوطلب این میشه که از صفر همه چیز رو بیاره بالا. به نظر من هر دوی این حالات خوبن. البته بسته به شخصیت خود فرد هم داره. معمولا این مجموعه ها افراد رو برای همکاری بلند مدت در نظر میگیرن.
اگر شرکتی رفتید که برخورد مصاحبه کننده خوب نبود بیشتر تحقیق کنید. شاید فرهنگ سازمانی شرکت خوب باشه. با یک نفر نمیشه کل مجموعه رو قضاوت کرد. علاوه بر این من به شرکت راجع به برخورد بد مصاحبه کننده بازخورد میدم. که لااقل برای افراد بعد از من این پروسه اصلاح بشه.