زمانی که به خانوادهام گفتم که میخواهم از دانشگاه انصراف دهم و مسیر «طراح» شدن را پیش بگیرم، تنها کسی که مخالفت نکرد، پدرم بود. با وجود این که همه معتقد بودند که دنیا دو روز است و آدم باید برود پی علایقش، پیشنهاد همه این بود که «درسات را بخوان، در اوقات فراغت طراحی بکن»! سر کی را گول میمالید؟ فردا روز دغدغه نان شب میگذارد به علایق فکر کنید؟
بگذریم. بحث ما این نیست. مسئله این است که چرا با «طراح» شدن من مخالفت کردند؟ خیلی ها با شنیدن واژه «طراح» بلافاصله یاد نقاشی و هنر و اینجور ماجراها میافتند. حق هم دارند. کجای دنیا Design و Drawing را یکی میدانند که ما به جفتشان میگوییم «طراحی»؟ شاید اگر من هم به خانوادهام میگفتم میخواهم دیزاینر شوم، کمتر مخالفت میکردند!
البته لغات هم نتوانستهاند به خوبی این دو مفهوم را از هم تفکیک کنند. همه جای دنیا بحث «دیزاین هنر هست یا نیست» را دارند؛ حتی بین آرتیستها و دیزاینرها. اما بیایید عمیقتر بررسی کنیم که کدام چیست، چه فرقی دارند و چه ارتباطی بین این دو برقرار است.
ویکیپدیا هنر را اینگونه وصف میکند: هنر بازه وسیعی از فعالیت های انسانی برای ساخت آثار بصری، سمعی یا اجرایی است که تخیل، ایده، یا مهارت هنرمند را با هدف تحسین شدن زیبایی یا تاثیر روی احساسات مخاطب، ابراز میکند.
Art is a diverse range of human activities in creating visual, auditory or performing artifacts (artworks), expressing the author's imaginative, conceptual ideas, or technical skill, intended to be appreciated for their beauty or emotional power.
به طور خلاصه، هنر یعنی به نمایش گذاشتن مهارت، به طوری که مخاطب را به تشویق وادارد.
طبق تعریف ویکیپدیا، دیزاین راهکار یا جزئیاتی برای ساختن یک شی یا سیستم؛ بهکارگیری یک پروسه یا فعالیت؛ یا نتیجه راهکار و جزئیات به شکل یک نمونه، محصول، یا پروسه است. عمل دیزاین کردن به پروسه توسعه یک دیزاین گفته میشود.
A design is a plan or specification for the construction of an object or system or for the implementation of an activity or process, or the result of that plan or specification in the form of a prototype, product or process. The verb to design expresses the process of developing a design.
دیزاین به معنی خلق یک راهکار، نقشه، نمونه، محصول یا پروسه است که در نهایت مسئلهای را حل میکند.
برای پاسخ به این سوال که دیزاین هنر هست یا نیست، باید ابتدا مشخص کنیم که در مورد دیزاین چه چیزی صحبت میکنیم. گرافیک دیزاین، تصویرسازی و از این دست، شباهت های زیادی به هنر دارند. آتش رقابت دیزاین و هنر و این که منِ دیزاینر هم هنرمند هستم یا نیستم هم احتمالاً از گور همین ها بلند میشود. اما فکر میکنم همهمان تفاهم داریم که دیزاین محصول، تجربه کاربر و خیلی دیزاین های دیگر، چندان ربطی به هنر ندارند.
دیزاین بصری و هنرهای تجسمی هردو شالودهشان را با اجزایی مثل رنگ، شکل، خط، تعادل، تضاد، آهنگ و غیره میسازند. دیزاینرها و هنرمندان هردو از این اجزا برای خلق تجربههای بصری استفاده میکنند. هر دو داستانسرایی میکنند و احساسات دارند.
اما هنر در اصیل ترین فرم خود هیچ محدودیتی ندارد. میتواند هر چیزی که خالق میخواهد باشد یا هیچ چیزی نباشد. میتواند هدف داشته باشد یا نداشته باشد. هنر بازتاب تخیلات، افکار و دغدغه های هنرمند است و خلق میشود چون هنرمند میخواهد آن را خلق کند. آثار هنری معمولاً با تجملات ارتباط داده میشوند. این آثار معمولا ابتدا خلق میشوند، سپس مشتری پیدا میکنند و به فروش میرسند.
در مقابل، دیزاین و محدودیت هایش قرار میگیرند. محدودیت هایی که مشخص میکنند چطور خلق شود، در چه مدت خلق شود و برای چه هدفی خلق شود. دیزاین راه حلی برای یک مسئله است و آن مسئله میطلبد که دیزاین هم وجود داشته باشد. همچنین، مشتری دیزاین قبل از خلق آن مشخص میشود. به طور خلاصه:
دیزاین یک سرویس است و اثر هنری یک محصول.
البته که دیزاین هم میتواند هنر باشد. در فرم های بصری دیزاین، دیزاینر از آثار هنری استفاده میکند. آثار هنری ای که هرکدام میتوانند سبک خاص خود را داشته باشند. فرض کنید از یک دیزاینر دکوراسیون داخلی میخواهید خانه شما را طوری دیزاین کند که مجلل به نظر برسد. این دیزاینر ممکن است بخواهد از آثار هنری یک نقاش در دیزاین خود استفاده کند و بخشی از مسئله را با یک اثر هنری حل کند.
در مقابل هنر هم میتواند دیزاین باشد و مشکلی را حل کند. همان دیزاینر دکوراسیون داخلی را در نظر بگیرید که از نقاش میخواهد تا ماه آینده برایش یک نقاشی با فلان مشخصات بکشد. در این سناریو نقاشی در عین اثر هنری بودن، دیزاین هم هست چون مشتری و هدف مشخص دارد و نقاش این اثر را نه به عنوان یک محصول، بلکه به عنوان یک سرویس میفروشد.
هر چیزی که احساسات را تحریک کند میتواند هنر باشد. از پیتزا و خورشت کرفس گرفته تا دیزاین. در مقابل هم چیزی جلوی سرویس بودن و مسئله حل کردن هنر را نگرفته است. سوالی که باید دنبال جوابش باشید این نیست که آیا دیزاین و هنر یکی اند یا نه. دنبال جواب این سوال باشید که آیا شما هنرمند هستید یا دیزاینر؟
اگر دیزاینر شده اید تا احساسات و دغدغه هایتان را به تصویر بکشید احتمالا اشتباه انتخاب کرده اید. دیزاین معمولاً در مورد شما نیست؛ در مورد مسئله است. البته که میتوانید در کنار دیزاینر بودن، هنرمند هم باشید اما فکر کنم بتوانیم بگوییم که هرکس که هنرمند است الزاماً دیزاینر نمیشود و دیزاینر هم الزاماً هنرمند نیست!
صحبت ها در این مورد بسیار و ضد و نقیض، و اظهار نظر در این مورد خطرناک است. این نوشته نتیجه اندکی مطالعه، تفکر و احساسات یک طراح، یا بهتر بگوییم، دیزاینر هویت بصریست. سعی کردم بدون تعصب و با اتکا به حقایق، چیزی که به نظر درست بود را بازگو کنم. اگر معتقدید چرند میگویم، بیایید در موردش بحث کنیم. ممکن است حق با شما باشد.