10 تا از ماشین هایی که در طول تاریخ به انتخاب مشتیران آنها بد ترین ماشینی بوده است که سوار شده اند یا خریده ند. که در ادامه آنها را معرفی میکنیم و میتوانید تصویر این ماشینهارا نیز ببینید.
تریومف TR7 در سال 1974 حرف زیادی برای گفتن داشت در ان زمان این ماشین یک ماشین اسپرت و خفن برای دور خودش بود.
از زمانی که G-Wiz برای اولین بار به خیابان ها آمد، خودروهای برقی راه درازی را طی کرده بودند تا بتوانند در خیابانها باشند . این ماشین آنقدر کوچک و شل و ول بود که در واقع به عنوان یک چهار چرخه به جای یک خودرو طبقه بندی می شود و بنابراین نیازی به رعایت الزامات ایمنی سختگیرانه یکسانی نداشت.
برد آن فقط 50 مایل به لطف شش باتری سرب اسیدی زیر صندلی بود، اگرچه در واقعیت شمااصلا نزدیک به این عدد را نمیبینید. نه میتوانید 50 مایل به آن جا به جا شوید و نه میتوانید 50 مایل بر ساعت با آن جا به جا شوید.
یک ظاهر طراحی یکپارچه سازی با سیستم عامل، زمانی که به درستی انجام شود، می تواند بسیار خوب عمل کند. فقط به فیات 500 و آلپاین A110 نگاه کنید. متأسفانه، کرایسلر پی تی کروزر نمونه بارز ظاهری است که اشتباه رفته است.
تعداد کمی از خودروها در تاریخ مانند آستین آلگرو، این علامت را از دست داده اند. این خودرو با عجله برای جایگزینی آستین 1100 باستانی ساخته شد و در دنیایی که خودروهای هاچ بک در حال تبدیل شدن به علایق مردم بودند بین مردم هیچ جایگاهی پیدا نکرد.
سیتیروور فرصتی از دست رفته برای روور در اوایل دهه 2000 بود. با سقوط سریع شرکت، این آخرین تلاش برای افزایش فروش رکود بود.
این بر اساس تاتا ایندیکا بود این ماشین کند بود، بد ساخته شده بود، هندلینگ درهم و برهم داشت و با مشکلات قابلیت اطمینان مواجه بود. در نهایت این آخرین میخ در تابوت Rover بود و این شرکت در سال 2005 ورشکست شد.
علاوه بر این ماشین های شکست خورده ماشین های مختلفی وارد بازار شدند که به عنوان عجیب غریب ترین ماشین های دنیا در تاریخ ثبت شده اند که میتوانید با خواندن مقاله در این رابطه علت ساخت و کاربرد آنهارا متوجه شوید.
سانگ یانگتلاش داشت که در ابتدا در بازار اروپا تأثیر بگذارد، و قرار بود شرکت حمل و نقل مردمی رودیوس راه آنها برای ایجاد سر و صدا باشد. این سازنده ادعا میکرد که Rodius به گونهای طراحی شده بود که شبیه یک قایق تفریحی از جنوب فرانسه باشد، اما از بسیاری جهات بیشتر شبیه یک کشتی غرق شده است. قسمت عقبی شبیه به یک هنرستان خراب به نظر می رسید که در پشت آن پوشانده شده بود، و این برای خریداران مورد پسند نبود.
در سال 2005، نیسان خودرویی را معرفی کرد که کسی آن را نخواست. Micra C+C یک نسخه کانورتیبل از سوپرمینی معقول بود و در رنگ صورتی نئون موجود بود.
صندلیهای عقب بسیار تنگ بود و سقف کانورتیبل آن حتی درست کار نمیکرد.
سیتروئن C3 Pluriel حتی سقف سخت فلزی تاشو نداشت.این نوع از سوپرمینی کانورتیبل، یکی از نامناسب ترین طراحی سقف در تاریخ را داشت.
20 دقیقه طول میکشید تا سقف را جمع کنید و در اتمام جایی در ماشین تعبیه نشده نبود که سقف جمع شده در آن جا بگیرد. این را با استایل مشکوک خودرو ترکیب کنید و پکیج جذابی برایتان باقی نمی ماند.
فقط به این دلیل که می توانید، به این معنی نیست که باید. این توصیه ای است که سازندگان آمفیکار باید قبل از اینکه یده ساخت این ماشین به ذهنشان خطور میکرد به آن فکرمیکردند. شاید کمی انتقاد تندی بود اما فرض کنید سعی دارید ماشینی بسازید که هم در اب حرکت کند و هم در خشکی و درنهایت ماشینی تولید شود که در هیچکدام حرکت نمیکرد!!!!
هامر اولین وسیله نقلیه نظامی نبود که به غیرنظامیان فروخته شد، اما H1 اصلی یک آفرود بسیار سخت بود. با این حال، H3 ریشه های سودمند خود را به نفع یک تصویر شیک Tonka Toy از دست داد.