لغت ADHD شما رو یاد چی می اندازه؟ پسر بچه ای شیطون که از دیوار راست میره بالا؟ اما کاش به همین سادگی ها بود!
منو یاد ساعت هایی می اندازه که به خط کتاب خیره میشدم و چیزی نمی خوندم
منو یاد هزاران کاری می اندازه که نصفه نیمه رهاشون کردم
منو یاد روز هایی می اندازه که تمام بعد از ظهر روی کاناپه نشستم و به دیوار خیره شدم
منو یاد همین لحظه می اندازه که مغزم تو فضا ی مه آلود داره کار میکنه و صفحه ی مانیتور از پشت پرده ای از غبار میبینه.
یاد گالون گالون کافئینی که ریختم تو مغزم تا شاید به خودش زحمت بده یکم دوپامین تولید کنه.
منو یاد امتحان هایی می اندازه که که مراقب ها بالا سرم پچ پچ می کردند و من برگه ی سفید مجبور بودم تحویل بدم.
منو یاد نمره ی 12 ریاضی و 18 ریاضی پیشرفته می اندازه.
منو یاد 2 ساعت آخر کنکور می اندازه که تمام سلول های بدنم دلشون میخواست بزنن برن بیرون.
منو یاد همه ی واحد هایی می اندازه که 2 جلسه رفتم سر کلاس .
منو یاد روز هایی می اندازه که 24 ساعت مداوم سرم توی کد نوشتن بود برای تموم کردن پروژه .
ولی با نمک اینجاس که منو یاد خودم نمی اندازه.
چیزی از ADHD در بزرگسال ها می دونید؟ کسی رو می شناسید که باهاش درگیر باشه؟
پ.ن: یک تیوری هست که میگه افرادی که ADHD دارند ژنی را با خود حمل می کنند که مربوط به اجداد شکارچی ما میشه نه اجداد کشاورز واسه همین بهشون میگن Hunter type