ویرگول
ورودثبت نام
Elham Habibi
Elham Habibi
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

معرفی کتاب "احتمالا گمشده‌ام"

همه چیز از گندم شروع شد!


کتاب احتمالا گم شده‌ام اولین اثر سارا سالار که جایزه ادبی «بنیاد گلشیری» را از آن خود کرده، این کتاب ۱۴۳ صفحه‌‌ای؛ درباره زنی‌ست که مدام در گذشته با گندم همکلاسی‌ دوران دبیرستان و در حال با سامیار، پسرش، و فرید رهدار درگیر است.

"احساس کردم دلم می‌خواهد زوزه بکشم
اگر سگ بودم و زوزه می‌کشیدم شاید گندم صدایم را می شنید و...دکتر پرسید:
_هیچ وقت هم سعی کردی با فرید رهدار ارتباط برقرار کنی؟
حالا این دکتر هم گیر داده بود. "

چند جمله کنار هم بودند اما حال و گذشته ادغام شده بودند و اوایل در ذوقت می‌زند اما وقتی کتاب را به دست می‌گیری، "عادت" تنها کلمه‌ای‌ست که می‌شود به جملات گفت. به هر حال راوی داستان، آن‌قدر ما را در حال و گذشته می‌کشد که تو فقط می‌خوای بدانی چه می‌شود؟ تکلیف این گندم گندم گفتن‌هایش چه می‌شود؟ این گندم کیست؟

اگر بگویم تمام روایت داستان در یک روز اتفاق افتاد تعجب می‌کنی! حتی سوار ماشین شدن‌هایش و به دنبال سامیار رفتنش یا حتی دیدن فرید رهدار، همه چیز در یک روز اتقاق افتاد!


زن گاهی به گذشته سرک می‌کشد و از گندم می‌گوید و گاهی هم به سراغ دکتر بی‌نامی می‌رود که ذهنت را پر از سوال می‌کند. همه چیز این کتاب، مملو از واقعیت و اوهام است. نویسنده، خواننده را در پل معلقی بین این دو نگه می‌دارد و هی از اوهام بیرون زده از مغزش تو را به واقعیت کنار پل می‌رساند. اصلا همه چیز این کتاب عجیب است. از چیدن کلماتش تا خود شخصیت اصلی‌اش!

کم کم که به آخر داستان نزدیک می‌شوی و دلت تنها یک جواب را می‌خواهد، این گندم کیست؟
واقعا چه کسی می‌داند این گندم با صورتی گندمگون واقعا کیست؟ اگر می‌خواهی بدانی، کتاب را با تمام کلمه‌های تکراری پشت سر همش و گاهی هم فعل‌های نگفته‌اش را بخوان.

|•نوشته‌ی الهام حبیبی•|

احتمالا گم شده امسارا سالارسروش صحتمعرفی کتابنویسندگی
می‌نویسم تا روحم آرام گیرد☁️? عضو اختصاصی انجمن کافه تک رمان✏️
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید