داستان خیلی برای من عجیب بود . طرف از خواب بیدار میشه و میبینه که تبدیل شده به سوسک ، اصلا هیچ تعجب یا ترسی از خودش نشون نمیده . هیچ عکس العملی نداره ، انقدر راحت با قضیه کنار میاد که انگار این یه چیز عادی هست . به جای اینکه نگران باشه ، بترسه یا ببینه چه اتفاقی براش افتاده به فکر این هست که دیر به سر کار میرسه و باید جوابگوی رئیس اش باشه .
من اصلا نتونستم درک کنم که این چه عکس العملی هست . تا پایان داستان منتظر بودم که گرگور از خواب بیدار بشه و تمام این اتفاقات توی خواب براش اتفاق بیفته .
و در تمام طول داستان هم تنها نگرانی گرگور بابت کار و تامین معاش خانواده اش هست و اصلا نگران و ناراحت نیست که دیگه انسان نیست و به یک سوسک تبدیل شده . واکنش خانواده اش هم جالبه ، حتی اون ها هم اون عکس العمل و واکنشی رو که انتظار میره نشون نمیدن . اصلا دنبال این نیستن که برن بپرسن ببینن چی شده ، حالا باید چه کار کنن ، دنبال هیچ راه حلی برای مشکل نیستن و خیلی راحت میپذیرن که پسرشون تبدیل شده به سوسک .
فداکاری گرگور برای تامین معاش خانواده و تسویه بدهی های پدر قابل ستایش هست . بدون هیچ چشم داشت و بد اخلاقی سعی میکنه به بهترین شکل ممکن کارش رو انجام بده و با این که از این کار متنفر هست اما گله و شکایتی نمیکنه . و از طرف دیگه خانواده هم هیچ احساسی نسبت به گرگور ندارن ، ظاهرا هیچ مهر و محبتی بین اون ها نیست . آدم انتظار داره در چنین خانواده هایی صمیمیت و محبت بیشتری وجود داشته باشه .
وقتی کلمه مسخ رو می شنویم انتظار داریم که شیطان یا یه موجود پلید وارد جسم یک انسان بشه و اون رو وادار به انجام کارهای بد و شرارت کنه اما در این داســتان روح گرگور دســت نخورده باقی میمــونه چون طبق صحبت هایی که با خودش میکنه هنوز نگرانی ها و احساساتش مثل قبل هست فقط ظاهرش عوض شده . که البته میشه اینجا به این نکته هم رسیــد که ظاهر آدم ها چقدر در قضاوت و رفتار اطرافیان با اون تاثیر گذار هست .
من رفتم یه سری تحلیل ها در مورد این داستان رو خوندم ، اما متاسفانه نتونستم درک کنم . همه میگن این داستان در مورد پوچ گرایی و بی ارزش بودن زندگی مادی هست اما زندگی هر چه قدر هم که بی ارزش و پوچ باشه که البته به نظر من اصلا این طوری نیست ، باز هم نمیشه با این داستان ارتباط برقرار کرد . بیشتر برای من یک داستان فانتزی و بی معنی بود .
البته بنده احترام زیادی برای آقای کافکا قائل هستم و اصلا قصد تخریب یا توهین به یک نویسنده ی بزرگ رو ندارم اما خودم اصلا نتونستم هیچ درکی از داستان داشته باشم . هر چی فکر کردم نتونستــم برداشــت ها و تحلیل هایی که از این کتاب نوشته شده رو متوجه بشم . البته من تخصصی در این زمینه ندارم و احتمالا مشکل از من هست اما باز هم با این وجود نتونستم هیچ برداشتی از این داستان داشته باشم .
اگر این کتاب رو خوندید حتما نظرات خودتون رو بنویسید تا بتونیم بیشتر در این باره گفت و گو کنیم .