من جلد اول این کتاب رو پارسال خوندم و تونستم الان جلد دوم رو هم تمام کنم . اصلا اون طوری که انتظار داشتم تمام نشد .
بعد از این که در جلد اول کتاب با زندگی و عقاید دیمیتری ، ایوان و آلیوشا کارامازوف و سایر افرادی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با اون ها در ارتباط هستند ، آشنا میشیم ، جلد دوم در رابطه با ماجراهایی هست که قبل و بعد از مرگ پدرشون فئودور پاولیچ کارامازوف ، اتفاق میفته .
بهترین قسمت جلد دوم به نظر من مربوط به مکالمه ی ایوان و شیطان هست . شیطان در اصل تجسم ایوان از خودش هست و مکالمه هایی که با جنبه ی شیطانی خودش در رد یا تائید عقایدش میکنه خیلی عالیه .
آخر کتاب باز گذاشته شده و معلوم نمیشه سرنوشت این سه برادر در نهایت به کجا میرسه ، من اگر بودم جلد سوم رو هم می نوشتم . یعنی آخر کتاب اصلا اون طوری که انتظار دارید تمام نمیشه . البته این کتاب آخرین اثر داستایفسکی است و اگر از دنیا نمی رفت حتما ادامه ی کتاب رو می نوشت .
این کتاب یکی از شاهکارهای ادبیات روسیه است و در سطر سطر داستان تقابل شک و ایمان رو می بینیم ، مخصوصا در مورد ایوان . البته در نهایت ایمان برنده میشه و نقطه اوج اون به نظر من زمان حضور ایوان در دادگاه و شهادت به نفع برادرش هست .
داستایفسکی قهرمان رمان اش رو آلیوشا معرفی میکنه شاید چون با همه به خوبی و مهربانی رفتار میکنه ، به درد دل همه بدون این که حرفی بزنه گوش میده ، هیچ کس رو قضاوت نمیکنه و هم صحبت همه میشه اما شخصیت مورد علاقه ی من ایوان بود و من اون رو قهرمان داستان میدونم . به نظرم ایوان در موقعیت های خیلی سختی قرار گرفت و در نهایت پیروز شد . و مطمئن هستم که اگر جلد سوم کتاب نوشته میشد ایوان کارهای بزرگی میکرد .
نقطه ی عطف جلد اول بحث هایی هست که در رد یا تائید خدا و مسیح بین شخصیت های کتاب رخ میده و نقطه ی عطف جلد دوم مکالمات ایوان با شیطان هست که در بخشی به نام مفتش اعظم اومده . و من فکر میکنم به خاطر همین قسمت ها هست که این کتاب به یک شاهکار تبدیل شده ، مخصوصا این بخش مفتش اعظم که منبع الهام خیلی از نویسندگان و شاعران دیگه هم بوده .
خواندن جلد دوم خیلی راحت تر از جلد اول هست و سریع تر خونده میشه و بهتر باهاش ارتباط برقرار می کنید.
من وقتی جلد اول رو خوندم شاید قضاوت درستی در رابطه با کتاب نکردم ، اما بعد از خوندن جلد دوم بهتر میتونید با کتاب ارتباط برقرار کنید و نظرتون عوض میشه .
ظاهرا بعضی از وقایع و شخصیت های کتاب از زندگی واقعی داستایفسکی گرفته شدن .
این کتاب مورد علاقه ی انیشتین هم بوده و اون رو " اوج قله ی تمام ادبیات " می دانست . همچنین این کتاب مورد علاقه ی بسیاری از چهره های ادبی ، نویسندگان ، اندیشمندان ، دانشمندان و برخی از سیاست مداران گذشته و حال بوده است . پس شما هم حتما این کتاب رو بخونید .