من این کتاب رو به خاطر معرفی و تبلیغات پیج های کتابی که دنبال میکنم خریدم و این که دیدم تعداد چاپ اش بالا رفته حدس زدم که احتمالا کتاب جالبی هست و در نتیجه انتخابش کردم .
ژانر کتاب معمایی جنایی هست ولی اصلا با کتاب های این ژانر قابل مقایسه نیست .
کتاب خیلی خوب شروع میشه و همش منتظر هستی تا یک اتفاق خاص بیفته یا قتل و جنایت فجیعی اتفاق بیفته یا یه چیز عجیب پیش بیاد اما در پایان کتاب کاملا توی ذوق ات میخوره .
در فصل های ابتدایی این تصور به وجود میاد که تمام ماجرا رو یک زن داره تعریف میکنه اما در نهایت متوجه میشی که راوی داستان دو نفر هستند و از این بابت میشه گفت نویسنده خیلی حرفه ای داستان رو پیش آورده چون به هیچ وجه نمیشه متوجه شد که داستان از زبان دو خانم داره تعریف میشه .
پایان کتاب خیلی غیر منتظره هست و اصلا قابل پیش بینی نیست .
به نظر من نویسنده کتاب رو خیلی خوب شروع کرده و پیش برده اما به آخرش که رسیده انگار دیگه خلاقیت اش تمام شده و خیلی الکی تمام میشه . حتی میشه گفت مسخره هست آخرش . من که خیلی تو ذوق ام خورد . و به نظر من این کتاب نباید به این حد از فروش می رسید . البته با احترام زیادی که برای خواننده های عزیز ایرانی قائل هستم ، به نظرم میشه کتاب های سطح بالاتری رو در کشور معرفی و تبلیغ کرد و فروش شون رو بالا برد .
ترجمه کتاب خیلی خوب و روان هست .
مسیر داستان طوری هست که دلت نمیخواد کتاب رو زمین بزاری و میخوای سریع تر تموم اش کنی و ببینی آخرش چی میشه .
موضوع کتاب شاید یک کم کلیشه ای باشه ، مردی که به واسطه ی فداکاری و پشتیبانی و حمایت همسرش موفق میشه و البته به کمک توانایی ها و استعداد خودش ، اما در نهایت به همسرش خیانت می کنه . مرد خائن و همسر ناراحت که فکر انتقام هست .
جملات کتاب مثل سبک مینیمالیست در دکوراسیون هست . جملات کوتاه ، ساده و پر معنی و از این لحاظ من خیلی خوشم اومد . اگر دنبال یک کتابی هستید که بتونید سریع تا آخرش رو با انگیزه بخونید و سرگرم بشید ، من این کتاب رو بهتون معرفی می کنم اما اگر به دنبال کتاب های سطح بالا هستید که حرفی برای گفتن داشته باشن باید بگم متاسفانه این کتاب در اون حد نیست و شاید خیلی تو ذوق تون بخوره از خوندنش . من که این طوری شدم .
البته باید بگم که متن کتاب ان قدر روان هست که راحت میتونی صحنه ها و مکان ها و اتفاقات رو تجسم کنی و به نظرم اگر فیلمی از روی این کتاب ساخته بشه ، احتمالا فیلم جذابی میشه ، مخصوصا اون قسمتی که کلیسا و مناظر اطراف و جاده اش رو توصیف می کنه ، به نظر من نقطه اوج داستان این توصیفات هست .
بعضی از جملاتی که در کتاب عنوان شده واقعا زیبا و پر معنی هستن .
نکته دیگخ ای که به ذهنم رسید ، این بود که این خانم نمی تونست راحت با شوهرش صحبت کنه و حرف هاش رو مثل خاطرات یادداشت کرده بود تا بعدها در قالب نامه به شوهرش بده . به نظر من وقتی نتونی احساس و افکار واقعی ات رو با شریک زندگی ات مطرح کنی دیگه نباید انتظار داشته باشی که زندگی خوبی داشته باشی و خیانت هم در چنین شرایطی ممکن هست پیش بیاد ، وقتی زن و مردی نتونن با هم حرف بزنن تمام جنبه های دیگه ی زندگی شون حتی روابط جنسی شون هم تحت الشعاع قرار میگیره و این دو نفر با گذشت زمان از هم دور میشن و خواه نا خواه ممکن هست به شخص دیگه ای تمایل پیدا کنن ، به نظر من اگر همسر این خانم بهش خیانت کرد تقصیر خودش هم بود . شوهرش معروف و ثروتمند شده بود و توی محافل هالیوود رفت و آمد داشتن اما این خانم حاضر نبــود کمی خودش رو تغییــر بده ، لباس های بهــتری بپــوشه ، روابط اجتماعی اش رو قوی تر کنه ، دوستانی پیدا کنه و دایره ارتباطاتش رو قوی تر کنه . حتی به نوعی از موفقیت شوهرش ناراحت بود و حسادت می کرد ، با خودش می گفت من بهش کمک کردم که به اینجا رسیده و حالا چرا باید من رو نادیده بگیره یا رفتارش با من تغییر کنه . این خانم می تونست همزمان با پیشرفت همسرش در شرایط خودش هم تغییراتی ایجاد کنه و خودش رو هم بالا بکشه . نباید انتظار داشته باشه زندگی ثابت و بدون تغییر باقی بمونه . وقتی شخصی توی هالیوود معروف میشه ، این طبیعی هست که به مهمونی دعوت بشه و مورد توجه باشه . به نظرم این خانم باید مرحله به مرحله با تغییر شرایط کاری و اجتماعی همسرش ، خودش رو هم تغییر میداد . باید برای پیشرفت خودش هم تلاش می کرد . به نظر من سرخوردگی این خانم بیشتر به این خاطر بود که احساس می کرد نادیده گرفته شده و اعتماد به نفس اش رو از دست داده بود .
در کل من به افراد کتاب خوان حرفه ای ، خوندن این کتاب رو توصیه نمی کنم . اما اگر کتاب رو خوندید حتما نظرتون رو با من در میون بزارید .