الهام نعمت الهی
الهام نعمت الهی
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ سال پیش

کتاب سه دختر حوا از الیف شاکاف

این کتابی هست که من خوندم
این کتابی هست که من خوندم

داستان در مورد سه دختر در دانشگاه آکسفورد هست با سه دیدگاه متفاوت در مورد خدا و دین ، البته هر سه این دخترها مسلمان هستن . مونا اهل مصر و بسیاز مذهبی و دین دار و با حجاب ( نماد ایمان ) . پری اهل ترکیه که نه مذهبی هست و نه بی دین و به اصطلاح حد وسط ( نماد شک و تردید ) . شیرین ایرانی که بزرگ شده ی اروپا هست و به دین هیچ اعتقادی نداره ( نماد کفر ) .

شخصیت اصلی داستان پری هست . در ابتدا زندگی پری با جزئیات بسیار زیادی بیان میشه اما از میانه های داستان صحبت در مورد جزئیات کم میشه ، به حدی که من فکر میکنم خیلی از مسائلی که شاید در نتیجه گیری بهتر به خواننده کمک میکرد ، بیان نشده . مثلا پری در چند جای داستان گفت که همسرش ناجی اون بعد از اتفاقات آکسفورد بوده اما هیچ جزئیاتی در مورد زندگی شیرین بعد از اون اتفاق ، نحوه ی آشنایی با همسرش و سایر مسائل گفته نشده . حتی در مورد مونا و شیرین هم جزئیات بعد از اون اتفاق گفته نشده . چون این سه دختر با سه دیدگاه مختلف در مورد دین اسلام مثل سه خواهر در یک خونه با هم زندگی میکردن ، به نظر من خواننده حتما باید تا حدودی بدونه که چه اتـفاقاتی بر اون ها گذشته . از نظر من این یک ایراد هست بر این کتاب .

شهر و دانشگاه آکسفورد با جزئیات زیادی توصیف شده و شما خیلی راحت میتونید اونجا رو تصور کنید .

مونا و شیرین همیشه نسبت به چیزی که میخوان و بهش باور دارن ، مطمئن هستن . همیشه میدونن باید چی کار کنن و در نتیجه زندگی بهتر و آرامش بیشتری دارن . اما پری که همیشه شکاک و دو دل هست و هیچ چیزی رو درست باور نداره ، هیچ وقت نمیدونه چه کار میخواد بکنه ، حتی از احساساتش مطمئن نیست ، نمیدونه چی میخواد و در نتیجه ی این تردید و دو دلی هیچ وقت زندگی خوبی نداره .

من هم شخصا این قضیه رو قبول دارم . در هر زمینه ای که میخوای فعالیت کنی ، دنباله رو هر نوع عقیده ی مذهبی ، سیاسی یا اجتماعی که میخوای باشی ، هر کی رو که میخوای دوست داشته باشی ، مطمئن باش در مورد انتخابت . شک و تردید همیشه قاتل جون انسان هاست . البته منظور من این نیست که کورکورانه پیرو یک عقیده یا فکری باشیم اما تحقیق و بررسی کردن هم یه حدی داره .

انسان اگر خودش رو درست بشناسه ، به خصوصیـات اخلاقی خودش واقف باشه ، از علایق و خواستــه های خودش آگاه باشه ، وقتی که بخواد در مورد موضوعی تحقیق و بررسی کنه سریع تر به نتیجه میرسه ، اون هم به نتیجه ی قابل قبول .

پری هیچ وقت خودش رو درست نشناخت و نمی دونست چی میخواد . پری در خانواده ای متولد شده که هر کس ساز خودش رو میزنه . مادری به شدت دین دار و خرافاتی . پدری به شدت مادی گرا و دین گریز و البته در جایی از داستان عنوان شده که پدر و مادر پری بعد از اینکه یکی از فرزندانشون ( قل پری ) رو از دست دادن ، این گرایش ها رو پیدا کردن . مادر برای رسیدن به آرامش و پذیرفتن غم از دست دادن فرزند ، به دین و خرافات روی میاره و پدر از دین گریزان میشه . و برادران پری ؛ یکی دنبال فعالیت های اجتماعی مخالف دولت و دیگری بی تفاوت و سنتی . شاید این دو گانگی ها در افراد خانواده پری در شک و دودلی اون بی تاثیر نبوده و باعث شده که پری هیچ وقت نتونه تصمیم درستی بگیره چون انسان در اولین مرحله در خانواده و در کنار پدر و مادرش هست که عقاید و تفکرات اولیه اش شکل می گیره و پری هم پدر و هم مادرش رو دوست داره و به اصطلاح نمیتونه یکی از این دو نفر رو انتخاب کنه .

این خانواده نماد کوچکی از کشور ترکیه هست ، کشوری که دین رسمی اون اسلام هست اما آزادی عقیده وجود داره و بی حجاب و با حجاب در کنار هم مسالمت آمیز زندگی می کنن . پس شاید شرایط خانوادگی و اجتماعی پری باعث شده که نتونه آدم محکم و معتقدی باشه و سست عنصر شده .

پروفسور آزور ، استاد محبوب دانشگاه که درس خداشناسی می دهد ، میخواد به دانشجویان کمک کنه تا بتونن راه و عقیده ی خودشون رو پیدا کنن . پری مثل خیلی از دختران دیگه ی دانشگاه عاشق پروفسور آزور میشه ، اما پروفسور با شیرین رابطه ی صمیمانه ای داره و همین مساله باعث برانگیختن حس حسادت پری میشه . وقتی میگن حسادت چشم انسان را کور می کند ، در این داستان کاملا معلوم است . پری به خاطر حسادت حاضر نشد تا به حق از پروفسور دفاع کند و باعث شد تا پروفسور شغل و احترام خودش رو از دست بده . این نشون میده که حسادت افراد نسبت به هم تا چه اندازه ای میتونه زندگی آدم ها رو زیر و رو کنه .

پری سکوت کرد و زندگی افرادی تحت تاثیر سکوت او ، تغییر کرد . گاهی وقت ها ما فکر می کنیم همین که دروغ نمی گیم کافیه اما بعضی مواقع سکوت از هزار حرف گفته شده ، تلخ تر و بدتر است . پس همیشه سکوت و کناره گیری در مقابل حقیقت درست نیست .

حتی این جریاناتی که پیش اومد هم به جهت حسادت پسری بود که عاشق شیرین هست اما چون میبینه شیرین از پروفسور خوشش میاد و با اون رابطه داره ، حسادت میکنه و میفته دنبال تعقیب شبانه روزی پروفسور تا بلکه بتونه آتویی ازش بگیره و یه دردسری براش درست کنه تا به واسطه ی اون از دانشگاه اخراج بشه .

حسادت و تنگ نظری در اسلام از گناهان کبیره است و در تمام ادیان و فرهنگ های دیگر نیز پذیرفته شده نیست و انسان ها از آن منع شده اند .

شخصی که حسادت میکنه خودش بیشتر اذیت میشه . همان گونه که پری در این داستان دائم در رنج و عذاب است و به شیرین و پروفسور فکر میکنه و درنهایت خودکشی میکنه .

من خودم در محیط کارم این موضوع رو با تمام وجود لمس کردم . من پرسنل دانشکده پزشکی شیراز هستم . همیشه با خودم میگفتم اگر تونستم یه روز یه جایی برم سر کار ، مثل این کارمندای دولت نمیشم و کارم رو همیشه خوب انجام میدم . خدا کمک کرد و خودم هم تلاش کردم و تونستم استخدام بشم و همیشه به قولی که به خودم دادم پایبند موندم ، همیشه سعی کردم دقیق ، منظم و متعهد باشم ، دنبال حاشیه و جمع های زنانه هم نبودم ، در نتیجه همیشه مورد توجه روسا بودم اما خیلی از همکاران خانم نتونستن این موضوع رو تحمل کنن و حتی به جایی رسیدن که به صورت آشکار به رئیس مون گفتن ما از این آدم بدمون میاد چون شما دوستش دارید . خلاصه که در طول این 12 سال خدمت من هر طوری که تونستن اذیت ام کردن و الان به جایی رسیدم که میخوام یا از دانشکده منتقل بشم به یک واحد دیگه یا مرخصی بدون حقوق بگیرم . میخوام بهتون بگم حسادت بیش از حد چقدر میتونه توی زندگی افراد تاثیر بزاره . بعضی از آدم ها برای از بین بردن حقارت ها و کمبودهای درونی خودشون تنها راهی که بلد هستن ، حسادت و تخریب بقیه هست .

ببخشید که درد دل خودم رو هم به نظراتم در مورد کتاب اضافه کردم .

در جایی از داستان ، شیرین میگه : " مملکت انسان جایی است که مادر مادرش در آن جا به دنیا آمده باشد " . در بسیاری از عقاید ، زمین را مونث در نظر میگیـرند و از آن به عنوان مادر زمیـن یاد می کنــند . شاید این جمله ی شیرین به نوعی به این تفکر اشاره کند .

در کتاب به عناصر ایرانی از جمله شعر و ادب پارسی اشاره شده ، کتاب بوف کور صادق هدایت ، عکس فروغ فرخزاد ، کتاب رباعیات خیام ، مینیاتور ایرانی ، بهشت زهرا ؛ که به نزدیکی و علاقه ی نویسنده به فرهنگ ایرانی اشاره دارد .

در عروسی برادر پری به مساله ی قابل تاملی می رسیم . تست باکرگی .

خوب یا بد بودن یک زن ، احترام به زن و خانواده اش و خیلی از دیدگاه های خوب نسبت به یک زن ، به باکرگی اون زن که الان عروس شده ، بستگی دارد . و این موضوع در کشور ما هم مطرح هست . برای همه باکره بودن یک زن پیش از ازدواج بسیار اهمیت داره اما کسی به باکره بودن یک مرد توجهی ندارد . مهم نیست که مرد پیش از ازدواج با زنان دیگری رابطه داشته یا خیر . در کشورهای سنتی و در حال توسعه ، زشت و گناه بودن بعضی از مسائل فقط برای زنان هست و مردان مجاز به انجام هر کاری و گناهی می باشند . که همین نشان دهنده ی تضعیف حقوق بانوان در این کشورهاست .

از سوی دیگه این موضوع به فرهنگ بر میگرده و این سوال مطرح میشه که آیا داشتن رابطه قبل از ازدواج واقعا خیلی مهم است یا تاثیری در کیفیت زندگی زناشویی طرفین داره ؟

در ترکیه پری یک بار در دوران کودکی و یک بار در دوران بزرگسالی نزدیک بود در معرض تجاوز قرار بگیرد اما در آکسفورد چنین مشکلی نداشت . طبق باورهای سنتی ما انتظار میره در یک کشور مسلمان چنین گناه و جرمی اتفاق نیفته ولی در یک کشور غربی زنان دائم در معرض تجاوز باشن . در صورتی که در واقعیت میبینیم که کاملا برعکس هست .

در بخش های ابتدایی کتاب ، نویسنده توصیفات و ایراداتی از شهر استانبول مطرح میکنه . من استانبول رفتم و اصلا این چیزهای بدی رو که نویسنده گفته ، ندیدم و حتی همش پیش خودم ایران رو با ترکیه مقایسه میکردم و حسرت میخوردم که چرا باید انقدر تفاوت داشته باشیم . این نشون میده که تا در بطن یک چیز قرار نگیری نمی تونی در موردش قضاوت کنی . شاید اگر من هم یک ترک ساکن استانبول بودم ، انتقادات زیادی داشتم . یاد جمله ی شیرازی " بیرون مون مردم رو کشته و داخل مون خودمون رو " افتادم .

خودکشی پری نشان از ضعف شخصیت اوست . پری همیشه مردد در نهایت تحمل دیدن حال خوش استاد و دوست اش شیرین را ندارد و خودکشی می کند . در عوض این که به دنبال ساختن زندگی خودش باشد ، فکر خراب کردن زندگی بقیه هست . استاد از دانشگاه اخراج میشه و خود پری هم درس را رها می کند . پری فقط به این دلیل از استاد حمایت نکرد چون به رابطه ی اون و شیرین حسادت می کرد . با خودش گفت اگر شهادت بدم آزور نجات پیدا می کنه و میره پیش شیرین . این نشون میده حتی از عشق اش به استاد آزور هم مطمئن نبود . چطور او را دوست داشت اما حاضر شد کاری کنه تا از کار اخراج و بی آبرو بشه . باز هم اشاره میکنم به یک جمله ی ضرب المثلی دیگه " دیگی که برای من نجوشه میخوام سر سگ توش باشه " .

از مهمانی ای که در استــانبول برگزار شد و پری همراه با همــسر و دخترش به آن دعوت شد ، میبینیم که جامعه ی ثروتمند و تحصیل کرده ی ترکیه زندگی مدرن رو در پیش گرفتن و از فرهنگ سنتی و مذهبی ترکیه پیروی نمی کنن ، اما یک فال گیر رو دعوت کردن تا از آینده و سرنوشت شون بگه .

دختر پری میتونه نماینده ی خیلی از دختران نوجوان ایرانی و حتی نوجوانی خود من باشه . دختران نوجوانی که همیشه از مادرشون ایراد می گیرن و همه چیز مادر حتی لباس پوشیدن او را زیر سوال میبرن .

در کتاب به اهمیت و شهرت دانشگاه آکسفورد نیز اشاره شده است .

در کل کتاب های الیف شاکاف جذاب و زیبا هستن و خواننده رو مجبور میکنه تا با علاقه تا آخر ، داستان رو دنبال کنه .

اگر این کتاب رو مطالعه کردید حتما نظراتتون رو با من در میان بزارید .

تحلیل کتابکتاب خوانینویسندگیشک و تردیدخدا شناسی
دستیار اجرایی مدیر عامل ، مدیر پروژه ، عاشق کتاب و کتاب خوانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید