اینکه کی، کِی، کجا، چرا و چطور به عقلش رسید چندثانیه بلندی کوتاهی یک شب را کمپین و بزک ودوزک کند و اسمش را بگذارد "یلدا " در این لحظه مهم نیست؛ مهم این است که نسخه پیچی یلدایی بعد خدا خدا سال هنوز دارد جواب می دهد. بخصوص وسط این همه بی دل و دماغی، بیحوصلگی و میل وافر به غر زدن های تمام نشدنی ؛ چندثانیه عشوه گری و کش آمدن پیروزمندانه روز در برابر شب آنهم در گیر و دار حلول زمستان و بقو ل علمای آسمان شناس ایام " انقلاب زمستانی" بهانه خوبی است برای خلق لحظه های کمی شادتر.این بهانه قابل دفاع است و هنوز بین کمپین های از جنس جشن و مراسم قابلیت صدرنشینی دارد چون شدنی و قابل اجرا، در دسترس و انعطاف پذیر است برای همه در هرجا، با چندتا غزل حافظ و فوقش مشتی دانه انار و یک کم خوشمزه خوری.
دم شما گرم خانم/آقایی (شاید هم حرکت جمعی بود) که در عصر نمی دانم کی ، کمپین یلدا را در حافظه آدمی بارگذاری کردید. حالا برنامه به قول امروزی ترها در زمان خودش Ato Run بالا می آید اما انگار در لحظه اجرا ، یک جاهایی دارد می لنگد.
امروزی ترهای خیلی چیز دان؛ دیروزی ترهای عمیق تردان ؛
اگر بهانه دان ما درد بگیرد و هوس بهانه های راحت الحلقومی و سهل الهضم بکند در چنته چه دارید تا در حافظه امان بارگذاری کنید. امروزِ روز و دست به نقد، اگر بهانه حال خوب کنی ندارید؟ یاعلی ، پس بیایید و همین یلدا را بچسبید و امشب را خوش باشید.
ته داستان هم بی انصافی است اگر به خالق کمپین یلدا نگوییم: باهوش کی بودی تو با این بازی قشنگی که راه اندختی.