elhamid110
elhamid110
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

آبی روشن

جشنواره 42 فیلم فجر برای من با تماشای فیلم آبی روشن آغاز شد با کلی حس روشنفکرانه و با گام هایی که از فرهیختگی سنگینی می کرد و در حالی که از درون می اندیشیدم کاش جامعه کتاب خوان تر شود و بیشتر فیلم ببیند،به پردیس تازه افتتاح شده خلیج فارس یزد رفتم به همراه همسرم و دخترم.چند روز قبل فیلم مستند ایساتیس را در سالن شماره یک دیده بودیم،مستندی که صدای استاد مدقالچی و تصاویر شاعرانه یزد،جذابش کرده بود.این بار آبی روشن و سالن شماره سه...

فیلم با تصاویری از معدن فیروزه ای در دل خاک آغاز می شود و با ریتمی کند و با سرگردانی محض،تلوتلو خوران پیش می رود و تو هنوز منتظری شاید تصویری زیبا،موسیقی ای جذاب یا دیالوگی ماندگار بشنوی و انتظار تا پایان همراه توست و هیچ گاه پاسخی نمی یابد.بازی مهران احمدی،به نظر اصلا بازی نیست،یک نوع اسارت در نقش شکیب است که هنوز رهایش نکرده،نکته ی قابل توجه این است: فیلم بی ارزش است چون با موضوع جدی ای برخورد نمی کند، چراغهای سالن که روشن شد،نفسی کشیدم و برخواستم و احساس آدمی را داشتم که جنس بی کیفیتی را خریده،احساس می کردم زمانم به شکل مناسبی سپری نشده،فکر می کردم جشنواره فیلم فجر،حد نصابی برای ورود ندارد،به این می اندیشیدم که فاصله ی علوم از جمله روانشناسی و فلسفه و عمران و....در سینما هم هست و انگار فاصله روز به روز بیشتر می شود...

آبی روشن برای من هیچ نداشت

آبی روشنجشنواره فیلم فجر
حمید رضا کرمی-مدرس-مهندس ناظر و محاسب ساختمان،عاشق کتاب خریدن و گاهی کتاب خواندن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید