
تقریباً یک ساله که یکی از چالشهای بزرگسالی محکم یقهام رو گرفته و ولم نمیکنه. توی این مدت هر کاری رو امتحان کردم؛ درباره هر شغل و مهارتی که فکرشو بکنید سرچ کردم و ساعتها وقت گذاشتم برای یادگیریشون، ولی ته دلم میدونستم هیچکدوم راه من نیست و برای من ساخته نشدن. ذهنم پر از سردرگمی بود و راستش ناامید شده بودم؛ حتی احساس پوچی میکردم.
تا اینکه حدود دو ماه پیش، بعد از تمام جنگهایی که توی ۲1 سالگی با خودم داشتم، بهواسطهی خواهرم با باشگاه محتوا آشنا شدم. با اینکه ته ذهنم یه صدایی میگفت «ای بابا، اینم جواب نمیده»، چشمامو بستم، ذهنمو خاموش کردم و ثبتنام کردم.
هفتههای اول دوره برای من پر از احساسات مختلف بود. عجیبترین بخش ماجرا این بود که دیگه اون حس ناامیدی مطلق رو نداشتم. انگار یه نوری توی دلم روشن شده بود و همین باعث شد روزانه ساعتها وقت بذارم برای دیدن کلاسها و انجام تکالیف «مشق عشق». فکر میکنم بیدلیل بهش نمیگن مشق عشق؛ چون از یه جایی به بعد واقعاً با عشق انجامش میدی!
حالا که به انتهای دوره رسیدیم، خوشحالم که برای اولین بار به صدای ناامیدکنندهی درونم گوش نکردم و کاری رو انجام دادم که واقعاً برام مفید بود. توی این شش هفته کلی چیزای جدید یاد گرفتم و نگاهم به دنیای محتوا کاملاً تغییر کرد. فهمیدم چطور میتونم با نوشتن و تولید محتوا تاثیرگذار باشم و بالاخره متوجه شدم که واقعاً از این مسیر لذت میبرم.
اگه شما هم مثل من پر از سردرگمی هستید و نمیدونید از کجا شروع کنید، به خودتون فرصت بدید و این مسیر رو امتحان کنید. شاید همین تصمیم ساده تبدیل بشه به نقطهی شروعی که مدتها دنبالش بودید.
به یاد داشته باشید، این تازه شروع راه است…
باشگاه محتوا ابزارها و مسیر درست را جلوی شما گذاشته، اما تبدیل شدن به یک تولیدکننده محتوای واقعی فقط با عمل و استمرار ممکن است. هر روز نوشتن، خلق کردن و تمرین کردن، شما را یک قدم به نسخه بهتر خودتان نزدیکتر میکند.
با تشکر از استاد داریان، سرکار خانم قویمی، کمکمربی عزیزم و همهی کسایی که تو این مدت کنارم بودن، بهم انگیزه دادن و کمک کردن این مسیر رو تا آخر برم.