Elias Rouhani
Elias Rouhani
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

داستان من و اشنایی لینوکس

لینـــــــــــــــــوکس
لینـــــــــــــــــوکس


داستان اشنایی من با این سیستم عامل به خیلی خیلی وقت پیش برمی‌گرده. تا اونجایی که به یاد دارم علوم رایانه همیشه جذاب بود. شاید بیش تر بخاطر اینکه در این دنیا همه چی قابل پیش بینی است قدرتی که در دست داریم.

یادم می‌اید یک زمانی از ویندوز اکس‌پی ۲۰۰۳ استفاده می‌کردم در ان دوره به نظر من این ویندوز بهترین سیستم عامل بود. حتی تا زمان ویندوز ۷ تا ۱ تا ۲ ساله بود که هنوز اکس‌پی استفاه می‌کردم با اینکه این سیستم عامل خیلی از نظر امنیتی ضعیف بود.

اولین چیزی که در این دنیا جالب بود امکان تغییر میحیط، تم، برنامه های جالب و بازی بود.

بعد یکی از دوستانم من با یکی از برنامه به نام بیسک اشنا کرد. این اولین باری بود که با محیط برنامه نویسی اشنا می‌شدم.

تمامی گام‌ها و دستور را از یک پی‌دی‌افی دانلود کرده بودم انجام می‌دادم. اولین برنامه چاپ یک متن بود.

کم کم برای من دنیای سیستم عامل جذاب شد و به دنبال یک چیزی می‌گشتم تا از دورن سیستم عامل درک بهتری داشته باشم. شروع کردم به خوندن اموزش های و غیره در ویندز تنها چیزی که کمی بیشتر جذبم کرده بود رجیستری ویندوز بود که می‌توانست تغییرات کوچکی در سیستم عامل ایجاد کند. همچنین انواع سرویس های که در ویندوز وجود دارد.

تمامی این کارها از تغییرات کوچیک در ویندوز شروع شد ولی بازهم برایم کم بود.

حتی سیستم عامل مکینتاش امتحان کردم. زیبایی خاصی داشت ولی خیلی بسته بود و انعطاف پذیز نبود. البته برای چیزهای که من انتظار داشتم انجام بده. یادم انقدر سیستم عامل خراب می‌کردم و تعویض می‌کردم که نگو!

در ویندوز سرور چیزی پیدا کردم که حدودا می‌خواستم اما بازم هم بحث دسترسی بود. در اون دوره یکی از کاهوس‌های من بدسکتور بود. خیلی از هاردهای که داشتم همینطوری خراب می‌شدند.

من در سیستم عامل دنبال چیزی بودم که انعطاف پذیر و پایدار باشد. اولین لینوکس که اشنا شدم اوبونتو ۱۰ بود. اولین چیزی که جذب کرد قرارگیری موس روی فایل mp3 بود و پخش خودرکار فایل صوتی بود خیلی برام جذاب بود.

اما اطلاعات زیای درباره لینوکس نداشتم پس سعی دنبالش بگیرم.

تا اینکه از سیستم عامل ویندوز خسته شدم. اما برای چی؟

اولین چیزی که بود بدسکتور بود که ویندوز به راحتی نمی‌توانست هاردها را از قطع سیستم عامل قطع کند. دومین چیزی که خیلی اذیتم می‌کرد با نصب هر برنامه ای باید کرکش می‌کردی. از نظر امنیتی کمی ناخوشایند بود.

همچنین از ویروس های که از فلش ها سیستم عامل می‌گرفت و خیلی چیزهای دیگر. این ها چیزی کوچکی بود که باعث شد به لینوکس مهاجرت کنم. بعد از کاوش در انجمن ها و غیره اولین لینوکس که نصب کردم فدورا بود البته اون موقع نمی‌دونستم فدورا باگ های زیادی داره چون اپدیت های جدید همیشه اول برای این سیستم عامل می‌اید.

وقتی وارد این دنیا شدم واقعا فهیدم تازه سیستم عامل داره چیکار می کنه و چطور بوت می‌شود. در لینوکس تمامی پروسه ها قابل مشاهده بود بدون هیچ نرام فزار خاصی.

عاشق دنیایی شدم که در ان کبیورد قدرتمندترین ابزار در ان است. یعنی هر چه که تایپ می‌کنید معنای خاصی پیدا می‌کند. جالبه مگه نه!!

می‌تونی با چند کلمه سیستم عامل دستکاری کنی و خیلی چیزهای دیگر. اگه رشته کامپیوتر باشید یک درسی داریم به نام سیستم عامل که نحوه بالا امدن سیستم عامل را شرح می‌دهد. در ویندوز به هیچ عنوان نمی‌توان این پروسه را به طور کامل نمایش داد.

حرف من این نیست که لینوکس بهترین. بستگی دارد که از سیستم عامل چه چیزی می خواهید. به نظر شخصی من ویندوز با اکتیو دایرکتوری با سیستم‌های یکپارچه که دارد خیلی قدرتمند عمل می کنه و رقیبی ندارد. مک از زیبایش هرچه بگی کمه!! ولی در بحث رندر کردن تصاویر بهترین. لینوکس هم برای پایداری و وب سرورها.

پس کسی سیستم عامل اصلیش لینوکس می‌شه که دوست داره بیشتر درباره علوم رایانه بدونه. چون تا لینوکس یادنگیری درک دقیق از علوم رایانه پیدا نمی‌کنید. هرچه قدر هم بخونید عملی یک چیزه دیگر است.

پس بستگی به خواسته و هدف‌ها دارد.


لینوکسناگفته‌هاهدف
نویسنده های خوب کسانی هستند که به خوبی رونویسی می‌کنند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید