سالهای زیادی است که دایی من مغازه ای در منیریه اجاره کرده است. او به فروش لوازم ورزشی مشغول است این اواخر با توجه به اومدن کرونا و همینطور دل نگرانی های زن داییم و مادرم برای سلامتی دایی جنگ عجیبی در خانه شکل گرفت.
زن داییم با استدلال اینکه من فقط سلامتی همسرم برام مهم است دایی را تحت فشار گذاشته بود که دیگر مغازه نرود از طرفی مادرم هم از زاویه دیگری به دایی فشار می آورد.
این فشارها را کنار اجرای گاه و بیگاه شرایط قرنطینه و محدودیتها که کنار هم بگذارید من بیشتر از کرونا نگران بودم دایی ام را به خاطر سکته ای در خواب از دست بدهم.
اجاره مغازه در بر خیابان منیریه حدودا ماهی هفت میلیون تومان است و فروشی که برای چنین مغازه ای باید متصور باشید حدودا ۲۷ میلیون تومان است که با سرشکن شدن هزینه ها چون رفت و آمد و برق و آب و … حدودا برای دایی من ۱۳ میلیون صافی بیشتر ندارد.
در این میان پای دایی من شکست و مجبور به خانه نشینی بدی شد. دایی از آن روز شروع کرد به آگهی در دیوار گذاشتن. یک روز در حالیکه با زن دایی صحبت میکردم گفت باید برود و الان خاور با وسایل میاد و قطع کرد.
بعدا پرس وجو کردم فهمیدم دایی مغازه را پس داده است و الان از خانه به فروش میپردازد. این پس دادن مغازه دایی و چیزهایی که تا کنون یاد گرفته را به عنوان مطالعه موردی در ادامه برایتان تشریح میکنم.
اولین چیزی که در پس دادن مغازه یاد گرفتم این بود که کسب و کارهایی که برای جوانها محصولاتی دارند باید ضد مکان رفتار کنند چرا که مشترهای جوان آنها از طریق مکان آنها را پیدا نمیکنند. کسب و کارها دیگر از طریق محله در معرض مشتری نیستند و این اینستاگرام و دیوار است که معرفی کننده مغازه است و نه محل و محیط مغازه!
یک مغازه عادی حدودا هشت میلیون تومان اجاره دارد. این هشت میلیون تومان در دنیای اینستاگرام مارکتینگ برابر است با پانصد هزار میلیون بازدید با هزینه ۵ میلیون تومان همراه با هزینه ۳ میلیون تومان حدود ۴۰ هزار بازدید در دیوار هیچ مغازه ای به این اندازه نمیتواند مشتریان را درگیر کند.
اینستاگرام مشتریان پرسه زن دارد ولی دیوار مشتریان هدفمند دارند. درست است که بازدید ها در اینستاگرام بسیار بیشتر است ولی بازدیدها در دیوار هدفمند تر است و مشتریان زیادی توسط آگهی دیوار به کسب و کارها سرازیر می شود.
هزینه تولید محتوا در اینستاگرام تقریبا زیاد است و با تبلیغ یک بار جواب نمیگیرید ولی در دیوار میتوانید یک متن را با افزایش بازدید از طریق نردبان و فوری کردن آگهی به تعداد بیشتری نشان بدهید.
دیگر عیب تبلیغ اینستاگرام برای کسب و کارهای خیلی کوچیک این است که تبلیغ اینستاگرام یکباره انجام می شود و بعد باید به مشتریان پاسخ بدهید اینطور فشار بسیار زیادی برای خودتان میآورید ولی در دیوار تبلیغات تکه تکه صورت میگیرد و شما با فشار ناگهانی رو به رو نمی شوید. اینطور مشتریان شما از شما رضایت بهتری دارند.
البته با همه توضیحاتی که تا الان دادم خرج کردن برای تبلیغات در اینستاگرام یک تخصص و تجربه زیادی میخواهد و اگر نداشته باشید رسما هزینه خودتان را هدر داده اید ولی تبلیغ در دیوار خیلی ساده است و مخصوصا کارهایی از جمله تولید محتوا ندارد.
من نمیتونم برای مغازه ها نسخه بپیچم من فقط ماجرایی دایی ام را دیدم و طبق تجربه ای که دیدم باید بگم که کسب و کارها باید برای گرفتن چنین تصمیمی باید به چند تا چیز نگاه کنند.
یک اینکه ببیند مشتریان اونها چند سال دارند و چطور آنها را پیدا میکنند.
دو اینکه چیزی که می فروشند چقدر مهم است مشتری حتما قبل از خرید آن را ببیند. البته دقت کنید واقعا رفتار مردم عوض شده و خیلی راحت مشتریها کالا میخرند. اگر چیز پوشیدنی نمیفروشید قطعا به فروش آنلاین جدی فکر کنید.
اگر بودجه ای برای یک سال آینده ندارید در دام راه اندازی سایت و تولید محتوا نیافتید. چرا که اینکار در کوتاه مدت اصلا جواب نمیدهد و برای شما که فعالیتی آنلاین دارید دلیلی ندارد که سایت راه اندازی کنید و هزار و یک کار انجام بدهید. من همین ویرگول رو برای بیشتر دیده شدن پیشنهاد میدم. نه هزینه سایت میدهید و کاربرها زود با شما آشنا میشن.
دایی من پاش شکست ولی با عوض کردن محل کسب و کارش و رفتار فروشش از شکستش در آینده جلوگیری کرد و جلوی هزار و یک نگرانی برای سلامتی و آینده شغلش رو گرفت.
کرونا بسیار بیماری زشتی بود ولی این بیماری با شرایطی که ایجاد کرد سبب شد که بتونیم فرصت فکر کردن و عوض کردن رفتارمون رو داشته باشیم.
در کنار هر سختی یک گشایشی وجود داره.