?مادمازل المیرا?
?مادمازل المیرا?
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

فلیبگ (fleabag)، انعکاسی از همه‌ی ما

سریال فلیبگ - فصل اول
سریال فلیبگ - فصل اول

فلیبگ، نام مینی سریالی انگلیسیه که توی تعطیلات دیدم. البته فکر نکنین که تازه منتشر شده‌ها، نه! من تازه دیدمش! خب من منتقد نیستم و دانش خاص و زیادی درباره‌ی دنیای فیلم و سریال و سینما ندارم و صرفا از روی علاقه می‌بینم و دنبال می‌کنم؛ پس اونچه در ادامه می‌خونین صرفا نظر و برداشت من از سریاله.

بریم سراغ سریال

من برای مدت‌های بسیاری نرفتم سمت این سریال، چرا؟ چون ژانرش رو کمدی زده و من به شخصه خیلی مایل به دیدن سریال کمدی نیستم. هرچند که کاور فصل اول و فلیبگ با اون چهره‌ی گریان و ریمل‌های ریخته اصلا شبیه کاور سریال‌های کمدی نبود. از طرفی خلاصه‌ی داستان هم چیز خنده‌داری رو عنوان نمی‌کرد، اما من همچنان بخاطر کلمه‌ی کمدی، در برابر دیدنش مقاومت می‌کردم. تااینکه دو سه تا از دوستام اصرار کردن که ببین و اونجوری که فکر می‌کنی کمدی نیست و اینجوری شد که من بالاخره سریال رو دانلود کردم.

سریال اینجوری شروع می‌شه که کارکتر اصلی، شروع می‌کنه با دوربین حرف زدن و دیوار چهارم رو می‌شکنه. این قضیه هی داشت تو ذوقم می‌زد و حس می‌کردم اجازه نمی‌ده وارد داستان بشم.. اما هی به خودم گفتم المیرا صبر پیشه کن. یکم بهش مهلت بده.. شاید بهتر شد.. و ادامه دادم..

سریال فلیبگ - فصل اول
سریال فلیبگ - فصل اول

اما کم کم خوشم اومد.. فلیبگ، خیلی طبیعی بود. خیلی شبیه خودمون بود.. احساساتش، رفتارهاش، برخوردهاش، ری‌اکشن‌هاش، و اون صحبت‌های رو به دوربین کاملا اون چیزی بود که همه‌ی ما در درون خودمون هستیم.. ناراحتی‌ها و دلخوری‌ها، نفرت از بعضی آدمها درحالی که مجبوری باهاشون برخورد داشته باشی و خودت رو کنترل کنی، تحقیرها از طرف آدمای نزدیکت چون خانواده، مهربونی‌ها و دلسوزی‌ها، عشق‌ها و محبت‌ها، حمایت‌ها و پشتیبانی‌ها، تنهایی‌ها و دلبستگی‌ها... فلیبگ همه چیز داشت... فلیبگ شناخت دقیقی از آدم‌های اطرافش داشت و حتی بعضی اوقات می‌تونست رفتارشون رو پیش‌بینی کنه...

فلیبگ مثل همه‌ی ما، گاهی کم میاره، گاهی خوشحال و سرخوشه، گاهی طرد می‌شه، گاهی درک نمی‌شه، گاهی عاشق می‌شه. مشکل مالی داره، گاهی هم وضعش خوب میشه. با خانواده‌اش مشکل داره اما حامی و ساپورتیو بودنش رو کنار نمی‌ذاره. قیافه، ظاهر، اندام و تیپ معمولی‌ای مثل خیلی از ماها داره...

این سریال بیش از اونکه کمدی باشه، درامه... و حتی کمدی‌ش هم یه جورایی تلخه.. داستان دختری 33 ساله که صمیمی‌ترین دوستش مرده، کافه‌ش داره ورشکست می‌کنه، هیچ عشقی نداره، باباش دوستش نداره و خواهرش... بهتره راجع به خواهرش چیزی نگم... تعامل و ارتباط خیلی خاصی بینشون وجود داره که در طول داستان، تغییر می‌کنه و کامل می‌شه... خصوصا در فصل دوم که شرایط بهتر و متفاوت‌تر میشه...

سریال فلیبگ - فصل دوم
سریال فلیبگ - فصل دوم

خب چون نمی‌خوام اسپویل کنم پس نمی‌تونم خیلی راجع به سریال و روند داستان و آنچه پیش میاد صحبت کنم.

دیگه اینکه فیلمبرداری و فضاسازی خوبی داشت.. نقش آفرینی‌ها قابل قبول بود و کارکتر اصلی که عالی بود.

سریال دو فصل داره. فصل اول در سال 2016 و فصل دوم در سال 2019 منتشر شده. هر فصل 6 قسمت 20-25 دقیقه‌ای داره. با وجود اصرارهای بسیار طرفداران، تهیه کننده و نویسنده‌ی سریال که همون بازیگر اصلیه گفته که سریال همینجا برای همیشه تموم میشه و خوبه که در اوج خداحافظی کنی :)))

دوستان اگه بتونین با سریال ارتباط برقرار کنین، باید بگم که می‌تونه جزو بهترین سریال‌ها و دوست داشتنی‌ترین سریال‌هایی باشه که دیدین. برای من که اینطور بود...

سریال فلیبگ - فصل دوم
سریال فلیبگ - فصل دوم



سریالسینمافلیبگکمدیپیکِ زمین
از خواندن و نوشتن لذت می‌برم. برایتان از نظراتم و کتاب‌هایی که می‌خوانم، می‌نویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید