یک مسیر معنوی تنها محدود به چند بحث خاص نیست ، بلکه دیدن ، درک کردن ، حس کردن ، عبادت کردن و بطور خلاصه زندگی کردن با اون در تمام لحظات کنونی ایست . تمام این اوامر مقدس محسوب میشن زمانی که ، در راه رسیدن به هدف شناخت خود و خداوند بهشون توجه بشه . میدونیم که مسیر ما یک مسیر بی پایانه و چنین مسیری ، در یک یا چند مبحث خلاصه نمیشه .
زندگی ما در زمین خاکی چیزی جز درک احساس ها نیست ، هر لحظه از زندگی ما همراه با دهها ادراک از حسهامون در حال سپری شدنه ، پس چون این ادراک همیشه با ما همراه هستند ، ما به شناختشون نیازمندیم ، این حسها همون حواس پنج گانه ماست :
حس بینایی ، حس چشایی ، حس شنوایی ، حس لامسه و حس بویایی .
حواس پنج گانه ، مسئول ارتباط با محیط طبیعی هستند . هر یک از این حواس در محدوده خاصی قدرت عمل دارند و در طیف بالاتر یا پایین تر از این محدوده ی مشخص قادر به فعالیت نمی باشند. که در ادامه به اون ها میپردازیم . اینکه بخوایم برای حس هامون اولویت بندی کنیم شاید کاری عبث و بیهوده باشه ، چون تمامی این ادراکات لازم و ضروری هستند ، پس بدون توجه به تقدم یا تاخر به معرفی اون ها می پردازیم .
بینایی انسان به واسطه نور امکان پذیر میشه ، نور با برخورد به اجسام و بازتابش به چشم ما تصاویری رو میسازه که برای ما قابل رویت و قابل تشخیص میشن .
فقط انواری برای چشم انسان قابل رؤیت هستند که در محدوده طیف مرئی رنگها (قرمز تا بنفش) باشند ، یعنی امواج مادون قرمز و فرابنفش برای انسان قابل رؤیت نیست . در واقع چشم فقط نوری را می بیند که طول موج و فرکانس آن با قدرت گیرنده های چشم تطابق داشته باشد. در شکل زیر نگاهی به قسمت های مختلف چشم خودمان می اندازیم ، تا شاهد اجزا اون باشیم .
اما عمق معانی: ما به لطف این بینایی میتونیم همه چیز رو مشاهده کنیم ، و شما هم اکنون به لطف این بینایی در حال خواندن این مطلب هستید ، حال برای چند ثانیه چشم های خودتون رو ببندین ، بعد چشم ها رو باز کنین ، این بینایی چقدر ارزش داره ؟ تصاویری که در بالا دیدید اجزایی متشکل از گوشت و چربی ها و موی رگ ها بودند ، چطور این چند جزء باعث بینایی ما میشوند ؟ به واقع تا به حال به قدرت بینایی خودمون و اعجاز اون فکر کردیم ؟ قدرت بینایی ما مدیون نور الهی ایست ، نوری که از آسمان ها بر زمین تابیده میشه و انعکاس اون نور در چشمان ما محیط رو برای ما نمایان میکنه . حال شاید بتونیم به معنی این آیه پی ببریم : و خداوند نور آسمان ها و زمین است …
برآمدگیهای سطح زبان زائدههای قارچی شکل بسیار ریزی هستند که هر یک از آنها ، ۵۰ تا ۱۰۰ گیرنده را در خود جای دادهاند . محققان بر این باورند که انواع گیرندههایی که طعمهای شیرینی ، شوری ، ترشی را جذب میکنند ، محدود هستند . این در حالی است که گیرندههای تلخی بسیار زیادتر بوده و حداقل ۲۵ درصد از سطح زبان را به خود اختصاص دادهاند. حساسیت بالای زبان به طعم تلخی از این رو است که بتواند در صورت مواجهه با انواع سموم و زهرها سریعاً واکنش نشان داده و سلامت فرد را تضمین نماید . عکس هایی از حس چشایی رو در زیر خواهیم دید .
عمق معانی : همیشه بر این نکته تاکید شده که ابتدا ببینید و بعد بچشید ، به عنوان مثال زمانی که میخواهید یک میوه رو نوش جان کنید ، ابتدا نظاره گر اون باشید ، ببینید و درک کنید این میوه چه خاصیت هایی برای بدن شما داره ، سپس به این فکر کنید که این میوه چطور از یک تنه ی درخت ، به این زیبایی و ظرافت ساخته شده و یا به این فکر کنید که اون تنه ی درخت از چه چیز روییده شده : به طور حتم به این جواب خواهیم رسید : از خاک ، خاکی که شاید در ظاهر هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشه ، اما در باطن مقدس ترین چیزه .
پس شاید هم اکنون به معنی این جمله پی ببریم : که تمام زمین ها مقدس هستند ، اما این تنها به درک تو از محیط پیرامونت بر میگردد.
از این پس زمانی که یک میوه رو میل میکنید ، یا غذایی رو با یک ماهی در سر سفره هاتون تدارک دیدید ، به این فکر کنید ، که این ماهی مدت ها در دریا زندگی کرده و به خاطر اینکه امروز روزی من باشه پرورش یافته ، و من با خوردن این ماهی میتونم ۱۰ ساعت دیگه بر روی این زمین خاکی زندگی کنم . خداوند رو در همون لحظه و در عمق دل شاکر باشید و سپس ماهی رو نوش جان کنید . این زبان شماست که به خواست پروردگار و از روی آگاهی وظیفه ی خودش رو به درستی انجام میده و شما رو از لذت خوردن این نعمت بهره مند میکنه …
این حس به ما این قدرت رو میده که صدا ها رو دریافت کنیم ، و این دریافت صدا ها به زندگی ما یک حال و هوای دیگه ای داده . به وسیله ی گوش ما می تونیم با صداهای متفاوت لحظات خودمون رو خاطره انگیز کنیم و با شنیئن حرفهای دیگران با اونها ارتباط برقرار کنیم .
محیط پیرامون ما متشکل از مولکول های هواست ، صدا ها از ارتعاش ما بین مولکول های هوا ایجاد میشند ، حال برای امتحان دستان خودتون رو به آرامی به هم مالش بدین ، به ظاهر هیچ صدایی شنیده نمیشه ، اما اگر دستانتون رو محکمتر به هم بزنید (دست زدن) صدایی رو خواهید شنید ، و این همون ارتعاش مولکول های هواست که توسط گوش شما دریافت و ترجمه میشه ، و زمانی که هیچ مولکولی در فضا نباشه ما در خلاء خواهیم بود و هیچ گونه صدایی شنیده نخواهد شد …
حال عمق معانی : همون طور که در بالا خوندیم ، محیط پیرامون ما متشکل از مولکول ها هستند ، و هر کلام ما یک ارتعاش و امواج خاصی رو در فضا انتقال میده ، شاید به همین خاطر هست که میگن ارتعاش معنوی بعضی از کلمات از بعضی دیگر متفاوته . و به همین علت هست که طبق تحقیقات انجام شده بر مولکول های آب ، متوجه شدن که نام های مثبت باعث تغییرات شگرف و مثبت بر مولکول های آب میشه و کلمات و موسیقی های خشن باعث تغییرات منفی در مولکول های آب میشن ، و این موضوع در رابطه مستقیم با حس شنوایی شماست . کلماتی مانند نام های خداوند میتونه تمام مولکول های بدن شما رو دگرگون کنه ، چون بیشتر مواد متشکله ی بدن شما از همون آبه که تشکیل شده و در خون شما در جریان هست ادامه حیات میده .
کلامی که از دل و زبان دمیده میشه و دوباره از گوش ها شنیده میشه ، گفتار نیک شما ، ذکر های شما در هنگام عبادت هم باعث شعف شما و هم شعف محیط خواهد شد . و این یعنی القای عشق پروردگار به تمام وجود . حال با دیدن اشکال زیر به قدرت کلام هامون پی میبریم ، و بهتر درک میکنیم که چرا همیشه از ما خواسته شده از الفاظ نیک و پسندیده استفاده کنیم و در عبادت هامون ذکر و شکر گذاری رو اضافه کنیم . به اشکال زیر دقت کنید تا این گفته برای شما ثابت بشه .
در تمام نقاط بدن ما حس گر هایی وجود دارند ، این حس گرها در بعضی نقاط بیشتر و در بعضی نقاط کمتر هستند و تمامی حس گر ها به وسیله ی موی رگ های عصبی به مغز ما متصل هستند و وظیفشون هم که مشخصه ، اینکه ما بتونیم نسبت به محیط اطراف خودمون حس لمس رو داشته باشیم ، به نوعی میشه گفت هر چیز رو از نزدیک لمس و درک کنیم .
عمق معانی : اگر این حس لامسه نبود ، ایا زندگی ما دچار اختلال نمیشد ؟ بی معنی نمیشد ؟ اون وقت دیگه نرم و سخت ، لطیف و زبر و گرم و سرد …. و چیز هایی از این دست بی معنی میشد ، حال که این حس لامسه همراه ما هست ، باید از اون بهترین لذت رو ببریم ، دست نوازش پدر و مادر ، نوازش یک حیوان ، حس گرما و سرما ، همه و همه برای خودشون ، ادراکاتی ناب رو به همراه دارند ، از اینکه شب های سرد در دور آتش بشینیم و از گرمای آتش لذت ببریم ، از اینکه در تابستان گرم با یک نوشیدنی خنک جان بگیریم ، همه ی این ها نعمتیهایی از جانب خداوند برای ماست تا روی زمین یکنواختی رو تجربه نکنیم ، به واقع باید تمام این ادراک ها رو بشناسیم و بهشون توجه کنیم و از اینکه اون ها رو داریم باید خداوند رو شکر گذار باشیم …
حس بویایی ما در تعامل با حس چشایی ماست ، زمانی که بینی خودتون رو بگیرین و یک غذایی رو میل کنید باعث میشه نتونین به خوبی مزه اون غذا رو بچشید ،و چه زیباست اینکه هر غذایی یک طعم و یک بوی متفاوت داره …
اما عمق معانی : از این پس به طعم ها و بوها دقت کنید ، میشه از کنار یک گل رد شد و هیچ چیز رو حس نکرد ، و میشه یک گل رو در دست گرفت و با عطر حاصل از اون گل سر مست شد …
حتی میشه با اون گل هم کلام شد و صحبت هاش رو شنید … این امر زمانی میسر میشه که ناظری بی نظر باشید و خودتون رو تنها یک مجرا برای ارسال و دریافت بدونید … این تنها یک مثال بود ، با هر بویی هر حسی میشه عشق رو تجربه کرد و به وجود خود زندگی پر مفهومی بخشید .
جمع بندی :حواس پنج گانه ما معجزه محسوب میشن ، و نکته ای که باید بهش توجه داشته باشید اینه که هیچ یک از این حس ها به اختیار ما کار خودشون رو انجام نمیدن ، بلکه تمام این حواس طبق نظم و آگاهی یی که از قبل توسط خداوند براشون تعریف شده ، دارن به انجام وظایفشون میپردازند ، و بر طبق همون آگاهی که در سیستم بدنی ماست این کار در حال انجام شدنه ،
زمانی که ذره ذره این دنیا داره با آگاهی کامل و خواست خداوند به مسیر خودش ادامه میده ، حیفه که انسان حتی ندونه حواس پنج گانش چی هستند و چه قابلیت هایی دارند … شناخت و درک حواس پنج گانه و پی بردن به عمق معانی که این ادراک میتونن به ما اهدا کنن ، به واقع میتونه حال و هوای دیگری به زندگی ما بده ، لحظه لحظه زندگی ما به واسطه همین حواس پنج گانه پیش میرن ،
هر مزه ای ، هر بویی ، هر صوتی و هر چیزی که توسط دستانتون لمس میشه و هر چیزی رو که مشاهده میکنید ، همه و همه دارای یک دنیا معنی هستند ، یک انسان میتونه با خوردن یک سیب به لذتی برسه که یک فرد دیگر با خوردن هزاران میوه هم نمیتونه اون تجربه رو داشته باشه و این به درک ما از حواس پنج گانه و معانی حاصل از اون بر میگرده