خیلی یوهویی تصمیم گرفتم سفرنامه مو بنویسم و با شما به اشتراک بذارم: سفر به #اوکراین از اون سفرای راحت نبود که با گرفتن یه #بلیط و مشخص کردن زمان پروازت به راحتی سفر کنی. برای من که اولین تجربم برای سفر به یه#کشور_اروپایی بود پیچیدگی های خودشو داشت. از سخت گیری سفارت تو ایران و مشکلات بعد از ورود به کشور اوکراین و سر کله زدن با پلیس های فرودگاه بگیر تا انگلیسی بلد نبودن هیچکدوم از شهروندای اوکراینی. پرواز مستقیم به اکراین رو فقط دو شرکت هواپیمایی انجام میدن، یکی #براوو و دیگری اینترنشال که از براوو حدود ۳ میلیون تومن گرون تر بود. ولی مشکل ایرلاین براوو این بود که معمولا تاخیر داره و ما هم از این قاعده مستثنی نبودیم. پرواز ما ساعت ۲ صبح روز جمعه اوایل مرداد ماه بود و نزدیک به سه ساعت تاخیر داشتیم و با پرواز ۳ ساعت و نیمه تقریبا ۸ و نیم صبح رسیدیم کیاف، پایتخت اکراین. ساعت محلی به وقت اکراین ۱ ساعت و نیم از ایران جلوتره و وقتی رسیدیم تو اوج خستگی و موقع چک این پاسپورت ها تازه ما رو بردن توی یه اتاق مجزا که کلی سوال پیچمون کردن که چرا اومدین اکراین و کجا اقامت دارین و شغلتون توی ایران چیه و چقدر پول همراهتونه. بعد از جواب دادن به تک تک سوالاشون بعد از ۱ ساعت اجازه ورود به کشور رو دادن. به ۱۰ تا ایرانی که با ما همسفر بودن هم گیر دادن البته و سوال پیچشون کردن و هیچ کدومشون تقریبا انگلیسی بلد نبودن و پلیس های فرودگاه از من خواستن به عنوان مترجم بهشون کمک کنم!
ساختار کیاف به این شکله که یک قسمت جنگل و قسمت دیگه شهره و این چیدمان مرتب تکرار میشه، برای همین کیاف خیلی سرسبز و زیباست. روز اول کیاف گردی بود، که اول رفتیم پل طبیعت Friendship of Nations Arch که در ابتدای ورود مجسمه People Friendship of Arch توجه رو جلب میکنه. این مجسمه نماد اتحاد و دوستی بین اکراین و روسیه در گذشته بوده ولی الان با نقاشی بالای مجسمه رو خدشهدار کرده بودن که نشان از مشکل به وجود اومده بین روسیه و اکراینه. بعد از اون پل بزرگی هست مثل پل طبیعت خودمون با این تفاوت که بعضی قسمت های پل با شیشه درست شده که منظره فوق العاده ای میسازه! بعد از پل طبیعت رفتیم کلیسای سنت میخاییل با ترکیب محصورکننده آبی آسمونی و طلایی. نکته جالب این کلیسا این بود که موقع ورود بوی خیلی خوبی میومد. اولین و آخرین باری که غذای اکراینی خوردیم دقیقا ساعت ۳ بعد از ظهر روز اول بود تو رستورانی اکراینی همون حوالی کلیسا. اول با سالادی متشکل از تخم مرغ و خیار و گوجه و سس مایونز شروع کردیم، بعدش سوپ برش سبز یا سوپ ترشک که با برگهای ترشک و آب گوشت پخته میشه و داخلش تخم مرغ و سبزیجات معطر داره و با خامه ترش سرو میشه. برای غذای اصلی چیکن کیف سفارش دادیم، نوعی کتلت اکراینی با سینه مرغ و سیر و سبزیجات. به خاطر همین غذاهای سالمه که همه اکراینی ها خوش هیکل ان!
راستش داخل خود کیاف خیلی جاهای دیدنی نداشت و جاهایی که رفتیم خلاصه می شد به یک روز کاخ ریاست جمهوری که ۳۰ کیلومتری شهر کیاف هست که اونجا هم از سال ۲۰۱۲ تبدیل به پارک شده بود و اجازه ی دیدن داخل کاخ رو نداشتیم. ولی محیط اطراف به شدت زیبا بود و بزرگ و ما برای دیدن کامل محیط مجبور به اجاره ماشین گلف شدیم. اون روز به شدت گرم بود وگرنه امکان اجاره دوچرخه، موتور و اسکوتر برقی هم بود. موزه جنگ و مجسمه مادرلند(با ارتفاع ۶۳ متر، یکی از مرتفع ترین مجسمه های یادبود در جهان است) هم روز پنجم سفر رفتیم که اون هم داخل پارک خیلی بزرگی بود. و بقیه پارک هم پر از ادوات جنگی کوچیک و بزرگ بود. راجع به آب و هواش بگم که کلا دو تا فصل رو می بینید یا زمستون و یا تابستون که این یک هفته ای که ما اونجا بودیم ۲ روز فوق العاده گرم با رطوبت بالا داشت و۲ روز هوا خیلی سرد و ۲ روز هم معتدل تر بود. در نهایت هم اگر برای خرید خواستین جایی برید چند تا پاساژ داره که نزدیک ترینش به ما گولیور بود که تقریبا همه ی برند ها رو داشت اما محلی تر بود و پایین تمامی پاساژهاش هایپر مارکت های خیلی بزرگ بود. دو تا مرکز خرید دیگه هم رفتیم sky mall و ocean plaza که به نظرم اسکای مال ارزش رفتن رو نداشت به خاطر هزینه اوبر و دور بودن مسیرش اما اوشن پلازا فقط دو تا ایستگاه مترو با ما فاصله داشت. من خیلی دلی تصمیم به نوشتن این سفرنامه کردم(شایدم به خاطر اینکه خیلی سفر لذتبخشی بود برام) امیدوارماین پست مفید بوده باشه برای کسایی که مقصد سفرشون رو اکراین انتخاب کردن یا فقط خوندن بدون هیچ دلیلی ممنونم:)