در دنیای عجیب ما، تمامی عکس ها به آلبوم های خانوادگی یا جلد مجلات و روزنامه ها راه پیدا نمی کنند. گاهی به درون ذهن ما رسوخ کرده و ما را به تفکر وا می دارند. با اینحال، هرگز اسرار خود را برایمان فاش نمی کنند.
به بهانه روز جهانی عکاس، فهرستی تهیه کرده ایم از ۱۰ عکسی که اصولاً، نباید وجود داشته باشند! با ما همراه باشید!
۱۰- افسانه اژدها
زمانی که رابرت سرک -عکاس فرانسوی- به سواحل کوئینزلند استرالیا می رفت، فکرش را هم نمی کرد که عجیب ترین و شاید مهمترین عکس دوران زندگی اش را بگیرد. کارشناسان، این موجود غول پیکر را یک برزنت بلند یا چیزی شبیه به آن می دانند، اما طرفداران افسانه ها، دوست دارند آن را اژدهای دریایی بنامند. به هر حال هر چه که هست، ماهیت این موجود هنوز هم یک معما باقی مانده است.
۹- خرچنگ جمجمه ای
این عکس، همانقدر که ترسناک است، خنده دار نیز هست. چرا که طبیعت، این چنین تصاویر نادری را به هر کسی هدیه نمی دهد. پس هم ما و هم عکاس این عکس، آدم های خوش شانسی هستیم که می توانیم این عکس عجیب را از نزدیک تماشا کنیم!
۸- مسافر زمان
سال ۱۹۴۱، کانادا، بازگشایی پل ساوث فورکز. همه چیز کاملا عادی به نظر می رسد، به جز مردی که با ظاهری کاملا مدرن، با دوربینی پیشرفته در دست، در میان جمعیت کلاه به سر و قدیمی ایستاده است. آیا او مسافر زمان است، یا فقط از زمانه جلوتر است؟
۷- نور هسدالن
از دهه ۱۹۴۰ (شاید حتی قبل تر)، یک نور عجیب در دره هسدالن (کشور نروژ) مشاهده شده است. این پدیده عجیب، متشکل از نور هایی درخشان به رنگ سفید و زرد است و در بالای سطح زمین به طور شناور قرار دارد. جالب اینجاست با دنبال کردن نور، هیچ منشا و نقطه شروعی برای این نور نمی توان یافت. بین سال های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴، این نور شدید ترین فعالیت خود را پشت سر گذاشت که حدود ۲۰ بار در هفته، در آسمان ظاهر شد. اما پس آن، از شدت فرکانس آن کاسته شد و ظهور آن به ۱۰ الی ۲۰ بار در سال رسید. با اینحال، هنوز هم دهکده هسدالن، گردشگران زیادی را به سمت خود جذب می کند.
۶- فضانورد زمینی
زمانی که جیم تمپلتون، در کنار مرداب از دختر خود عکس می گرفت، هیچ کس در آن اطراف پرسه نمی زد. اما این عکس، چیز دیگری را نشان می دهد. انگار یک فضانورد، با تجهیزات کامل پشت سر دخترک ایستاده است! آیا او یک آدم فضایی است که به زمین سفر کرده یا فضانوردی است که زمان را گم کرده است؟
۵- دوقلوهای دامن پوش
مردی می گفت: (چند هفته پیش، دختر و پسرم را در اثر یک بیماری از دست دادم. امروز، در حالی که با دختر کوچکم، به ملاقات قبر آن دو رفته بودیم، از دخترم خواستم کنار آن ها بایستد تا یک عکس یادگاری بیاندازم. با خودم می گفتم این آخرین عکس سه نفره ایست که از بچه هایم می گیرم. با اینحال پس از دیدن عکس، فهمیدم که نفر چهارمی نیز در کار است.)
۴- اهرام مریخی
اگر اینجا یک بیابان معمولی در زمین بود، این عکس از همان لحظه اول، به باد فراموشی سپرده میشد. اما اینجا مریخ است، و یک هرم مرموز در وسط عکس خودنمایی می کند. طوری که انگار یک هرم بسیار بزرگ در زیر زمین پنهان شده است. به نظرتان چه کسی آن را ساخته است؟ آیا هنوز هم موجوداتی داخل آن زندگی میکنند؟ عجیب است که هیچ سازمانی تحقیقات خود را درباره این هرم ادامه نداده است. آیا آنها، چیزی را از ما پنهان می کنند؟
۳- اقیانوس جن زده
در دسامبر ۱۹۲۴، جیمز کورتنی و مایکل میهان، دو عضو خدمه کشتی ss watertown، در حال تمیز کردن مخزن بودند که بر اثر استنشاق گاز، مسموم و کشته شدند. دیگر خدمه کشتی، پس از یافتن اجساد، آن ها را به دریا پرت کردند. فردای آن روز، اضطراب و همهمه، کشتی را درنوردید. انگار چندین تن از خدمه ها، چهره بی جان جیمز و مایکل را در سطح دریا دیده بودند. چهره ها چنان واضح بود که ناخدای کشتی، دستور داد که از آن ها عکس بگیرند. بعدها، نگاتیو این عکس برای جعلی بودن بررسی شد، اما کارشناسان آن را اصل و بدون دستکاری اعلام کردند. چیزی که هنوز مشخص نیست، این است که آن دو شبح، هنوز هم در حال تماشای آسمان هستند؟
۲- عکس خانوادگی
با اینکه باورش سخت است، اما خانه های جن زده فقط در فیلم های ترسناک وجود ندارند. گاهی پا را فرا گذاشته و به دنیای عجیب ما هم سر می زنند. در دهه ۱۹۵۰، خانواده کوپر از تگزاس به خانه جدید خود نقل مکان کردند. همه چیز برای آن ها عادی پیش می رفت تا اینکه تصمیم می گیرند کنار میز غذاخوری، یک عکس خانوادگی بیاندازند. اینجاست که روح سرگردان خانه، فرصتی برای خودنمایی پیدا میکند!
۱- مردی از دنیای مردگان
در سال ۱۹۱۹، سربازی به نام فردی جکسون در حین کار به طور تصادفی توسط پروانه هواپیما کشته شد. چند روز بعد، هم رزمان او در مراسم تشییع جنازه اش، یک عکس یادگاری انداختند. همه چیز کاملا عادی بود تا اینکه پس از چاپ عکس، مردی در ردیف آخر این عکس، توجه سربازان را به خود جلب کرد. او کسی نبود جز فردی جکسون! اما چیزی که این عکس را عجیب تر از قبل می کند، تصویر کمرنگ مردی است که درست پشت جکسون، لبخند عجیبی بر لب دارد! انگار نگهبانی است که وظیفه اش، برگرداندن فرِدی به دنیای مردگان است!؟
خب، دومین مطلب مجله علم و خیال اینجا به پایان میرسه. اگه از این پست خوشتون اومد، با قلب های قرمزتان از ما حمایت کنید. در ضمن اگر نظری درباره پست های ما دارید، از دیدن و شنیدنشان، خوشحال می شویم. بدرود!