من تازه به الوین پرواز امدم. یک محیط کاری دوستانه، صمیمی و پر از انرژی مثبت که با مدیرعاملی خوشذوق و مهربان اداره میشه. از همون روز اول که وارد این شرکت شدم، حس کردم اینجا میتونه جایی باشه که رشد کنم، یاد بگیرم و به موفقیتهای جدیدی برسم.
اما راستش، دیشب اصلاً حالم خوب نبود. بدنم درد میکرد و احساس ضعف داشتم. صبح که از خواب بیدار شدم، واقعاً به سختی تونستم بلند بشم. انگار همه چیز دست به دست هم داده بود که اون روز رو نتونم به شرکت برم. با خودم فکر کردم که بهتره به مدیرعامل پیام بدم و اطلاع بدم که دیرتر میرسم. ساعت 11:30 رو برای رسیدنم اعلام کردم.
اما وقتی پیامم رو خوندن، با ناراحتی پیام دادن: "شما فقط بیست روزه که اینجا شروع به کار کردی. یا دیر می رسید یا درگیر زودرفتن هستید این جمله مثل تلنگری بود برای من. با خودم گفتم: "آیا واقعاً نمیتونم؟ یا فقط دارم خودم رو محدود میکنم؟"
تصمیم گرفتم که این فکرهای منفی رو کنار بذارم. سریع از جام بلند شدم، آماده شدم و ساعت 10 سر کار بودم. وقتی رسیدم، حس خیلی خوبی داشتم. نه فقط به خاطر اینکه تونستم خودم رو به موقع برسونم، بلکه به خاطر اینکه قدرت فکر و ارادهام رو دوباره کشف کردم. این تجربه بهم نشون داد که گاهی اوقات ذهن ماست که ما رو محدود میکنه، نه شرایط واقعی.
الان که به این موضوع فکر میکنم، بیشتر متوجه میشم که الوین پروازفقط یک شرکت نیست؛ بلکه جاییه که من هر روز چیزهای جدیدی درباره خودم یاد میگیرم. اینجا محیطی تازهتأسیس و در حال رشده، و من افتخار میکنم که بخشی از این مسیر رشد هستم.
این تجربه باعث شد بیشتر به تواناییهای خودم ایمان بیارم و بفهمم که با یک تغییر کوچک در نگرش، چقدر میتونیم زندگیمون رو بهتر کنیم. الوین برای من فقط یک محل کار نیست؛ بلکه جاییه که هر روز با چالشها روبرو میشم و قویتر از قبل میشم.