ائلیار محمدزاده
ائلیار محمدزاده
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

خودم و خودت (2): توهمی به نام کنکور!

اگه تو یه شهر بزرگ یا متوسط زندگی میکنی، حتما بیلبوردهای تبلیغاتی مدرسان مختلف کنکور رو دیدی که کت و شلوار میپوشن و عکس میگیرن و بالاش مینویسن:" فیزیک رو 100 بزن"!

javanonline.irبع:
javanonline.irبع:

راستشو بخوای اولش نمی خواستم این مطلبو بنویسم؛ اما چیزی که خودم از زمان کنکور کارشناسی خودم تجربه کرده بود و برام درس زندگی شده بود رو می خواستم حتما منتقل کنم. درسی که بلافاصله بعد از ورود به دانشگاه متوجهش شدم: "توهمی به نام کنکور!"

اگر از کنکورت مدت زمانی گذشته(فارغ از نتیجه اش)، خوشحال میشم نظرتو کامنت کنی تا با دیدگاه های مختلف آشنا بشم. اگر هم تو هم از دانش آموز های کنکوری هستی، لطفا چند دقیقه هم که شده از اقیانوس تبلیغات زرد کنکوری فاصله بگیر و این مطلب رو تا انتها بخون. مطمئنم چیزی ازت کم نمیشه.

توهمی به نام کنکور
توهمی به نام کنکور

1) گول تبلیغات زرد رو نخور!

رفیق! باور کن هر کسی که تو فلان آموزشگاه فوق معتبر تدریس میکنه دلیل بر این نمیشه که میتونه مربی و مدرس خوبی برای موفقیت تو باشه.

باورت بشه یا نه؛ یکی از دوستان دور من که اتفاقا مثل من دانشجوعه، زده تو کار تدریس کنکور. چرا؟ فقط به خاطر اینکه میگه:"پول الان تو کنکوره!"

بهش گفتم آخه تو خودت مگه فیزیک رو تو کنکور زیر 40 نزده بودی؟! میگه آره. ولی مهم نیس که. این کتاب درسی رو یه دور از روش میخونم و همونو تدریس میکنم دیگه. مگه غیر از اینه؟!

اصلا فکر نکن که اون دوستِ دورِ من یه استثناست. باور کن مدرس خوب بودن به کت و شلوار پوشیدن نیست. به پست ها و استوری های خوشگل گذاشتن تو اینستا نیست. به دیدن بیلبوردهاش تو سطح شهر نیست. به زیاد تکون خوردن و با صدای بلند زدنِ حرفای انگیزشیِ تو خالی نیست.

پس به چیه؟ بیا تو ادامه بگم بهت

توهمی به نام کنکور
توهمی به نام کنکور


2) کی تو رو به سمت علاقه ات هدایت میکنه؟ همون مدرس خوبیه برای تو

اگر بگم نه تنها هدف از درس خوندن، بلکه هدف از زندگی کردن تو این دنیا یه چیزه؛ قطعا با صراحت میگم:" رفتن دنبال علاقه".

اینکه چون تو رشته ات تجربیه، پس حتما باید زیست رو درصد بالایی بزنی، علاقه نیست. اینکه در آینده دکتر یا مهندس بزرگی بشی، موفقیت نیست. اینکه هر ماه بتونی 1 میلیارد دلار درآمد داشته باشی، لذت از زندگی نیست. همه این ها توهمی بیش نیست اگه علاقه ات نباشه.

شاید بگی آقا! من علاقه ام گیم بازی کردنه. این برا من تو آینده به چه دردم میخوره؟ میگم اگه علاقه ات واقعا همینه و صرفا از روی تنبلی نمیشینی پشت پلی استیشن، مطمئن باش در آینده میتونی بازی ساز بزرگی بشی. اگه خواستی میتونم اسم چندین بازی ساز ایرانی رو واست نام ببرم که دارن تو بزرگترین شرکت های بازی سازی دنیا کار میکنن.

اگه علاقه ات به موسیقیه، سینما یا عکاسیه، میخوای فوتبالیست شی؛ برو سراغ علاقه ات. الان علم خیلی پیشرفت کرده. صرفا فیزیک و شیمی نیست. الان میشه از هر کاری که بهش علاقه داری پول در بیاری. و اتفاقا پول حلال و درست.

3 سال بعد از کنکورت، حتی رتبه کنکورت رو هم به یاد نمیاری؛ ولی تا آخر عمرت از انجام کاری که بهش علاقه داری لذت خواهی برد.

3) والدین محترم؛ با فرستادن بچه هاتون به کلاس های کنکور، بهش خیانت می کنید!

من به واسطه موضوع پایان نامه دانشگاهم با راه های افزایش کیفیت انجام هر کاری آشنا شدم. می دونید بهترین روش برای یادگیری چیه؟....بازی کردن!

مطالعات روانشناسی مختلفی اثبات کرده که پربازده ترین روش یادگیری هر چیزی، از طریق بازیه. اگه می خواید یه نمونه ببینید، یه سر به اپلیکیشن یادگیری زبان دولینگو(Duolingo) بزنید. این روش همون چیزیه که بهش میگن" گیمیفیکیشن"(Gamification).

حالا سوال من از شما والدین محترم اینه: چند تا از اون کلاس هایی که بچه هاتون رو میفرستید، این تکنیک اثبات شده رو پیاده سازی میکنن؟! علاوه براین؛ انسان ربات نیست که از این کلاس به اون کلاس، دوباره به اون یکی بره. مدت زمان مطلوب یادگیری برای هر انسانی 45 دقیقه است. اونوقت ما تو مدارسمون چیکار میکنیم؟ از 7.5 تا 1.5 درس! و نیازی به گفتن نیست که اون یک ربع تفریحی هم که میدن اصلا کافی نیست.

الان شاید بگید پس چیکار کنیم؟ بچه مونو بفرستیم بره خدمت سربازی؟!

طبیعتا نه! آموزش باید اصولی و از راه درستش باشه. به سراغ معلمانی برید که وعده های الکی نمیدن.و چون هر جلسه فلان معلم خداتومنه پولش، یا چون بچه اصغر آقا با همین معلم بچه اش دو رقمی آورده، دلیل نمیشه اون معلم با روحیات فرزند شما هم سازگار باشه.

4) تجربه تلخ خودم از کنکور!

من الان دانشجوی ارشدم. دانشگاه سراسری، شهر خودمون، رشته مهندسی و خیلی از این حرفای دهن پر کن!

اما آیا من می خواستم اینجا باشم؟ آیا من از راهی که اومدم پشیمونم؟

راستشو بخوای من خیلی دوست داشتم و دارم که کارگردانی سینما بخونم. ولی حداقل تا به الان که نشده. چرا نشده؟ بنا به یک سری دلایلی که قابل بازگو نیست اما برای خیلی از دانش آموز ها اتفاق میفته. من اصلا نمی خواستم رشته مهندسی بخونم. چون علاقه ای بهش نداشتم. اما من هم تو دام همین تبلیغات بی معنی افتادم. گفتم:" نهههه ینی چی؟ ممد برق بخونه ولی من نه؟!"

من بصورت کاملا اتفاقی از رشته مهندسی شهرسازی قبول شدم. اما بصورت اتفاقی هم متوجه شدم که به این رشته بسیار علاقه دارم. حتی شهرسازی رو از جهاتی خیلی نزدیک به سینما هم میدونم(اگه تو ویرگول پیگیر مقالاتم باشی، گاها در مورد ارتباط سینما و شهر می نویسم).

اما دوستان خیلی زیادی هم دارم که دانشگاه واسشون شد جهنم! یا انصراف دادن، یا معتاد شدن، یا هم افسردگی گرفتن. این ها رو که میگم همه شون رو خودم دیدم که میگم.

در نهایت اینکه؛ یادمون نره ما فقط 1 بار تو این دنیا زندگی میکنیم...فقط 1 بار!...این دفعه، بازی نیست که اگه نرفتی سراغ علاقه ات و گیم اور شدی، برگردی از اول ادامه بدی ها!...دیگه تمومه!






کنکورتبلیغات کنکورخودم و خودتمسیر تحصیلی
طراح شهری که به سینما، بازی سازی و دنیای استارتاپ ها علاقه منده و به دنبال وصل کردن اینا با هم دیگه اس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید