چیزی به نام محتوای خوب یا بد نداریم ! فکر میکنم همین یک جمله به اندازهی کافی چالش برانگیز باشد که شما را راغب کند تا پایان این مطلب کوتاه همراه من باشید. اما قبل از رسیدن به اصل قضیه، درباره تعریف معروف و ناقصِ «پادشاهی محتوا» صحبت میکنم.
حتما بارها این جمله را شنیده یا دیدهاید : محتوا پادشاه است! Content is the King
اما این جمله یک تعریف ناقص است و در موارد بسیاری افراد را گمراه میکند. بله محتوا اساس و علت اصلی هر رابطهای است؛ محتوا سوخت هر فعالیت بازاریابی و تبلیغاتی است. اما واقعا چه نوع محتوای ؟ آیا توزیع صرف یک محتوای تکراری در کانالهای مختلف بازاریابی (سوشال، بلاگ، نشریات و ...) مفید است ؟
من این را تعریف را اینگونه بیان میکنم : محتوا پادشاه میشود در صورتی که مخاطب بخواهد. هر محتوایی که شما خلق میکنید برای یک مخاطب است؛ یعنی ما بر اساس شناخت و ترسیم پرسونا تصمیم میگیریم که چه چیزی را تولید و در کجا منتشر کنیم. بدون پی بردن به این موضوع که مخاطب شما دقیقا یه چیزی میخواهید، تولید محتوا تقریبا کار بیهودهای است. (به قول آقای بهجتی به چشمان مخاطب نگاه کن)
به نظر من دانستن تعاریف زیبا در حوزه دیجیتال مارکتینگ قطعا مفید است. ما اگر این تعاریف بدون اندیشیدن سلطان ذهن ما شود باعث گمراهی هم میشود. پس به این تعریف بیشتر فکر کنید؛ همانقدر که محتوا برگ برندهی شماست، قطعا میتواند باعث شکست شما نیز شود.
خُب، حالا وقت آن رسیده به افسانهای به نام محتوای خوب یا بد بپردازم. معمولا این مرزبندیها که بیشتر برای کسب درآمد در سایتهای تولید محتوا یا فریلسنرها با آن روبرو میشویم، شروع همان تئوری اشتباهِ «محتوا خوب باعث پادشاهی شما میشود» است.
به توضیحات دو پاراگراف بالاتر دقت کنید. محتوا یک مصرف کننده (مخاطب) دارد، که به آن پرسونا میگوییم. اگر چیزی که تولید (میتواند شامل محتوای بصری، متنی یا مالتی مدیا باشد) میکنید مناسب مصرف کننده نیست، حتی اگر آن محتوا بهترین در حوزه فعالیت خود باشد، به قطع و یقین راه را اشتباه رفتهاید و شما هم در سراب محتوای خوب گم شدهاید.
با یک مثال کوتاه از مشتریان خودم این مسئله را سادهتر میکنم : چندی پیش برای یک موسسه روانشناسی کار سوشال مارکتینگ انجام میدادم. قبل از شروع کار، وقت بسیاری برای بررسی موارد مشابه، بررسی رقبا و محتوایشان و همچنین ترسیم پرسونا گذاشتم. در نهایت با خودم اینگونه فکر کردم که محتوای موجود بسیار ضعیف (گفتم مزخرف هستند) و در مواردی کاملا زرد و حاشیهساز است. فکر میکردم ما باید محتوای خیلی به مراتب بهتر از لحاظ درون مایه و فرم خلق کنیم. این فکر شروع اولین اشتباه بود، گرفتاری در همان سراب محتوای خوب.
از آنجایی که بسیاری از فرآیندهای بازاریابی آنلاین قابل ردیابی و آنالیز هستند، متوجه شدیم باید در راهی که انتخاب کردیم بازنگری کنیم. هم اکنون من مزخرف تولید میکنم و بهترین نتیجه را گرفتهام. (البته این نکته جهت شوخی بود) ما با آنالیز و بازنگری در نوع محتوایی که منتشر کردیم متوجه شدیم که مخاطب ما در درون مایه (موضوعات) همان چیزی را میخواهد که قبلا به آن فکر کرده بودیم. پس توانستیم با تغییر فرم، محتوایی به مراتب بهتر و جذابتر خلق کنیم و این باعث تعامل و جذب بیشتر کاربران شد.
فراموش نکنید این اصلیترین موضوع در حوزه محتوا است : اگر میخواهید محتوای شما پادشاهی کند اول درک کنید که دقیقا مخاطب شما کیست؟ سپس باید درون فکر و مغز مخاطبان نفوذ کنید، خودتان را جای آنان بگذارید و حالا تصمیم بگیرید که چیزی را در چه جایی به مخاطب ارائه دهید.
پس اگر شما تا بحال در دام محتوای خوب یا بد گرفتار بودید، هم اکنون مسیر خود را اصلاح کنید و هر آنچه چیزی که باعث رشد شما میشود را انجام دهید. اگر هم شما تجربه یا نظری دارید که به کاملتر شدن این موضوع کمک میکند حتما در کامنت بنویسید.
اراداتمند شما - یک محتواباز