سه شنبه با من تماس گرفته شد که رزومه شما را در جاب ویژن دیده ایم و در یک ردیف شغلی در زمینه کدینگ در حال استخدام هستیم. شرکت ما سپاهان باتری یکی از مطرح ترین شرکت های تولید باتری در ایران با بیش از 2000 نیرو و در زمینه صادرات نیز فعال است. از طرفی شما (یعنی من) هم با توجه به مدرک و تحصیل در بهترین دانشگاه ها را برای مصاحبه دعوت می کنم. یه کم برام عجیب بود چون اصلا یادم نیست کی رزومه ام را توی جاب ویژن نوشتم و تا حالا هم از این سایت به هم ارجاع داده نشده بود.
درهرصورت صبح چهارشنبه نه صبح باید اونجا می بودم که نیم ساعتی زودتر رسیدم. راس نه وارد کارخانه شدم. فرمی بهم داده شد که پر کنم (پس کارکرد جاب ویژن چیه این وسط، مگه رابط بین کاریاب و کارفرما نیستی؟ خب باید اطلاعاتی که میخواد را قبلش از ما بگیری و طرف روی سیستم داشته باشه) بعد ده دقیقه فرم پر کردن، دیدم یکی یکی دعوت میکنه مصاحبه. خب آدم فهیم برای چی همه کاریابها را در یک ساعت دعوت کردی بیان. نوبت دهی میکردی در بازه های ربع ساعتی. این مهم بودن شما را نمی رسونه. بی ارزش دونستن وقت را میرسونه در این کارخانه معظم.
خلاصه ساعت یازده که مصاحبه شش نفر تموم شد رفتیم برای مصاحبه فنی!!! یه مسیری پیاده رفتیم. اگه دوباره اینجا مدیریت داشت یه خودرو میذاشتن و کاریاب ها را برای اینکه بگن مثلا احترام قائلیم براتون این مسافت میبردن. رسیدیم دفتر فنی. یعنی ذره ای نسبت به شرایط پیش از کرونا تغییر کرده بود نکرده بود. رسما تو دل هم بودن. یک مهندس میانسالی چندسوالی کرد و گفت تشریف میبرید پشت سیستم و کاری انجام می دید تا از نظر سرعت و IQ؟! تست بشید. رفتم دیدم خانم مهندس سه تا برگه داد و چندتا عدد توش هست که بهش کد میگن. میگه اینا را به هر روشی میدونی وارد کن ورد یا اکسل. من گفتم حتما نکته ای داره و ارتباطی بین این اعداد هست و باید فرمول نویسی کرد تا خودشون تولید بشن. یه دقیقه نگاه کردم دیدم نه. سوال کردم گفت هیچ ارتباطی نداره و فقط وارد کن!!!
یعنی اگر من حتی از نظر مالی در شدیدترین تنگناها قرار داشتم نباید اونجا می موندم چون با این کار دهن کجی کردم به دو دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه تهران. آخرش هم همون آقای مهندس گفت وایسا تا مصاحبه بقیه تموم بشه باهات کار دارم ولی بنده آهسته جیم شدم و اومدم بیرون. حتما می خواست بگه اول کار اینه ولی بعد ارتقا میگیری. کارت خوب باشه جای بهتری میذارمت و من خودم از طی کشی شروع کردم و این جفنگیات مثلا.
پ ن 1: می تونم این توصیه را به دانشجویان رشته های مهندسی داشته باشم که اگر دوره کارشناسی 5 یا 6 ساله شد بهتره. چون فرصت کافی دارید بفهمید چه باید کرد و پایه های شغل و کارآفرینی را در همون دوره کارشناسی پایه گذاری کنید. اگر دیدید واقعا علمی نیاز دارید که دیگه نمیشه در دوره کارشناسی یا دوره های آزاد به دست آورد برنامه ریزی برای کارشناسی ارشد مفید خواهد بود.
پ ن 2: با چندتا از دوستان گروهی ساختم با این ایده که گزارش های ماهانه شرکت های حقوقی بازار سرمایه ایران را بررسی کنیم و این کار در محیط اکسل انجام می شد. این کار تنها دوسه ساعت در ماه از شخص وقت می گرفت و اطلاعات ارزشمندی در خصوص روند خرید و فروش ها می داد. دوستان یکی یکی به بهانه های واهی این کار را رها کردند :))