بابت تاخیر و دیرکرد عذر میخوام. تعطیلی بود و تنبلی بعد از تعطیلی.
خب امروز میخوام درباره فانتزیهای جنسی بگم. شما همین الان که این عبارت یعنی «فانتزی جنسی» خورد به چشمت یا از اون دسته از افرادی هستی که توی ذهنت معادلش میکنی با کلمه «خاک بر سری» یا اینکه معادلش میکنی با کلمه «آخ جون» یا شاید معادل این عبارت در ذهن تو فقط یه علامت سوال باشه.
در اکثر مواقع آدما در این مورد به خاطر ترس، دست به خودسانسوری میزنن که مبادا برچسب کثیف بودن یا خاک بر سر بودن بهشون بخوره. اکثرا دلشون نمیخواست چنین چیزی رو میداشتن و در درون با چنین چیزی مبارزه میکنن. برای آدما مبهمه اینکه چرا من دچار چنین تخیلاتی هستم. به مشاوره مراجعه میکنن. مشاور هم یه ژست متفکرانه و بدون قضاوت به خودش میگیره و نادانی خودش رو پشت یه لبخند ژکوند مخفی میکنه و سینه رو صاف میکنه میگه باید روش کار کنیم، حالا چکار؟ خودش هم نمیدونه.
ایجاد تخیلات خاص جنسی مخصوصا حین انگیزش جنسی بسیار معمول و طبیعیه، درست مثل خواب دیدن، درست مثل احساس تشنگی، درست مثل لذت بردن از خوردن چلو گردن. هویت جنسی ما محصول دو چیزه: ۱- هورمونها و تعادل یا عدم تعادل اونها و ۲- مدارهای مغزی شکل گرفته از نوع تربیت و اتفاقات خوش و ناخوش زندگیمون. (در پرانتز بگم نه تنها هویت جنسی بلکه شخصیت و نحوه اندیشیدن و خیلی چیزهای دیگه هم بر میگرده به این دو مورد). خب مورد ۱ رو صرفا با علم پزشکی میشه حل کرد و تعادل رو برگردوند بهش ولی مورد ۲ رو به سختی میشه تغییر داد. مهمترین دلیل اینکه نمیشه مورد ۲ رو تغییر داد اینه که مغز ما مثل یه ماشینه که زود عادت میکنه و هر چه زمان بیشتری از عادت خاصی بگذره، اون عادت محکمتر و پابرجاتر میشه. مثلا در سن ۳۰ سالگی مغز شما دیگه میدونه و فهمیده که چجوری و توسط چه چیزهایی لذت میبره و اگه بخوای مدارهاش رو تغییر بدی به این معنی هست که میخوای لذت بردن رو ازش بگیری و به شدت مقاوم هست درست مثل وقتی که میخوای از یه کودک گرسنه یه تکه شکلات کیتکت رو بگیری. مغز ما پاداش میده به خودش با ترشح این هورمون و اون هورمون و برای حفظ چنین چیزی نهایت تلاش خودش رو میکنه. خب حالا از پزشکی بیام بیرون.
فانتزیهای جنسی نشوندهنده این هستن که مغز ما به چه صورت از آمیزش جنسی لذت میبره یا به عبارتی مدارهای مغزی شکلگرفته در مورد احساس لذت و شعف جنسی به چه صورت شکل گرفته. این قسمتهای مغزی به صورت پنهان در زندگی روزمره ما هستن و در حین اوج انگیزش جنسی، برای لذت بردن، آشکار میشن به همین خاطر هست که حین ارضا، نام افرادی را به زبون میاریم که در فانتزیمون هستن یا خودمون را در مکانی یا جایگاهی تصور میکنیم که این لذت به اوج خودش برسه. برخی افراد ترشح آندرنالین حین لذت جنسی براشون بسیار لذتبخش هست، در نتیجه دوس دارن در ارتفاع، کوه و جنگل یا در ملا عام، این لذت رو تجربه کنن، بعضی لذتهای گروهی رو ترجیح میدن، بعضی در خفا و تاریکی، بعضی خشن دوس دارن و... و هیچیک از این فانتزیها نشاندهنده تمایل به خیانت یا بیبندوباری نیست بلکه در اون لحظه مغز داره با ترفندی، خودش رو به اوج لذت میبره. این پروسه خیلی شبیه اعتیاد به مواد مخدر هست، به عبارت دیگر اعتیاد روانی داره.
خب چطور برخورد کنیم؟ جواب یک کلمه هست: «تعادل». ۱- نه سرکوب کنیم و نه خیلی آزاد بذاریم. سرکوب نکنیم چون با سرکوب، این سرکشی خودش رو جای دیگه نشون میده و بیش از حد آزاد نگذاریم چون این داستان ته نداره و همیشه مغز و لذتمون میخواد بیشتر از قبل لذت ببره و به لذت اکنون خودش عادت میکنه و در نتیجه آزادی زیاد باعث میشه در انتها پشیمون بشیم. ۲- فانتزی را در حد همون فانتزی نگه داریم و اون رو عملی نکنیم و صرفا اجازه بدیم این فانتزی و انرژی مربوط بهش راحت آزاد بشه و گرههای ذهنی و مغزی رو باز کنه. چرا عملی نکنیم؟ چون قسمتهای دیگه از روحیه آسیب میبینه که مدیریت و کنترل کردنش کار هر کسی نیست و تبعات غیرقابلپیشبینی داره. ۳- کسی که فانتزی داره یا فانتزی خودش رو به زبون میاره رو محکوم و قضاوت نکنیم. زنی که حین آمیزش و لذت صحبت از دیگر مردها میکنه به این معنی نیست که در حال خیانت هست یا اینکه مستعد خیانت کردن هست یا مردی که حین آمیزش از هر دری صحبت میکنه لزوما بدکاره نیست. بذارید راحتتون کنم اکثر زنها موقع آمیزش تخیلهای آمیزش چندگانه با چندین نفر یا حتی موجودات خیالی دارن و این به معنی خیانت نیست و اکثر مردها موقع آمیزش، دگرپنداری میکنند و موجود یا فرد مورد علاقهشون رو میذارن به جای پارتنرشون. بذارید خیالتون رو راحت کنم که انسان موقع اوج لذت، بینهایت بیشرم و بیحیا میشه و همین بیحیایی بهش لذت میده و این به معنی این نیست که فرد ذاتا بیشرم هست.۴- از فانتزی نترسید و اجازه بدید طرف مقابلتون با فانتزیش دوست باشه. برخورد نادرست باعث خودسانسوری پارتنرتون میشه و نتیجه اون میشه کاهش تدریجی تمایل ایشون به آمیزش با شما و پناه بردن به پورن و خیانت.
نکته قابل ذکر اینه که این مطلب در مورد جنبههای روانی و فانتزیهای جنسی بود و نه فیزیولوژی جنسی که گاها موجب همجنسگرایی در مردان میشه. همجنسگرایی لزوما فانتزی نیست بلکه میتونه یک پدیده فیزیولوژیکی باشه.
مطلبم طولانی شد. ادامه در مطلب بعدی!