سلام
یه آقا اومد کنارم نشست گفت: «اه! من نمیفهمم! خب برو گل بزن دیگه! برای چی توپ رو به عقب پاس میدی؟ اصن تکلیفشون با خودشون معلوم نیس این بازیکنها. یه بار از سمت راس حمله میکنن یه بار از چپ، ماشالا تعویض هم که میکنن. تعویض میکنن؟ ینی از همون اول نمیدونستن کیا باید توی زمین باشن؟».
این آقا همونقدر برای شما مسخره هست که یه مرد وقتی میگه «این زنها خودشون هم نمیدونن چی میخوان».
خب فک کنم فهمیده باشید در مورد چی میخوام بنویسم. تفاوت. یه زن میخواد مورد تحسین و تمجید و پرستش همسرش قرار بگیره. مثلا: چقدر خوش بویی، چقدر خوشاندامی، چقدر خواستنی هستی، وقتایی که نیستی بیحوصله میشم و... (حتی اگر خوشاندام نیست بگید هست در حالی که شاید خودش بدونه نیست ولی خب دوس داره که برای شما خوشاندام باشه). آمااااا آمممماااا! (اما): اون همیشه نمیخواد اینجوری مثل طوطی حرف بزنی یا مثل رادیو یا مثلا ربات الکتریکی ساخت شرکت هوندا. ینی چجوری؟ ینی همیشه اینقدر جنتلمن عروسکی نباش و گاهی به قول یارو گفتنی بد بوی (Bad Boy) باش مخصوصا هنگام آمیزش. یعنی کمی اخم و قاطعیت رو قاطی ماجرا کن. چرا؟ چون چنین چیزی براشون نشوندهنده اقتدار و جربزه و درایت هست و اینکه طرف میدونه چی میخواد. زنها از مرد بلاتکلیف و خنگ خوششون نمیاد. میتونم بگم استثنا هم نداره. از طرفی، یکنواختی رو هم دوست ندارن یعنی یه مردی که همیشه از قبل مشخصه چیکار باید بکنه و نمیتونه تغییر بده توی برنامههاش و خیلی صلب و سخت هست هم برای زنها مایه عذابه. گاهی دلشون میخواد سورپرایز بشن و خارج از برنامه کاری رو براشون انجام بدی. لذا فکر نکن با دنبال کردن یک رویه خاص، همه چیز خوب میشه. به عبارتی سادهتر، زنها بسیار به دینامیک بودن زندگی علاقهمند هستن و این علاقه در تمام موارد زندگیشون هست. یعنی یک روز دوس دارن مبلشون قرمز باشه، سال دیگه بنفش. امروز دوس دارن کتاب بخونن فردا کتاب خوندن حوصلهشون رو سر میبره. الان آمیزش با معاشقه رو دوس دارن فردا میخوان زوری باهاشون آمیزش کنی.
خب نوشته رو کمی جنسیتر کنم: یه روز با طعم هلو آمیزش کن، یه روز دیگه با نور قرمز، یه روز با بوی خاصی، یه روز با موسیقی خاصی، یه روز با معاشقه زیاد و ملایم، یه روز با معاشقه زیاد و وحشیانه، یه روز خودخواهانه، یه روز توی ماشین، یه روز روی کاناپه، یه روز توی حموم، یه روز توی طبیعت و... اگر چنین مردی باشی و در این مورد خلاقیت تنوع داشته باشی، زنت خودش رو خوشبخت میدونه حتی اگر از نظر مالی در موقعیت مناسبی نباشید.
به رغم زنها که اکثرا فقط در کیفیت آمیزش خود دارای تنوعطلبی هستند، مردها اکثرا در تعدد روابط جنسی خود این تنوعطلبی رو دارن و متاسفانه انتخاب خودشون نیست بلکه طبیعت اینچنین میخواسته. به همین خاطر لزومی به محکومیت اونها نیست و صرفا باید چنین خصوصیتی رو پذیرفت و درک کرد ولی حسب مشکلات احتمالی بعدی، بهتره این تنوعطلبی عملی نشه. چرا؟ چون بانوی محترم دهنتون رو سرویس میکنه و ارضا کوتاهمدت این مورد به بیچارگی بلندمدتش نمیرزه. خب حالا چجوری درک بشه؟ نمیدونم. شما بگید. در پرانتز بگم (اینها نسبی هست یعنی زنهایی هم هستند که خواستار تنوع در تعدد روابط جنسی هستند و همچنین مردهایی هم هستند که خواستار تنوع در کیفیت سکس هستند ولی اکثرا این شکلی نیست).
نکته قابل ذکر اینکه بیش از حد تنوعطلبی و طالب دینامیک بودن میتونه برای مرد استرسزا باشه و خوب نیست. بهتره در این مورد تعادل حفظ بشه.
راهکار: زنها نمیتونن در این زمینه عوض بشن در نتیجه مرد باید کمی از اتوکشیده بودن و یکنواخت بودن دست برداره و اهل ریسک و خطر و بیبرنامگی گاهانه و کمی تغییر در خلق باشه. ظاهرا سخته اما واقعا سخت نیست.
خلاصه: زنها در اکثر موارد زندگی اهل تنوع و تغییر هستند و مردها این خصوصیت زنها رو نمیفهمن و اونها رو محکوم میکنن به نوسان خلقی و بیماری روانی که درست نیست. زنها در این مورد نمیتونن تغییر کنن و مردها باید خودشون رو با این خصوصیت مطابقت بدن اما منطقی و متعادل.