یکی از نیازهای طبیعی بشر از گذشته تا الان غذا بوده و تاکنون غذاهای متنوعی هم در سراسر جهان اختراع شده و شاید بشه گفت یکی از محبوبترین غذاهای فستفودی در جهان ساندویچ هست اما تا به حال این سوال برات پیش اومده که ساندویچ چطوری اختراع شد و از کجا اومد؟
ساندویچ، این خوشمزه جهانی بیدردسر از زمانی که کولهبار سفر بست و راهی ایران شد، داستانهای جالبی از سر گذروند و جالبه بدونید زمانی ساندویچخوردن و رفتن به مغازه ساندویچی نوعی بیآبرویی محسوب میشد!
به قول دایی جان ناپلئون ایرج پزشکزاد کار، کار انگلیسهاست؛ ماجرای ابداع ساندویچ از همون موقعی شروع شد که «مونتاگو ارل چهارم» که قرن ۱۸ میلادی در انگلیس پادشاه بود علاقه زیادی به بازی داشت تا جایی که وقتش رو برای خوردن غذا اختصاص نمیداد و ترجیح میداد وقت قمار، غذایی رو سریع بخوره و هر دو دستش هم مشغول نباشه و و اما دلیلی که این ساندوچ نامیده شد لقب اشرافی John Montagu بود، لقب اشرافی او این بود 4th Earl of Sandwich
این عادت به ظاهر ساده، پای ساندویچ رو به عنوان یکی از خوراکیهای خوشمزه کمدردسر ابتدا میان درباریان انگلیس و بعدها در سراسر جهان باز کرد بهطوریکه ناصرالدینشاه در خاطرات سومین سفرش به فرنگستان از ساندویچخوردنش در آلمان یاد میکنه
ساندویچ از جمله خوراکیهایی هست که مایه تعجب ناصرالدینشاه، پادشاه خوشخوراک قاجاری هم شد تا جایی که در جلد سوم کتاب خاطرات سفر سوم فرنگستان نوشته با وجود اینکه در ترن آلمان که او را از برلین به سوی یکی از شهرهای آن کشور میبرده، در انتظار آوردن سینی غذا بود اما مهمانداران یک بسته که عبارت از نان دراز لولهای بوده وسط آن گوشت سرد قرار داشته به او تقدیم کرده و یک بطری شربت هم برای رفع تشنگی کنار آن بسته کوچک نان و گوشت به او دادهاند و شاه از این غذای مختصر و محقر بسیار تعجب کرده.....
ورود سوسیس به ایران و انقلاب کمونیستی روسیه
بعضیها میگن ساندویچ، دستپخت روسیه بعد از وقوع انقلاب کمونیستی و مهاجرت مخالفان هست؛ مخالفانی که کولهبار سفر بستن و در گیلان و تهران ساکن شدن. غذای محبوب اونها عمدتا کالباس، سوسیس و ژامبون بود که برای تهیهش از گوشت خوکهای وحشی و اهلی که زیستگاهشون در شمال ایران بود، استفاده میکردن. کارگاههای اولیه تولید سوسیس و کالباس در ایران ابتدا در گیلان و سپس در تهران توسط مهاجران ارمنی تاسیس شد.
اولین واحد صنعتی سوسیسسازی در ایران سال ۱۳۰۷ توسط شخصی به نام «آرزومان آوانسیان» از ایرانیهای ارمنی کشور راهاندازی شد. او ۴ سال قبل از راهاندازی این کارخانه با استفاده از وسایل دستی، امکانات ابتدایی و اندکی که در خانه داشت و با ۴ کارگر شروع به تولید انواع فرآوردههای گوشتی کرد. آرزومان ۴ سال بعد موفق به راهاندازی واحد کارخانه سوسیس و کالباسسازی با یکی از دوستان خود به نام «آوانسیان و لیشنسکی» شد و میکائیلیان دومین کارخانه بزرگ سوسیس و کالباس در ایران است که سال ۱۳۳۷ تاسیس شد.
جنگ جهانی دوم و نخستین ساندویچیهای ایرانی
یکی از تغییرات بعد از جنگ جهانی دوم، راهاندازی ساندویچفروشی بود که بیشتر کارکنانش ارامنه بودن.
اولینبار در خیابان استانبول تهران چند مغازه که ماهی و ماهی دودی و کالباس میفروختند شروع به عرضه ساندویچ کردن. ساندویچهای اولیه شامل نون بولکی، خیارشور حلبی تبریز، کمی کره که به نان میمالیدن و چند برگ جعفری تازه خرد کرده بود. قیمت ساندویچ اولیه ۵ قران بود و از سال ۱۳۳۵ پای ساندویچ به جز پایتخت به دیگر شهرهای ایران هم باز شد و طی ۱۰ سال کلی ساندویچی متنوع در سراسر ایران راه افتاد
ساندویچی خزر، پاتوق روشنفکران
یکی از اغذیهفروشیهای مدرن و معروف تهران، ساندویچی خزر بعد از چهارراه فردوسی در خیابان استانبول تقاطع نادری بود. صاحب این ساندویچی برای جذب مشتری به ویژه کسانی که علاقهای به خوردن ساندویچ سوسیس و کالباس نداشتن، دست به ابتکار جالبی زد...
در این مغازه که بعدها در طبقه پایینش رستورانی افتتاح شد، ساندویچهای دیگهای مثل کتلت، مغز گوسفند، مرغ، ماهی ازون برون یا شیر ماهی رو همراه با پوره سیبزمینی که روی غذا و سیبزمینی با سس گوجه فرنگی یا کچاپ هم میریختن به قیمت پرسی ۶ قرآن به مشتریان عرضه میشد. البته به مرور با افزایش مشتریها صاحب این رستوران قیمت این منوی خوشمزه رو به ۱۲ ریال و در دهه ۴۰ به ۱۸ ریال افزایش داد. ساندویچی خزر پاتوق نسل جدید به ویژه روشنفکران، شعرا، نویسندگان، روزنامهنگاران و دانشجویان و دانشآموزان کلاسهای بالای مدارس متوسطه بود
موفقیت ساندویچفروشیهای پایتخت
بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۵۵ در ابتدای خیابان لالهزار نو، جنب سینما متروپل ساندویچفروشی «اختیاری» حسابی مشهور بود؛ این ساندویچی رو دو برادر ارمنی اداره میکردن و ساندویچهای کالباس این مغازه از نظر طعم و مرغوبیت بینظیر بودن.
ساندویچی علی آقا ۴۴۴
برای جوانان دهه ۴۰ یکی از بهترین پاتوقهای گردش و تفریح، ساندویچی علیآقا ۴۴۴ در بلوار الیزابت دوم (بلوار کشاورز) بود.
علی و داوود دو برادر موفق در ساندویچفروشی بودن که نام خانوادگیشون هیچوقت فاش نشد و بیشتر مشتریها علیآقا رو به نام مغازهاش علیآقا ۴۴۴ صدا میزدن.
ساندویچ مثل هر پدیده جدیدی هنگام ورود به جامعه ایرانی با واکنش منفی روبهرو شد؛ بسیاری از افراد رفتن به ساندویچی رو کسر شان میدونستن که مشابه این جریان رو ایرانیها در دوره قاجار هم در مواجه شدن با رستوران و چلوکبابیها تجربه کردن. اون زمان اگر کسی به چنین جاهایی میرفت اون رو کاری خلاف عرف و جامعه میدونستن و معمولا از این اصطلاح استفاده میکردن: «که فلانی سفره درست و حسابی نداره که به دکه نان و کباب یا دکان چلوکبابی میره!»