فیلیپ کاتلر در کتاب اصول بازاریابی بیان میکند: بازاریابی درگیر کردن و تعامل با مشتری و مدیریت رابطه سودمند ما با اوست. به عبارتی هدف از مارکتینگ خلق ارزش برای مشتریست تا از سوی دیگر در مقابل از مشتریمان ارزش دریافت کنیم. بیشتر مردم بازاریابی را فقط فروش و تبلیغات میدانند اما رابطه بازاریابی با تبلیغات و فروش را میتوانیم مثل نوک کوه یخی تصور کنیم که قسمت بزرگتر و مهمتر آن پنهان است. در واقع بازاریابی را نه به معنای فروش و تبلیغات بلکه باید به معنای ارضای نیازهای مشتری درک کرد. اگر بازاریاب مصرف کنندهها را به طور موثر درگیر و نیازشان را درک کند؛ محصولاتی توسعه دهد که ارزش بالاتری ایجاد کنند و در نهایت آنها را به درستی قیمت گذاری، توزیع و تبلیغ کند، این محصولات به راحتی به فروش خواهند رفت.
به گفته استاد مدیریت پیتر دراکر، هدف بازاریابی این است که فروش را غیرضروری کند! به طور کلی، بازاریابی یک فرآیند اجتماعی و مدیریتیست که افراد و سازمانها از طریق تبادل و ایجاد ارزش با دیگران، چیزی که نیاز دارند را به دست میآورند. به همین خاطر است که ما مارکتینگ را به عنوان فرآیندی تعریف میکنیم که در آن سازمانها مشتریها را درگیر میکنند، روابط قوی و ارزش برای مشتری خلق میکنند تا در مقابل، از مشتری ارزش دریافت کنند.