شاید تا چند وقت دیگه هیچکس روی زمین یادش نیاد قبل از اینترنت دنیا چه شکلی بود.
آدمایی که اواخر دهه ۱۹۷۰ به دنیا اومدن آخرین نسلی هستن که بدون اینترنت بزرگ شدن.
جامعهشناسان به اونها «واپسین معصومان» یا «مهاجران دیجیتال» میگن.
لیا مک لارن، نویسنده و گزارشگر کانادایی هروقت به دنیای اینترنت بیش از حد مشغول میشد، به روزگاری فکر میکرد که اینترنتی وجود نداشت....
واقعا اون روزها چطور سپری میشدن؟
روزهایی که یادمون رفته چطور بودن و میگذشتن و شاید اگر الان به ما بگن قراره به اون روزها برگردیم برای خیلیامون بدترین خبر باشه و احساس کنیم و به آخر دنیا رسیدیم...
لیا اولینبار در دانشگاه با اینترنت آشنا شد و همیشه با خودش فکر میکرد دوران کودکیش با نداشتن اینترنت حروم شده...
ساعتها جلوی تلویزیون مینشست، بعد هم کاری نداشت جز ولچرخیدن توی باغچه یا نگاهکردن به آسمون....
از خودش میپرسید ویژگی نسل ما دقیقا چی بوده و بعدها در گفتگو با روانشناسان فضای سایبری و اخلاقشناسان فناوری به نکته جالبی رسید:
نسل «مهاجران دیجیتال» از این جهت منحصربهفرد هستن که «واپسین» نمونههای یک گونه رو به انقراض محسوب میشن...
درواقع این نسل، آخرین منابع حاضر از یک تجربه بشری هستن که چیزی نمونده از دست برن؛ ساعتهای کشدار بیمایه و روزهای بیفایده
در حقیقت، اینترنت مفاهیمی مثل «ساعت خالی» یا «اوقات تنهایی» رو از بین برد و بچهها خیلی زود با ارتباط و تعامل آنلاین آشنا شدن تا جایی که الان خیلی از آدما گفتگوهای مجازی رو به دیدارهای حضوری ترجیح میدن...
بالاخره وقتنگذروندن شبانهروزی در اینترنت، خوبه یا بد؟
به نظر میاد اینکه میگن کار بدی هست بیشتر براساس هراسهای اخلاقی و اجتماعی میگن تا بر پایه علمی اما یکی از بزرگترین مطالعات ترکیبی درباره این مسئله به یک پاسخ قانعکننده رسید که میگه استفاده طولانی از اینترنت در دوران کودکی میتونه «تغییراتی حاد و پایدار در نواحی خاصی» از ذهن به وجود بیاره و باعث کمشدن حافظه و تعاملات اجتماعی میشه....
ژوزف فرث، عصبشناس بریتانیایی و مدیر این مطالعه به لیا گفت: «مغز نسبتا سریع عادت میکنه که با اینترنت مثل یک بانک حافظه برونسپاریشده برخورد کنه و به مرور زمان به کاهش کارکرد حافظه تعاملی خودمون منجر میشه.»
درواقع مشکل اینترنت اینه که به مغزمون وعده این رو میده که همهچیز رو من نگه میدارم پس دیگه لازم نیست تو کاری کنی...
البته تا اینجا هم شاید مشکل زیادی نباشه...
مشکل اصلی اینجاس که در این فرایند، مهمترین ابزارمون برای فکرکردن به خودمون رو از دست میدیم...