برای آدم هایی مثل من که منتظر هر بهونه ای هستند تا برنامه ریزی بکنند. بهترین فرصت، شروع سال جدید است. شروع الهام بخش است، مثل شروع ترم جدید دانشگاه، شروع یک رابطه پر شور عاطفی، یا حتی شروع یک هفته.
اما بیایید امسال را کمی متفاوت برنامه ریزی بکنیم. اگر قبلا یک قلم و کاغذ بر می داشتیم و برنامه کل سال را به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم می کردیم. حال اینکار را نکنید. به جای آن من در ابتدا ویژگی های یک برنامه خوب را نام می برم. و نوع اجرای آن را به خودتان واگذار می کنم.
اکنون محور باشد : آینده هنوز نرسیده است. ما در برنامه ریزی سعی می کنیم آن را پیش بینی کنیم. اما در هر صورت ما در زمان اکنون زندگی می کنیم و آینده مه آلود است. حدودی بنویسید و رویاپردازی کنید. برنامه ریزی برای آینده باید توأمان با حرکت رو به آینده باشد. مثل حرکت در جنگلی تاریک با یک چراغ قوه. تا حرکتی رو به جلو نداشته باشید نمی توانید اعماق جنگل را ببینید.
تعاملی باشد : چیزی که من سال گذشته کاملا درگیر آن بودم. روز و شب با دقت همه چیز را می نوشتم. این قسمت بسیار مهم است. مردم در مواجه به وقایعی که در گذشته اتفاق افتاده است تیز بینی کمتری دارند و فراموش کار می شوند. برای اینکه حقیقت را ثبت کنید باید در لحظه همه چیز را یادداشت کنید. خودم اینکار را با نرم افزار obsidian انجام می دهم که اگر نمی دانید چیست حتما در یوتیوب در مورد آن سرچ کنید.
کنشگر باشد : برنامه ای که می ریزید باید شما را وادار به اجرا بکند. باید قدم های اولیه را درست پیش بینی کند. به گونه ای برنامه بریزید که به انجام دادن آن در روز های آتی سوق پیدا بکنید. اگر بخواهم صادق باشم من برای همین متن هم برنامه ریخته بودم. برنامه ریزی برای نوشتن. برای اینکار می توانید عادت های اصلی تان را معماری کنید. کتاب های زیادی در این زمینه وجود دارد مثل خرده عادت ها و عادت های اتمی. اینکه بتوانید به طور اتوماتیک و فعال کار هایی را هر روزه انجام بدهید بدون کلنجار رفتن با خودتان.
تعادل داشته باشد : برنامه ای همه جانبه بنویسید. برخلاف تصوری که داریم بیشتر وقتمان را هدر می دهیم. و باید برای هدر کردن زمان مان نیز برنامه ای داشته باشیم. اگر برای این بخش برنامه ای نریزید بیشتر زمان یک روز را نمی دانید چه کار کنید. کار مفید نباید بیشتر از دو الی سه ساعت باشد. به نوع هدر کردن زمان افراد بزرگ نگاه کنید. خودم از این زمان برای راه رفتن و پادکست گوش کردن استفاده می کنم. اما همیشه هم موفق نبوده ام. بعضی اوقات الکی به دیوار زل می زنم و افکار پراکنده به سراغ من می آیند.
برای برنامه ریزی، شاخصه های زیادی وجود دارد. اما من آن هایی را گفتم که برای خودم دغدغه است. این که فهمیدم برنامه ریزی نباید فانتزی باشد و یا یک شکل به خصوص داشته باشد. باید بتوانید خروجی خوبی از آن بگیرید مهم نیست با قلم و کاغذ است یا با کامپیوتر و نرم افزار.
هر چه بیشتر برنامه بریزید، خودتان را بهتر می شناسید. بیشتر به جنبه های تنبلی و از زیر کار درویی خودتان پی می برید. البته این که بتوانید بر این ترس غلبه کنید و خودتان را به خودتان اثبات کنید نیاز به شهامت دارد. اکثریت دوست دارند در مورد آینده لاف بزنند و کمتر کسی دوست دارد کاری برای آن بکند.
شما امسال، کاری برای خود بکنید. کاری که منفعت آن به دیگران هم برسد.