گفتوگوی هدی امامی با علیاکبر تاجمزینانی، دانشیار و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
گفتوگوی پیش رو، درباره تأثیراتی است که شیوع بیماری کرونا بر طبقات اجتماعی و بهطور ویژه، اقشار آسیبپذیر داشته و خواهد داشت. در این باره، تمهیداتی که باید اندیشیده شود را از دکتر علیاکبر تاجمزینانی، دانشیار و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و از اساتید سیاستگذاری اجتماعی، جویا شدیم.
کرونا دو سه هفتهای است شرایط کشور را به حالت فوقالعاده درآورده است. با توجه به شیوع این بیماری، آیا تعلق به یک طبقه اجتماعی و اقتصادی خاص میتواند در کاهش یا افزایش ریسک ابتلا مؤثر باشد؟
در ارتباط با این پرسش، پاسخ مثبت است. کرونا و بهطور کلی بیماریهای فراگیر تأثیر عمیقتری بر طبقات پایین جامعه و تأثیرات منفی بیشتری بر ایشان خواهند داشت. همچنین امکان ابتلای آنها به این بیماری بیشتر است. بهطور کلی در بحث عدالت اجتماعی، مفهومی به نام عدالت زیستمحیطی مطرح است و این نکته را متذکر میشود که در مواجهه با طبیعت و پدیدههای طبیعی چه مثبت و چه منفی، گروههای اجتماعی چطور از مواهب و نعماتی که در طبیعت وجود دارد بهرهمند و چگونه از مخاطرات طبیعی متضرر میشوند.
تحقیقات نشان داده که معمولاً گروههای محروم و فقیر و طبقات پایین اجتماعی و اقتصادی جامعه، آسیبپذیری بیشتری در برابر مخاطرات طبیعی از جمله سیل، زلزله، طوفان و همچنین در برابر بیماریهای همهگیر دارند. تجربههای مختلف در نقاط مختلف دنیا از جمله در کشورهای توسعهیافته هم این را نشان داده و امری است ثابت شده که گروههای محرومتر و طبقات پایینتر اجتماعی و اقتصادی ریسک بیشتری را نسبت به بیماریهای فراگیر متحمل میشوند.
چگونه فقر میتواند بهعنوان یک فاکتور مؤثر در جریان یک بیماری اپیدمیک ایفای نقش کند؟
نکات مختلفی در ارتباط با این امر وجود دارد که نشان میدهد فقر و محرومیت میتواند بهعنوان یک عامل مؤثر در ارتباط با شیوع بیشتر این بیماری اپیدمیک در بین گروههای محروم حاشیهنشین و فقیر، نقش مؤثر ایفا کند؛ از جمله اینکه:
بهطور کلی خانوادههای متعلق به دهکهای پایین جامعه، شبکههای گستردهتری از روابط خویشاوندی و دوستی دارند. گاهی در شهرهای بزرگ که ممکن است دیگر خانواده گسترده وجود نداشته باشد، یک سبکی از خانواده که میتوان آن را خانواده شبهگسترده نامید وجود دارد که روابط بین اعضای خانواده با چند نسل بهگونهای نزدیک جریان دارد؛ هر چند در یک مکان واحد زندگی نکنند، اما پیوندها همچنان برقرار است. رفتوآمدها خیلی پررنگتر و صمیمیتر است و ارتباطات معمولاً خیلی گستردهتر بین نسلها و افراد مختلف وجود دارد. این عامل که البته در شرایط عادی یک سرمایه اجتماعی مثبت است، در این موقعیت زمانی متفاوت و حساس ممکن است به شیوع بیماری کمک کند.
نکته دیگر این است که طبقات پایینتر معمولاً در مشاغل غیررسمی مشغول کار هستند که از مزایای کارمندان و کارگران بخش رسمی برخوردار نیستند یا در مشاغل رسمیای هستند که از مزایای رفاهی کمتری مثل دورکاری و انواع مرخصیها و کار بهصورت شیفتی و بقیه موارد و تسهیلات برخوردارند و عمدتاً از این مزایا محرومند؛ در واقع مجبورند در محل کار حضور پیدا کنند.
همچنین مشکلات معیشتی نکته دیگری است که باید در این ارتباط مورد توجه قرار گیرد، زیرا این مشکل امکان اینکه این افراد برای زمان زیادی از محل کار خودشان دور باشند و فعالیت نداشته باشند، از ایشان سلب میکند و این افراد به ناچار تماسهای بیشتری با معابر و محلهای عمومی و محیط کار خود دارند.
نکته دیگر که امکان ابتلا را بیشتر میکند بحث تراکم بیشتر جمعیت در محلهای حاشیهای و محروم است. تراکم در محلات فقیرنشین بیشتر است و این تراکم بیشتر جمعیت، امکان تسریع در فرآیند انتشار این ویروس را بیشتر میکند.
از طرفی، طبقات پایینتر معمولاً به وسایل حملونقل عمومی برای جابهجا شدن وابسته هستند. همچنین وابستگی بیشتری به خدمات عمومی و دولتی از بیمارستان گرفته تا اماکن خدمات اجتماعی و عمومی دارند که معمولاً شلوغتر هستند و مراجعات بیشتری به آنها میشود؛ این سروکار داشتن با مکانهای عمومی و پرازدحام، آنها را در معرض ابتلای بیشتر قرار میدهد. همچنین نکته دیگری که آنها را نسبت به این بیماری و شیوع این بیماری آسیبپذیرتر میکند، این است که به دلیل هزینههای بالای خدمات درمانی و همچنین مشکلات پوشش بیمهای که بسیاری از اقشار محروم با آن مواجه هستند، نسبت به طبقات بالا معمولاً به پزشک مراجعه کمتری دارند و مراجعه کمتر به پزشک و مراکز درمانی یا مراجعه دیرتر و به تعویق انداختن درمان تا زمانی که معمولاً بیماری به مرحله حاد میرسد، آنها را آسیبپذیرتر میکند که در مورد این بیماری هم میتواند صادق باشد.
باز نکته دیگری که میتواند آنها را در برابر شیوع این بیماری آسیبپذیرتر کند، در واقع ضعف تغذیه یا سوءتغذیه است. این گروه از افراد جامعه به اندازه کافی ممکن است مواد غذایی لازم را نتوانند استفاده کنند، ویتامینهای لازم و عناصر غذایی مورد نیاز را نیز نتوانند تأمین کنند، به همین خاطر ممکن است در مقابل خطرات سلامتی آسیبپذیری بیشتری داشته باشند.
همچنین میتوان به این فهرست، حضور بیشتر در اماکن عمومی فراغتی پرجمعیت و متراکمتر را برای گذران اوقات فراغت و امور مذهبی اضافه کرد؛ اماکنی همچون مسجد، هیئت یا اماکن تفریحی مثل چایخانه و… . در واقع این افراد حضور پررنگتری را در این دست اماکن عمومی دارند و این خود افزایش امکان ابتلا به بیماری را به همراه دارد.
با توجه به اینکه ابتلای هر فرد از جامعه فارغ از کیستی او، به جریان همهگیرتر و طولانیتر شدن مدت زمان اپیدمی کمک میکند، چگونه و با اعمال چه سیاستهایی میتوان تا حد امکان به برقراری عدالت در بهداشت و درمان کمک کرد؟
نظام بهداشت و درمان کشور اقدامات متعددی را میتواند انجام دهد؛ بهطور خلاصه اگر بخواهیم اشاره کنیم، اقدامات را میتوان در سطوح فردمحور، خانوادهمحور و همچنین اقدامات محلهمحور در نظر گرفت.
به لحاظ اقدامات محلهمحور، توزیع اقلام بهداشتی بهویژه مواد ضدعفونیکننده رایگان در محلههای پرخطر را با محوریت معتمدان محله میتوان پیشنهاد داد. شناسایی محلات پرمخاطره میتواند در گام نخست انجام شود که به دلیل دسترسی کمتری که به اقلام بهداشتی دارند، در خطر بیشتری هستند؛ لذا باید مواد ضدعفونیکننده در اختیار ایشان قرار گیرد.
محلههایی که کارگاههای متعدد در آنها متمرکز هستند و ممکن است کارفرمایان به دلایل مختلف نتوانند محیط کار کارگران را بهداشتی و سالم کنند، میتواند در اولویت توزیع مواد رایگان ضدعفونیکننده و اقلام بهداشتی قرار گیرد. این کار با محوریت اصناف و تشکلهای کارگری و کارفرمایی قابل انجام است.
اطلاعرسانی و آموزش متمرکزتر در این محلات، از جمله اقداماتی است که میتواند در دستور کار قرار گیرد. همچنین باید پایش منظم ابتلا و شیوع ویروس در مناطق محروم هم جزو اولویتهای نظام بهداشت و درمان قرار گیرد، تا مناطقی که به لحاظ ریسک ابتلا در اولویت و خطر بیشتری هستند در موردشان اقدام فوری صورت گیرد.
از تشکلهای مردمی مرتبط با محرومان کمک بگیریم
نکته بسیار مهم در این زمینه این است که هیچ کاری بدون مشارکت خود مردم و تشکلهای مردمی نمیتواند به نتیجه کاملی برسد. لذا مشارکت مردم این مناطق و تشکلهای مردمنهادی که برخاسته از خود آنجا هستند، یا دانش و آگاهی کافی و ارتباط از قبل با آن مناطق دارند، بسیار کارگشاست.
در سطح اقدامات فردمحور و خانوادهمحور هم میشود برخی برنامهها را در دستور کار قرار داد؛ از جمله شناسایی افراد و خانوارهای دارای افراد با بیماریهای زمینهای در خانوارهای تحت پوشش نهادهای حمایتی و پایش آنها؛ بهخصوص از آنجا که امکان پایش کل جمعیت ممکن است وجود نداشته باشد. اگر این امکان وجود داشته باشد که در پروندههای پزشکی این گروهها، بیمارانی را که دارای بیماریهایی هستند که آنان را مستعد تأثیرپذیری و آسیب از این ویروس میکند، همچون بیماران کلیوی، قلبی و دیابتی و بقیه بیماریهایی از این دست میتوان بهطور خاص از ایشان حمایت کرد.
بسیار مفید خواهد بود اگر این افراد بر اساس اطلاعات پروندههای موجود از خانوادههای تحت پوشش نهادهای حمایتی شناسایی شوند و در این بازه زمانی تعیینکننده با آنها تماس داشت و پایش کرد تا اگر علائم بیماری را دارند، برای تست و مراحل بعدی اقدام شود.
اقدام دیگر ارائه بستههای لوازم بهداشتی و ضدعفونیکننده به افراد و خانوارهای تحت پوشش نهادهای حمایتی و افراد محروم از طریق بانکهای اطلاعاتی موجود است؛ چون احتمال اینکه این افراد بتوانند این مواد را تهیه کنند، کمتر است. بقیه اقشار احتمالاً بتوانند خودشان با روابط و با امکان مالی که دارند، به مواد و لوازم ضدعفونی مجهز شوند. اما برای این دست خانوادهها احتمالش کمتر است.
به نظر شما اعلام مثبت بودن تست کرونای برخی رجل سیاسی و متعلقان به ایشان و چهرههای مشهور میتواند نشان از عدالت در ابتلا به بیماری باشد؟ ( یا بیعدالتی در حق دسترسی به خدمات درمانی/ کیتهای تشخیصی محدود). اعلام این قبیل اطلاعات چه وضعیتی را برای عامه مردم ایجاد مینماید؟ ( به لحاظ روانی / احساس همدردی یا انزجار)
پاسخ به این سؤال منفی است؛ در واقع مبتلا شدن مسئولان و سیاستمداران به این بیماری نشان عدالت اجتماعی و عدالت در سلامت نیست؛ حداقل از دید مردم به این صورت نیست. علت اصلی این امر برخورداری این افراد از امکان تست سریع در مراحل اولیه و در شرایط کمبود کیت تشخیص ویروس بوده است. حتی در خبرها آمده بود برخی از مسئولان و نمایندگان مجلس به دلیل مشکوک بودن به نتیجه، دو بار از تست تشخیصی استفاده کردهاند. این نشان میدهد که دسترسی این افراد به امکانات بهداشتی و امکان تست در زمانی که برای عمده جمعیت فراهم نیست، فراهم شده است. واکنشهای مردم در فضای مجازی و حتی در تلویزیون هم که برخی از آن منعکس شده، نشان میدهد خیلی واکنش نسبت به این امر مثبت نبوده است و افکار عمومی این مسئله را دلیلی دانسته بر دسترسی بهتر مسئولان به خدمات سلامت.
امکان بازاریابی مجازی را برای خرده فعالان اقتصادی فراهم کنیم
وضعیت کسبه، بازار بیرونق و عدم حضور مردم بهعنوان متقاضی کالاهای وارداتی یا تولیدی وضعیت سختی برای خرده فعالان اقتصادی به وجود خواهد آورد. از نظر شما دولت چه اقداماتی برای کمک به از سر گذراندن این وضعیت میتواند انجام دهد؟
اقدامات متعددی میتوان پیشنهاد داد. البته برخی اقدامات را خود دولت شروع کرده است، مانند مهلت دادن برای سررسید وامهایی که برای رونق کسبوکار گرفته شده است. بهتر است تا زمان برطرف شدن این مشکل امکان تعویق در پرداخت اقساط وجود داشته باشد. در آن دسته از بنگاههایی که امکان آن برای دولت وجود دارد، خرید محصولات و خدمات آنها در حد امکان و ارائه دستورالعملهایی به دستگاهها برای تهیه خدمات و کالاهای مورد نیاز از این طریق نیز میتواند راهگشا باشد.
شاید بخش دیگر، فراهم کردن امکان بازاریابی مناسبتر و در یک ضربالاجل از طریق فضای مجازی باشد. مردم ممکن است بهعنوان متقاضی کالا از منزل خارج نشوند، ولی اگر این خرده فعالان اقتصادی در قالب تعاونیها، در قالب اتحادیهها و اصناف مختلف قابل سازماندهی باشند و بتوانند خدمات خود را در فضای مجازی بهصورت نظاممند عرضه کنند، امکان اینکه مردم از طرق فضای مجازی سفارش بدهند و در منزل دریافت کنند، وجود دارد و از این طریق شاید بشود بخشی از آن عدم رونق را جبران کرد.
پیشنهاد دیگر بهطور خاص، مربوط به کسبوکارهایی است که مستقیماً به علت پیشگیری از شیوع کرونا تعطیل شدهاند؛ نظیر چایخانهها یا مراکز ارائه قلیان و غیره. شاید بتوان کارکردهای موقتی را برای آنها در نظر گرفت و مثلاً توزیع اقلام بهداشتی و ضدعفونیکننده را در محلات فقیرنشین و پایین با نظارت مراکز بهداشتی و معتمدان محلی به این مکانها سپرد تا بخشی از زیان آنها جبران شود.
تعطیلی بسیاری از واحدهای کارگاهی یا خدماتی، امنیت شغلی افراد روزمزد و با قراردادهای کوتاهمدت را آشفته کرده است. چه تمهیداتی برای حمایت از این قشر میتوان اندیشید؟
در ارتباط با پاسخ به این سؤال، نکته کلی این است که به علت جامع نبودن و نقص داشتن بانکهای اطلاعاتی ما در حوزههای مختلف، امکان شناسایی دقیق واحدها و افرادی که این وضعیت را دارند، خیلی فراهم نیست. به همین دلیل شاید بهتر باشد حمایتهای اجتماعی عمدتاً ناظر بر دهکهای پایین درآمدی و اقشار تحت پوشش نهادهای حمایتی باشد. از این طریق امکان اینکه این افراد دارای قراردادهای کوتاهمدت یا بدون قرارداد یا افراد روزمزد یا با ثبات شغلی پایین در بین این دهکهای پایین درآمدی و اقشار تحت پوشش نهادها باشند، خیلی بیشتر است. بنابراین، این گروهها میتوانند بهعنوان گروه هدف حمایتهای اجتماعی مد نظر قرار بگیرند.
از دیگر اقداماتی که میتواند مثمرثمر باشد، افزایش یارانه معیشتی حداقل برای ماههای اسفند و فروردین است تا بتواند بخشی از ضرری را که متوجه آنها شده، از قبال درآمد کمتری که به دست آوردهاند، جبران کند.
کمکهزینه اجاره مسکن ضروری است
نکته مهم دیگر اینکه بسیاری از این افراد ممکن است از خودشان منزل و محل سکونتی نداشته و اجارهنشین باشند. با کار نکردن یا کمتر کار کردن در این ماهها و در این ایام ممکن است امکان پرداخت اجاره مسکن برایشان وجود نداشته باشد. لذا در نظر گرفتن عنصر کمکهزینه اجاره مسکن برای خانوارهای فاقد مسکن، دهکهای پایین و نیازمند که تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند، که در این ایام یا خودشان مبتلا شدند یا فرد مبتلایی در خانواده دارند، میتواند راهگشا باشد.
همچنین میشود سازوکارهایی را برای رسیدگی به شکایت کسانی که به علت ابتلا به کرونا شغل خود را از دست دادهاند، در نظر گرفت. اگر در حق آنها اجحاف یا تبعیضی به علت این وضعیت صورت گرفته است، حتماً ادارات کار و مجموعههای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این رسیدگی را داشته باشند تا حقی از این افراد ضایع نشود. پیشنهاد دیگر مربوط به زنان باردار یا دارای فرزند شیرخوار است که مبتلا به این ویروس شدهاند و لازم است حمایتهای خاصی چه درباره سپری کردن دوران زایمان در محیط امن و ترجیحاً ایزوله و چه تهیه لوازمی نظیر شیرخشک رایگان یا سایر ملزومات مرتبط به آنها ارائه شود.
مسئله درمان فاقدان بیمه، در دوره بحران و وضعیت فوقالعاده به چه صورت باید باشد؟ آیا در واقع تفاوتی با وضعیت معمول دارد؟
مسلماً در وضعیت فوقالعاده باید متفاوت رفتار شود. مواجهه با وضعیت فوقالعاده همیشه باید متفاوت باشد. بنابراین در حوزه بهداشت و درمان و بحث بیمه (که فکر میکنم البته دولت هم اخیراً اعلام کرد که درمان کرونا رایگان انجام میشود) باید دقت داشت که درمان کلیه افراد مبتلا به این بیماری بهطور رایگان انجام شود. افرادی که بیمه دارند، بیمهها ملزم بشوند موارد و هزینههای مختلف مرتبط با این بیماری را تحت پوشش قرار دهند و افرادی که فاقد بیمه هستند هم توسط خود دولت تحت پوشش قرار گیرند. علاوه بر مسئله درمان، قاعدتاً بحث پوشش مراحل تشخیصی هزینههایی که مرتبط با تشخیص بیماری نیز هست، برای افراد دارای بیماریهای زمینهای و دارای علائم مرتبط با آن، که توسط پزشک معتمد ارجاع میشوند هم، باید هزینههایشان تحت پوشش قرار گیرد و بیمهها، این بخشها را نیز پوشش دهند.
بازنشر از انگاره