من وبلاگ نوشتن را یک ابزار قدرتمند برای توسعۀ فردی میبینم. وبلاگ نوشتن، یک بهانه هست برای یک صفحه بیشتر کتاب خواندن و یا یک مقاله پژوهشی را مرور نمودن. بروز کردن علم، فوایدی دارد که به نظرم بهتر است به جای خواندن و مرور صدها صفحه متن و کتاب، این احادیث را فقط با خودمان مرور کنیم؛ احادیثی از معصومین(س). بعد از مطالعه این احادیث از خودمان بپرسیم که آیا موفقیت با علم و دانش همراه میشود؟
پیامبر اکرم(ص): خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ؛ خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.(بحارالانوار، ج79، ص170)
مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم يَعلَم.هر كس به آنچه می داند عمل كند، خداوند دانش آنچه را كه نمی داند به او ارزانى می دارد.(مرآة العقول ج3،ص286)
اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ وَ يُحْرَمُهُ الأْشقياءُ؛ دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مىشود و بدبختان از آن محرومند. (امالى طوسى، ص 488)
طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ أَلا إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ بُغاةَ العِلمِ؛ طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.(مصباح الشریعه،ص13)
أنَّهُ إذا قالَ الْمُعَلِّمُ لِلصَّبىِّ قُل بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَقالَ الصَّبىُّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كَـتَبَ اللّهُ بَراءَةً لِلصَّبِىِّ و بَراءَةً لأِبـَوَيهِ و بَراءَةً لِلمُعَلِّمِ؛ وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه الرحمن الرحيم و كودك آن را تكرار كند خداوند براى كودك و پدر و مادرش و معلم، برائت از آتش در نظر خواهد گرفت. بحارالانوار(ط-بیروت)،ج۸۹،ص257
اَلْعِلْمُ رَأسُ الْخَيْرِ كُلِّهِ، وَ الْجَهْلُ رَأسُ الشَّرِّ كُلِّهِ ؛ دانايى سرآمد همه خوبىها و نادانى سرآمد همه بدىهاست (بحارالأنوار، ج74، ص 175)
قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّهَ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد و نادان نميريد. به راستى كه خداوند، بهانهاى را براى نادانى نمیپذیرد.نهج الفصاحه،ص600
امام علی علیهالسلام: كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إِلاّ وِعاءُ العِلمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ؛ فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگتر میشود؛ مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن بازتر میگردد. (نهجالبلاغه،ص505)
لا عَمَلَ كَالتَّحقيِقِ.هيچ عملى مانند پژوهش نيست.(غررالحكم ودررالكم - ص768)
العِلمُ يُنجِدُ الفِكرَ. دانش روشنى بخش انديشه است.(غررالحکم و دررالکلم،ص48)
قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛ به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی.(غررالحکم،ص136)
زَكاةُ العِلمِ بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ وَإجهادُ النَّفسِ فِى العَمَلِ بِهِ؛ زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آنند و كوشش در عمل به آن است. (غرر الحکم و درر الکلم،ص391)
خَيرُ العِلمِ مانَفَعَ؛ بهترين علم آن است كه مفيد باشد. (غررالحکم و دررالکلم،ص 354)
اِنَّ العِلمَ حَياةُ القُلوبِ وَ نورُ البصارِ مِنَ العَمى وَ قُوَّةُ البدانِ مِنَ الضَّعفِ؛ به راستى كه دانش، مايه حيات دلها، روشن كننده ديدگان كور و نيروبخش بدنهاى ناتوان است. (تحف العقول، ص 28)
يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ وَ سُكرِ القُدرَةِ ، وَ سُكرِ العِلمِ ، وَ سُكرِ المَدحِ وَ سُكرِ الشَّبابِ ، فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ؛ سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد، چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را نابود مىكند و وقار و هيبت را كم مىنمايد. (غرر الحكم، ص 797)
اَلعِلمُ قاتِلُ الجَهلِ؛دانش، نابود كننده نادانى است.(غررالحکم و دررالکلم،ص56)
اَلا اِنَّ فيهِ عِلمَ مايَأتى و َالحَديثَ عَنِ المَاضى و َدَواءَ دائِكُم و نَظمِ ما بَينَكُم؛ آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است. (نهج البلاغه، ص 223)
إِذا تَفَقَّهَ الرَّفيعُ تَواضَعَ؛ انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانايى رسد، متواضع مى شود. (غررالحكم، ص285)
اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی؛علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.(غرر الحکم و درر الکلم،ص66)
العِلمُ وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ مِرآهٌ صافِیَهٌ؛ علم، میراث گرانبهایی است و ادب، لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینهای است صاف.(نهج البلاغه،ص469)
عِلمُ الْمُنافِقِ في لِسانِهِ و َعِلْمُ الْمُؤْمِنِ في عَمَلِهِ؛دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست (غررالحكم، ص463)
تَغَرَّبْ عَنِ الأَوْطانِ فى طَـلَبِ الْعُلا وَ سافِرْ فَفِى الأَسْفارِ خَمْسُ فَوائِدَ تَفَرُّجُ هَمٍّ وَاكْتِسابُ مَعيشَةٍ و َعِلْمٌ وَآدابٌ و صُحْبَةُ ماجِدٍ؛براى كسب بلند مرتبگى از وطن خود دور شو و سفر كن كه در مسافرت پنج فايده است: برطرف شدن اندوه، بدست آوردن روزى و دانش و آداب زندگى، و همنشينى با بزرگواران. (مستدرك الوسائل، ج 8، ص 115)
اَلْعِلْمُ اَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ، اَلْجَهْلُ اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ؛دانايى، ريشه همه خوبىها و نادانى ريشه همه بدىهاست. (غررالحكم، ص48)
رَأْسُ الْعِلْمِ التَّمْييزُ بَيْنَ الاْخْلاقِ وَ اِظْهارُ مَحْمودِها وَ قَمْعُ مَذْمومِها؛بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب اخلاق ناپسند است.(غررالحکم و دررالکلم،ص378)
جالِسِ الْعُلَماءَ يَزْدَدْ عِلْمُكَ وَ يَحْسُنْ اَدَبُكَ و تَزكُ نَفسُكَ؛ با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود. (غررالحکم و دررالکلم،ص341)
مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما فَليَبْدَأ بِتَعْليمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْليمِ غَيْرِهِ و َلْيَكُنْ تَاْديبُهُ بِسيرَتِهِ قَبْلَ تَأْديبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُها اَحَقُّ بِالاِجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤَدِّبِهِمْ؛ كسى كه خود را پيشواى مردم قرار داده، بايد پيش از آموزش ديگران، خود را آموزش دهد و پيش از آن كه ديگران را با زبان، ادب بياموزد، با كردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده و ادبآموز خود بيش از آموزگار و ادبآموز مردم، شايسته تجليل است. مثیرالاحزان،ص50
يا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ وَالاَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِكَ فَاجْتَهِد فى تَعَلُّمِهِما ، فَما يَزيدُ مِنْ عِلْمِكَ وَ اَدَبِكَ يَزيدُ فى ثَمَنِكَ وَ قَدْرِكَ ، فَاِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدى اِلى رَبِّكَ وَ بِالاَدَبِ تَحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّكَ وَبِأَدَبِ الْخِدْمَةِ يَسْتَوجِبُ الْعَبْدُ وَلايَتَهُ وَقُرْبَهُ ، فَاقْبَلِ النَّصيحَةَ كى تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ؛ اى مؤمن! به تحقيق اين دانش و ادب بهاى جان توست پس در آموختن آن دو بكوش كه هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود بر قيمت و قَدْرت افزوده مىشود؛ زيرا با دانش به پروردگارت راه مىيابى و با ادب به پروردگارت خوش خدمتى مىكنى و با ادب در خدمتگزارى، بنده سزاوار دوستى و نزديكى به او مىشود . پس [اين[نصيحت را بپذير تا از عذاب بِرَهى. (بحار الانوار(ط-بیروت)،ج1،ص180)
امام حسین(ع): اِنَّ مِن حَقيقَةِ الايمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّكَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَكَ وَ اَن لا يَجوزَ مَنطِقُكَ عِلمَكَ؛از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.(بحارالانوار، ج 2، ص114)
امام محمد باقر(ع): ما شیبَ شیءٌ بشیءٍ اَحسن مِن حِلمٍ بعلمٍ؛ چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.(بحارالانوار ج 75 ، ص 172)
امام صادق(ع): مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و َعَمِلَ بِهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَكُوتِ السَّماواتِ عَظيما فَقيلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ؛ هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها به بزرگى ياد شود و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد. الذریعه الی حافظ الشریعه(شرح اصول کافی) ج1،ص56
لايَزالُ المُؤمِنُ يُورِثُ أَهلَ بَيتِهِ العِلمَ وَ الدَبَ الصّالِحَ حَتّى يُدخِلَهُمُ الجَنَّةَ جَميعا؛ مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شايسته بهره مند مىسازد تا همه آنان را وارد بهشت كند. (مستدرك الوسايل، ج12، ص201)