بازی های قدیمی که اکثرا به صورت دسته جمعی و گروهی انجام میشدن، در عین سادگی نکات اموزشی زیادی رو به بچه ها انتقال می دادن. این بازیا معمولا اونقدر جذاب بودن که حتی گاهی وقتا بزرگترا هم از شرکت تو این بازیا لذت می بردن. بازیایی مثل وسطی، توپ چرخی، هفت سنگ، قایم باشک، کش بازی، طناب بازی، لی لی و ... که اگه از جنبه سرگرمی اونها بگذریم، فرصتی بودن واسه رشد جسمی، ذهنی، روحی، روانی و عاطفی بچه ها.
از نظر تئوری به هرگونه فعالیت جسمی و ذهنی هدفدار که به صورت فردی و گروهی قابل اجرا باشه و باعث کسب لذت و برآورده شدن نیاز بشه، بازی میگن. ولی در عمل معنای بازی خیلی گسترده تر و پیچیده تر از این حرفاست. بازی به عنوان واقعیت انکار ناپذیر دنیای انسانی یکی از فعالیت های مورد توجه همه فرهنگ ها و سنت هاست. از نظر تاریخ و پیشینه هم قطعا بازی از بدو حیات آدمی همیشه به عنوان بخشی از مراحل تکامل با انسان ها همراه بوده و هست.
این بازیا که با شروع شدنشون فضای کوچه ها و خیابونا پر از شور و هیجان میشد، فایده مهم دیگه ای هم داشتن، یادگیری اصول اخلاقی و رفتار اجتماعی که به عنوان یه مهارت در دراز مدت باعث رشد جنبه های رفتاری شخصی و اجتماعی بچه ها میشد. تو اون دوران فضای بازی و دورهمی های دوستانه جوری چیده می شد که بچه ها حسابی در گیر بازی می شدن و زمان رو فراموش می کردن و برای چند ساعتی در دنیایی پر از شادی و هیجان، از یه بازی فوق العاده لذت می بردن.
بعضی بازیا هم که حس کنجکاوی رو تحریک می کردن، به بچه ها فرصت استفاده از خلاقیتشون رو می دادن و با بالا بردن روحیه جمع گرایی کودکان، برقراری رابطه و پذیرش اختلاف سلیقه ها را در بچه ها افزایش می دادن. درسته که بچه ها با بازی کردن به سمت کمال جسمی، عقلی و احساسی گام بر میدارن و اینجوری کم کم روند رشد و تکاملشون کامل میشه، ولی قطعا اینها تنها دلیل جذابیت بازیا در بین انسان ها نیست و آدما از بازیهای مختلف، چیزای با ارزشی یاد می گیرن که گاها علم ودانش در انتقالش به خوبی عمل نکرده.
شاید تو نگاه اول بازیای قدیمی فقط به درد تخلیه انرژی می خوردن؛ ولی اگه واقعا در مورد نوع بازی و نحوه اجراش کمی فک کنیم، می بینیم که این بازیا که معمولا به صورت دسته جمعی و گروهی قابل اجرا بودن، خیلی نکات ریز و ظریفی رو به صورت زیر پوستی به بچه ها آموزش می دادن. بردباری و خویشتن داری یکی از مهارت هاییه که تقریبا تو جریان همه بازیا به نوعی به بچه ها آموزش داده می شد، ضمن این که اونا یاد می گرفتن برای رسیدن به هدف، نباید زود دلسرد بشن و شاید مجبور باشن بارها و بارها یه چیزی رو تکرار کنن تا در نهایت با تمرین و ممارست و صد البته مقاوت و پایداری به هدفی که دنبالش هستن، برسن.
به طور کلی بازی تاریخ تولد و سن و سال نمی شناسه، همه آدما می تونن تو هر سنی از بازی کردن لذت ببرن، البته اونایی که کودک درونشون فعال تره، لذت بیشتری هم از جریان بازی می برن. از نظر علم روان شناسی هم، تو این دنیای پر از استرس و فشار ، بازی می تونه به عنوان یه راهکار برای دور بودن از فضاهای سخت و تکراری و تمدد اعصاب موثر و مفید باشه.
با گذشت زمان بازیا هم مثل خیلی از فرهنگ ها و باورها دچار تغییر شدن و یا برای همیشه فراموش شدن. تاثیر دنیای مدرن و پر زرق و برق کنونی بر این جنبه از زندگی انسانی هم خیلی پر رنگ بود و بازیهایی که امروزه توسط گوشی های هوشمند، تبلت ها و کامپیوترها اجرا میشن، پر از پیچیدگی و هیجانن. ولی اگه کمی منصف باشیم می بینیم به هیچ وجه نمی تونن ما رو به اهدافی که از یه بازی خوب انتظار داریم، برسونن. شاید بشه از خیلی از ضررهای این بازیای کامپیوتری مثل بی تحرکی، افزایش استرس، تاری دید، کاهش قدرت تمرکز و ... چشم پوشی کرد، ولی قطعا نمیشه به جنبه اعتیاد آور بودن این بازیا بی توجه بود. هیجان و سرعت این جور بازیا نه تنها نشاط آور و شادی بخش نیست، بلکه کلی انرژی هم از افراد تخلیه می کنه. شاید به همین خاطره که خیلی از بزرگترا، موافق بازیای کامپیوتری نیستن و آرزو دارن بچه هاشون بازیای دوران بچگی اونا رو تجربه کنن.
در گذشته که خبری از بازی های کامپیوتری و تجهیزات مدرن نبودن، بازیا خیلی ساده تر اما پر هیجان تر بودن. الان دیگه خبری از کوچه هایی که پر از صدای هیاهو و همهمه کودکانه بود، نیست و بچه هایی هم پیدا نمی شن که لی لی و هفت سنگ بازی کنن، ولی با این وجود هنوز میشه جاهایی رو پیدا کرد که فضاش به نوعی یاد آور بازیای دوران بچگی باشه. جاهایی که به طور خاص طراحی شدن تا شما بتونین بازی های دوران بچگیتون رو نشون بچه هاتون بدین و لحظاتی رو مثل دو هم بازی کنار هم شادی کنین، جایی مثل اسکیپ روم.
کم پیش میاد؛ مجموعه ای که عملا فلسفه وجودیش باید بر اساس ترس و دلهره باشه، یکی از اتاق های فرارشو به بازی و هیجان اختصاص بده این بار بدنبال اتاق فرار ترسناک نباشه. مجموعه اتاق فرار انیگما از اون استثناهای روزگاره که فکر همه جاشو کرده و سعی کرده واسه همه اعضای خانواده برنامه بچینه. طراحای این مجموعه برای خانواده هایی که دلشون میخواد به صورت دسته جمعی از بازی کردن و دورهمی لذت ببرن، یه اتاق فرار خاص و پر هیجان طراحی کردن که واقعا بی نظیره.
اتاق رویا که تو اتاق فرار برج میلاد قرار داره از اون جاهاییه که چشم بسته میشه بهش اعتماد کرد و دست خانواده رو گرفت و برای سپری کردن یه روز پر هیجان به اونجا رفت. در واقع این بازی مختص اتاق فرار تهران هست و در اتاق فرار کرج بازی های ترسناک وجود داره. البته تو این اتاق کاملا شرایط و ویزگیهای اتاق فرار حفظ شده و بازیکنا باید برای فرار از اتاق، از عهده ی معما ها و چالش های پر هیجان اتاق بر بیان. ولی این چالش ها بیشتر مهارتی بوده و احتیاج به صرف انرژی و کمی دقت داره.
معماهای اتاق طوری طراحی شدن که باید کاملا به صورت گروهی حل بشن و همه اعضا برای رسیدن به یه هدف مشترک تلاش کنن. تمام طول مسیر پر از لحظات هیجان آور و پر نشاطیه که برای بچه ها حسابی جذابه و برای بزرگترا یادآور لحظات خوش کودکی. اتاق فرار رویا، مثل اسمش یه اتاق رویایی پر از رنگ و نشاطه که همه چیزش از موسیقی و نور گرفته تا دکور و معما برای لذت بردن و شاد بودن شما ساخته شده.
پس اگه دلتون می خواد با یه تیر دو نشون بزنین، اتاق رویای مجموعه انیگما همون کوچه گم شده تو رویاهای کودکیه که فقط کافیه یه سر بهش بزنین تا هم تموم خاطرات کودکیتون زنده بشه و هم حس و حال اون دوران رو یه بار دیگه تجربه کنین.
منبع: اتاق فرار انیگما