هر عملی که به واسطه آن و تعمداً درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعترافگیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیضآمیز از هر نوع [شکنجه محسوب میشود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفاً منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام یا بخشی از آنها باشد، نیست.
پرچه اسپانیایی
وسیله ای بسیار ساده است که برای جدا کردن پوست قربانی از بدنش مورد استفاده قرار میگرفت. با توجه به شکل آن، هیچ ماهیچه یا استخوانی از پاره شدن در امان نمیماند. قربانی را برهنه میکردند، و او را میبستند تا کاملا بی دفاع شود. سپس شکنجه گر ها، عمل ناقص کردن قربانی را آغاز میکردند (گاهی در معرض دید عموم). کار خود را معمولا از پاها شروع کرده و به آهستگی به سمت پشت، سینه، گردن و در نهایت صورت میرسیدند.
گاو برنجی
درون شکم این گاو برنجی که به آن گاو فالاریس، گاو برنزی یا گاو سیسیلی نیز گفته میشود، کاملا تو خالی بود تا قربانی در آن جای بگیرد. و در کنار بدنهی آن هم دربی تعبیه شده بود که محکوم به اعدام یا شکنجه از آن به درون گاو انداخته میشد. وقتی که محکوم را درون گاو برنجی میگذاشتند، در آن را میبستند و زیر شکم گاو آتش روشن میکردند. به این ترتیب، بهتدریج بدنهی فلزی گاو داغ میشد و به مانند یک اجاق در میآمد و فرد درون آن هم طی چند ساعت به آرامی و به طرز دلخراشی زندهزنده کباب میشد.
لوله تمساح
لوله تمساح قربانی در داخل لوله ای قرار داده میشد که به اندازه کافی برای ورود فرد کافی بود. لوله، که میخ هایی نوک تیز به شکل دندان های تمساح داشت. و به آرامی فشرده میشد تا قربانی را بی حرکت نماید. شکنجه گر تنها میتوانست صورت و پاهای قربانی را ببیند. با کمک کربن و آتش موجود زیر لوله، شکنجه گر به تدریج لوله را گرم میکرد تا قربانی یا اعتراف نماید و یا جان خود را از دست دهد.
صندلی اسپانیایی
برای شکنجه، صندلی های مختلفی وجود دارد. تمامی آنها در یک زمینه مشترک هستند: وجود میخ هایی که پشت، زیر دست، زیر پا، و نشیمن گاه، را میپوشاند. تعداد میخ ها در یکی از صندلی ها، بین 500 تا 1500 عدد در متغییر بود. برای آنکه قربانی نتواند حرکت کند، مچ های او را به صندلی میبستند؛ در یکی از مدل ها، دو وزنه را به بازوها وصل میکردند تا با پایین کشیدن دست ها، میخ ها در بدن قربانی فرو رود و درد او را بیشتر نماید. در برخی از مدل ها، دو سوراخ در زیر صندلی ایجاد میکردند تا شکنجه گر اگر احساس میکرد که قربانی هوشیار است، با استفاده از زغال، بدن او را شدیدا بسوزاند.
شکنجه سفید ( white torture)
از شدیدترین نوع شکنجه است مبتنی بر محرومیت حسی و ایزوله کردن شخص است و در آن روح و روان شخص آزار داده میشود شکنجه سفید سبب تخریب هویت شخصی شکنجه شونده و کاهش زیادی در محصولات فکری او میشود و فعالیت های فکری او را کاهش میدهد تا جایی که حافظه ی فرد از بین می رود.اصول تئوری و عملی این نوع شکنجه بر پایه ی دستاوردهای روانشناسان است و زمان شکل گیری آن را به طور مشخص بایستی دوران پس از پایان جنگ جهانی دوم دانست.
فرد در خلا و فضای کاملا سفید رنگ و مبهمی رها میشود که از هر آنچه لازمه حس و درک انسان بودن و حفظ هویت خویش است، محروم میشود، از هوا و نور و صدا گرفته، تا خبر و خواندن و نوشتن. شیوه هایی از قبیل بیدار نگهداشتن به مدت طولانی (به مدت شش روز مداوم)، روش غرق مصنوعی و زنجیر کردن در موقعیت های دردناک به گونه ای که امکان حرکت متهم برای مدت های طولانی از او سلب شود می تواند اثرات مخرب و شدیدی روی مغز انسان برجای بگذارد.
وسایل به رنگ سفید است.طوری که جز رنگ سفید چشمان شخص چیز دیگری نمیبیند تا به جنون کشیده شود و مدت زیادی نمیکشد (حدود دو روز) که فرد کور میشه. چند روز بعدم شروع به خودزنی و در نهایت خودکشی میکنه