از کلیشه های خودساخته بیرون بیایم

?‍♂امیر علی پسر ده ساله ای است که مادرش در کلاس بلند خوانی کتاب ثبت نامش کرد.

پسر شیطون و بازیگوشی بود. به قول خودش روزی سه چهار ساعت با گوشی موبایل سرگرم می شد.

کلاس بلندخوانی کتاب را با امیر علی شروع کردم.

امیر علی از درس و مدرسه بیزار بود. درس خواندن را دوست ندارد. اما عاشق شنیدن قصه بود. وقتی برایش کتاب داستان می خواندم با تمام وجود به محتوای قصه گوش می داد. بعد با هم گپ و گفتگویی اندیشه ورزانه داشتیم. در پایان هر جلسه چند تا بازی تقویت حافظه و تمرکز چاشنی کلاس بلندخوانی بود.

  جلسه هفتم به حرف هایی که می زد دقت کردم. متوجه شدم کتاب ها و ارتباط گرفتن با محتوای داستان ها تا چه اندازه می تواند در روح و جسم بچه ها اثر گذار باشد.

وقتی ما بزرگترها به دلتنگی ها و حرف های بچه ها گوش می کنیم و به احساسات شان احترام می گذاریم، عزت نفس شان تقویت می شود.

من با امیر علی با زبان خودش گفتگو می کنم و امروز خیلی خوشحالم که توانسته ام نگرشش را نسبت به درس خواندن ، گوشی بازی بدون پند و اندرز دادن تغییر بدهم.

حالا بنا به گفته خودش و اظهارات مادرش صبح ها خیلی زود از خواب بیدار می شود. امیر علی می گفت:"دارم تلاش می کنم که شب ها هم تا دیر وقت بیدار نباشم."

روزی که کلاس را با امیر علی شروع کردم تنها واژه ای را که به راحتی بیان می کرد " نمی دانم بود " با روش های گفتگویی حالا خیلی کم از این واژه استفاده می کند، آموختن ها توانسته است توان فکری امیر علی را افزایش بدهد.

• به نظرم هر نقطه‌ی سپید و کوچکی قادر است کمک کند کودکان از کلیشه‌ها بیرون بیایند. زندگی را برای کودکان در درس، ورزش و هنر و کلاس های تقویتی خلاصه نکنیم.

مهارت های زندگی را که فرزندان مان نیاز دارند، به آن ها بیاموزیم.

جزییات رفتار بچه‌ها را ببینیم.

کمک کنیم بچه‌ها که با هم سر مقام‌ آوردن" و "حفظ مقام" با هم نجنگند.

پدر و مادرها نگران اول‌شدن بچه‌هایشان نباشند.

تفاوت کودکان را به رسمیت بشناسیم.

کودکان را برای نه گفتن و نه شنیدن آماده کنیم.

فاطمه داداشی

ممنون که با ارسال پست های آموزشی به دیده شدن آن ها کمک می کنید.

#اندیشه_ورزی

#بلند-خوانی