یاداشتی بر فیلم پیر پسر ساخته اکتای براهنی از دیدگاه روان شناسی
🎬 این فیلم داستان مردی به نام غلام باستانی است؛ شخصیتی شرور، پرخاشگر و قدرتطلب.
غلام نماد یک تیپ شخصیتی است که هم در خانواده و هم در جامعه، برای رسیدن به خواستههایش از خشونت و سلطه استفاده میکند.
فیلم بیشتر از اینکه قصهی فردی را روایت کند، انگار میخواهد یک الگوی فرهنگی را نشان دهد: آدمهایی که قدرت برایشان تنها ابزار بقاست و برای رسیدن به آن هیچ مرزی نمیشناسند.
باستانیها آدمهای ناامناند
در روانشناسی میگوییم پشت خشونت همیشه یک ترس و ناامنی هست.
غلام با خشونت، پرخاش و توهین، در واقع میخواهد ضعف درونیاش را پنهان کند.
قدرت برای این افراد مثل اکسیژن است
چون از درون احساس کمبود دارند، به زور و سلطه متوسل می شوند. هر جا بتوانند، از خانواده گرفته تا اجتماع، میخواهند قویتر از دیگران دیده شوند.
حسادت بیمارگونه
یکی از نکات کلیدی، حسادت والدین یا بزرگ ترهای شخصیت فیلم به جوانترهاست.
در روانشناسی به این میگوییم «حسادت والد به فرزند»؛ یعنی والد نمیخواهد فرزندش موفقتر یا توانمندتر شود، چون آن را تهدیدی برای هویت خودش میبیند.
چرخه خشونت
این افراد در کودکی معمولاً با خشونت یا سرکوب بزرگ شدهاند.
ناخودآگاه همان الگو را تکرار میکنند: فریاد، ناسزا، ضرب و شتم یا حتی حذف.
راه رهایی
شناختن این الگو در خودمان و اطرافمان.
جایگزین کردن خشونت با گفتوگو.
کار روی ترسها و زخمهای کودکی در مسیر درمان یا کوچینگ است.
ایجاد محیطهای خانوادگی و اجتماعی امن که در آن موفقیت فرزند یا زیردست تهدید به حساب نیاید.
✨ در یک جمله:
فیلم پیرپسر چهرهی غلام باستانی را به ما نشان میدهد، اما در حقیقت آیینهای است برای دیدن یک واقعیت روانشناختی: آدمهایی که چون درونشان پر از ترس و ناامنی است، بیرون با خشونت و سلطه ظاهر میشوند.
فاطمه داداشی
🆔 @donyaye_nevisandegi
اگر این فیلم را دیده اید خوشحال می شوم نظرتون رو با من و دوستان همراه به اشتراک بگذارید.
