((تو خیلی تنبلی)) ، ((تو به حرف های من توجه نمی کنی)) ، و .... عبارت هایی هستند که شما شاید در رابطه با همسرتان بسیار به کار بردید و همواره از (( تو)) استفاده کرده اید. آیا شما و همسرتان به این عادت مبتلا شده اید که هنگام خشم و آزردگی ، انگشت اتهام و سرزنش را به سمت یکدیگر بگیرید؟ و اگر مدام به همسرتان می گویید اشتباه می کند یا او را بر اساس رفتارهای آزار دهنده اش تعریف می کنید، بدانید که تنها نیستید. طبق مطالعات مراکز مشاوره ازدواج اکثر زوج ها بعد از این که دوره ی شیفتگی اولیه را به افول می گذارد، به این عادت دچار می شوند.
شما در جایگاه یک زوج باید در این دوره ی سرزنش و انتقاد آسیب زا گیر کنید. در رابطه ای آگاهانه، باید بیشتر روی احساسی که به رفتار دارید تمرکز کنید و کمتر به همسرتان انتقاد کنید.
دکتر هندریکس بین سرخوردگی های موجود در روابط بزرگسالان و تجارب دوران کودکی ، ارتباط معنا دار می بیند و در حین کار با هزاران زوج دریافته است که وقتی زخم های کودکی و احساسات یکدیگر را به طرزی همدلانه تر درک می کنید، می توانید خود را شفا دهید و در جهت دستیابی به رابطه ای آگاهانه تر حرکت کنید.
او معتقد است در رابطه ای متعهدانه سه مرحله وجود دارد . وقتی رابطه به مشکل بر می خورد، ما در مرحله ی دوم گیر می افتیم و نمی توانیم به مرحله ی سوم برویم. مرحله ی اول عشق رمانتیک است که با عاشق شدن شروع می شود. در این مرحله با نامزدتان حس یگانگی و وحدتی دارید که ابدی به نظر می رسد. در مرحله ی دوم جنگ قدرت اتفاق می افتد و بیشتر در لاک دفاعی فرو می رویم و همسرمان را سرزش می کنیم و به جای درگیری در رابطه، بیشتر بر دفاع از خودمان تمرکز می کنیم. در ای مرحله کم کم احساس می کنیم بسیاری از ویژگی هایی را که در ابتدا باعث شدند عاشق شویم دوست نداریم.
آیا می دانید چرا این اتفاق می افتد؟
به این دلیل که ما نا خودآگاه به دنبال کسی هستیم که بتواند احساس تمامیت و یگانگی بیشتری به ما بدهد و کسی که باعث رشد ما بشود. والدین ما اغلب از کودکی اعصاب ما را به بازی می گیرند و بعضی از عمیق ترین زخم هایمان را به وجود می آورند. اما اگر این مسائل را حل کنیم، می توانیم به رشد شخصی چشمگیری دست پیدا کنیم. متاسفانه بسیاری از زوج ها در مرحله ی جنگ قدرت گیر می افتند و نمی توانند این چرخه تدافعی را بشکنند و در نتیجه بحران ها را تکرار می کنند. برای این که رابطه در حد اکثر ظرفیتش به ثمر بنشیند زوج ها باید از این جنگ قدرت آگاه شوند و حرک به سمت مرحله ی سوم رابطه ، یعنی مرحله ی عشق واقعی یا آگاهانه را شروع کنند.
در رابطه ی آگاهانه ، مسائل حل نشده ی کودکی تان را می شناسید و می دانید این مسائل چه تاثیری در روابط کنونی تان دارند. در این حالت وقتی عیبی در همسرتان می بینید با تامل بر تجارب دردناک خود متوجه می شوید که دارید به نحوی بار روانی خود را به همسرتان نسبت می دهید. هر بار احساس سر خوردگی می کنید باید به این فکر کنید که این حس از کجا نشئت می گیرد و این روش به شکل کعجزه آسایی اختلافات را ساده می کند.
ضمنا در تلاش برای ساخت رابطه ای آگاهانه، از توهماتی که راجع به همسرتان دارید خلاص می شوید و او را نه منجی بلکه فردی مثل خودتان می بینید که در تلاش است رشد کند . ضمنا بدون این که انتظار داشته باشید همسرتان ذهن خوانی کند ، مسئولیت بیان احساساتتان را به عهده می گیرید و در ارتباط خود عاقلاه تر بر خورد می کنید تا راه های درک متقابل را باز بگذارید. در این روند یاد می گیرید چگونه به نیاز ها و آرزو های یکدیگر به اندازه ی نیاز ها و آرزو های خودتان اهمیت بدهید زیرا می دانید این کار به سلامت رابطه و خوشحالی خودتان کمک می کند.
یک روش برای حرکت به سمت رابطه ای آگاهانه تر تغییر چد واژه در ارتباطات روزمره و ابراز آگاهانه تر سرخوردگی ها و احساسات آسیب دیده بدون انتقاد یا دفاع مخرب است. زمانی که احساساتتان را ابراز می کنید به جای این که همسرتان را سرزنش کنید تمام ساز و کار حل اختلاف را تغییر می دهید و به جای بد تر کردن وضعیت حس همکاری را ایجاد می کنید.
از جمله ی (( من احساس می کنم )) استفاده کنید.
اگر در حال بیان مسئله ای هستید بر احساسات خودتان تمرکز کنید و احساساتتان را خلاصه و بدون پیچیدگی بیان کنید. به جای سرزنش همسرتان برای توصیف رفتار آزار دهنده برای توصیف احساس خود از کلمات (( من احساس می کنم)) استفاده کنید. به ان مظور بر روی احساساتتان تمرکز کنید و زخم های گذشته را نیز در نظر داشته باشید و اگر که حمایتی لازم دارید آن را درخواست کنید و حتما گوش دادن فعالانه را به تمرین هایتان اضافه کنید و این کار باعث می شود گفت و گوی آگاهانه را تمرین کنید و گفت و گویی را تشکیل دهید که در آن یکی از زوجین با زبانی آگاهانه موضوعی را مطرح می کند و دیگری همدلانه به او گوش می دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت ها می توانید با افراد متخصص در این زمینه بهترین کلینیک روانشناسی مشورت نمایید .