فرار، نتیجه حیرت!
مهدی نصیری سرانجام از ایران فرار کرد تا احتمالا خود را به عنوان یکی از مغزهای فرار کرده از ایران معرفی کند.!

🔸او که تمام زندگی خود را در افراط و تفریط گذرانده است اینک برگ جدیدی از زندگی را رو کرده و آن چیزی نیست جز هجرت از #دار_المسلمین به #دار_الکفر برای مبارزه با حکومت دینی به نام دفاع از دین.! مسیری که قبل از او چهرههایی چون امجد پیمود و به دامان فرانسه، کشوری ضد اسلام پناه برد!
🔹روزی که نصیری به نام دین زیرآب هر نوع تعقل و اندیشهای در قالب فلسفه را میزد، شاید خودش نیز تصور نمیکرد در مقابل حکومت دینی بایستد آن هم به جرم تلاش برای اجرای احکام اسلام در جامعه اسلامی.!
🔹نصیری در کتاب "عصر حیرت" خود صراحتا اعلام میکند چون امام معصوم نیست و ایدئولوژی مدرنیته در جهان حاکم است، پس کسی حق ندارد برای اجرای دین به تشکیل حکومت حتی فکر کند. یعنی خالی کردن عرصه برای جهانخواران برای قتل عام و چپاول ملتها توسط مدرنیته که قبلا آن را #الحاد_مدرن خوانده بود!.
🔹او که براندازی حکومت اسلامی را تنها هدف خود اعلام کرده بود، به یاران نداشتهاش اعلام کرد من از ایران خارج شدم تا دستگیر نشوم اما شما محکم به مبارزه ادامه دهید، من هم از کانادا دعاگویتان هستم.!
▪️در بی ثباتی شخصیتی نصیری همین بس که او قبلاً منتقد سرسخت جریان اصلاحات بود ولی بعدا تندتر از هر اصلاحطلبی شد، سال ۹۶ از منتقدین روحانی و طرفدار شهید رئیسی بود ولی در سال ۱۴۰۰ بعد از ریاست جمهوری ایشان به تندترین شکل ممکن علیه وی بود!.
▪️برای اینکه بدانید نصیری متقدم، نصیری متاخر را چگونه ارزیابی میکرد کافی است به این سخن او در نقد روحانی در سال ۹۶ توجه کنید:
آقای روحانی با خط تبلیغی ای که در این انتخابات در پیش گرفته و هر لحظه بر شدت آن می افزاید، هم عناصر معاند داخلی را به #شورش فرا می خواند و هم قدرتهای خارجی را برای #تعرض به کیان و تمامیت سیاسی و ارضی ایران وسوسه می کند و این هولناک ترین اتفاقی است که ممکن است برای کشور رخ دهد.!
▪️آقای نصیری اکنون پروژه خود را دقیقا ایجاد آشوب و حمایت از حمله نظامی به ایران، تعریف کرده است. با این تفاوت که کسی او را جدی نمیگیرد و این مسأله او را بیش از پیش در حیرت و سقوط فرو برده است.!
▪️بغض نسبت به جمهوری اسلامی و شخص ولی فقیه، مهدی نصیری را که در روزنامه کیهان مخالفین و منتقدین را تفتیش عقاید می کرد، به پذیرش لواط و شراب کشاند.
▫️در تاریخ شیعه امثال مهدی نصیری کم نبوده اند. اینها از بین نمیروند از نامی به نام دیگر از نسلی به نسلی دیگر از دوره ای به دور دیگر منتقل میشوند. مثل آن قانون فیزیک!
❗️عبدالکریم سروش با آن همه عظمت وقتی مقابل پرسش نوه اش درباره لیبرالیسم و همجنس بازی قرار میگیرد! بر همجنس بازی می تازد و آن را خلاف اخلاق و فطرت بشری می داند!
نصیری از او هم جلوتر است!
🔸اسلام دلبخواهی و دور از قرآن همین است.میشود اسلامی که در آن آخوند خلع لباس شده، #آقا_میری به حضرت نوح(ع) نقد دارد و #نصیری بر خلاف نص صریح آیات قرآن عمل قوم لوط را به رای پارلمان و عرف ارجاع میدهد!
آقای نصیری!
لابد مرحله بعد پذیرش رابطه جنسی با محارم براساس رای پارلمان و عرف است! غرب اینها را همپذیرفته است.
سقوط انتها ندارد...

همواره مرور و ذکر خاطرات از شخصیتها، عاملی برای شناخت و مشخص شدن سیر تغییرات و یا تکامل افراد است، یکی از افرادی که در روزهای اخیر، اسمی از او برده میشود، مهدی نصیری روزنامه نگار و مدیر مسوول اسبق کیهان است، مدیری که بنا بر اظهارات افراد در هر دو جناح سیاسی اصلاحطلب و انقلابی، از ابتدا هم در برخورد با موضوعات افراطی رفتار میکرده است و در روزهای اخیر نیز به شکل دیگری به سمت افراط و تفریط حرکت میکند تا جایی که مواضع فعلی این فرد با سوابق قبلیاش تناقضی آشکار دارد.
در همین زمینه، تقی دژاکام فعال فضای مجازی و خبرنگار با سابقه در مطلبی، درباره تفاوتهای نگاه مهدی نصیری به حوزه حجاب در سال ۱۳۶۹ و سال ۱۴۰۲، به ذکر خاطرهای میپردازد که حکایت از تغییرات نصیری دارد:
"مردادماه سال ۱۳۶۹ بود. آن روز ناصر بهرامی راد یکی از دوستانی که تازه به سرویس اندیشههای روزنامه آمده بود مطلب خوبی درباره مادام کوری شیمیدانی که تحقیقات مؤثری درباره رادیواکتیو داشت، نوشته بود.
مطلب خوبی بود و گفتم آن را به خانم قدوسی تایپیست گروه بدهد تا برای چاپ در صفحه آماده کنیم. مطلب را به دوست خوب و هنرمندم علی رضایی هم که آن موقع طراح جوان و صاحبسبک و امروز مجسمهساز خوبی است، دادم که برای آن طرح بکشد.
گفتم آقای نصیری! مادام کوری را با حجاب کنیم مردم میخندند؛ راستش را بخواهید خجالت هم میکشیدم که او را آنهم در قالب طرح باحجاب کنیم. اما آقای نصیری کوتاه بیا نبود. به سرویس برگشتم و ماجرا را به دوست طراحمان گفتم. رضایی که اتفاقاً دامغانی هم بود و فکر کنم به دلیل همین آشنایی با آقای نصیریِ دامغانی به کیهان راهیافته بود، بیشتر از من تعجب کرد و البته ناراحت شد. هر چه به او گفتم که مادام کوری را با حجاب بکشد قبول نکرد و گفت این کار توهین به من و به خوانندگان روزنامه است.
گفتم: صفحه گیر طرح توئه؛ گفت: یک کاریاش میکنم و شروع کرد طرحی دمدستی از وسایل آزمایشگاهی شیمی کشید و داد و کلاً خانم مادام کوری را از طرح حذف کرد. طرح را به آقای نصیری نشان دادم؛ فهمید که اینجور طرح کشیدن نوعی اعتراض است؛ اما چیزی نگفت و صفحه را امضا کرد."

