اگر روزگاری چهرههای امنیتی نظیر سعید حجاریانها، تاجیکها، عبدیها یا به قولی تئوریسین های تندروهای اصلاحات، با پشتوانههای نظری و لجستیکی خارجی هدایتگر صحنههای فریب مردم بودند و با نظریه فشار از پایین و چانه زنی از بالا فریب و آشوب و اغتشاش را تئوریزه میکردند، حالا میدانداری و لیدرهای اجتماعی به لمپنها و ملیجک هایی نظیر رضا رشیدپور، مسیح علی نژاد، علی کریمی و نظایر آنها رسیده است.
قبلاً رسانههای پشتیبان این جریان نیز هوشمندانهتر عمل میکردند اما بهمرور رسانههای اصلی آنها نظیر ایران اینترنشنال هم رو به ادبیات گلدرشت و کارهایی مانند آمد نیوز روحالله زم رو آورد.
اما ریشه این افول و ابتذال کجاست؟
هوشیار و مجرب شدن مردم و تکراری شدن سناریوهای این نادان ها برای مردم بهمرور سرمایه اجتماعی آنها را کمتر و کمتر کرد. تا جایی که مجبور شدند دست به دامن سلبریتیها و شومن ها شوند.
همین چند سال پیش بود که سعید حجاریان در گفتگو با نشریه اصلاحطلب گفته بود باید حرفهایمان را از زبان سلبریتیها بزنیم.
چنین تفکری، خروجیهایی نظیر محمد حسینی، مسیح علی نژاد و امثال علی کریمی را به عنوان رهبران اپوزیسیون معرفی میکند و طبیعی است که با چنین رهبرانی نتیجه چنین خواهد بود.
به نظر میرسد توجه دادن به تفکر در جامعه و چشاندن طعم شیرین عقلانیت در سیاستها و رویههای اجرایی این جماعت عنود و کم محتوا را بیش از پیش کم اثرتر خواهد کرد.

گوهر خیراندیش با تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی به این نتیجه رسید که جان کسی در ایران اهمیت ندارد
گوشی رو از دست این پیرمرد پیرزنهای سینما بگیرید تا بیشتر از این آبروی خودشونو نبردن!
پرویز پرستویی هم قبلا تصاویر هوش مصنوعی رو منتشر کرده بود و به جایگاه غرب در پیشرفت تکنولوژی غبطه خورده بود :))

























