حضرت امام صادق علیهالسلام دربارۀ آیۀ «فَلَمّٰا آسَفُونٰا اِنْتَقَمْنٰا مِنْهُمْ» زخرف/55 (چون ما را به خشم آوردند از آنان انتقام گرفتیم) فرمودند:
«خداوند مانند افسوسِ ما، افسوس نمیخورد ولی اولیائی براى خود آفريده كه آنها افسوس میخورند و خشنود میگردند. آنها مخلوق و پروردۀ اويند. خداوند، خشنودى آنها را خشنودى خود و خشم آنها را خشم خود قرار داده است. زيرا ايشان را مبلّغين خود و دلالتكنندگان و راهنمای بهسوى خویش قرار داده است و از اين جهت است كه آن مقام را دارند.
معنى آيه آن نيست كه افسوس دامن خداى تعالى را میگيرد آنچنان كه دامنگير مخلوق میشود بلكه معنى آن، همانند آن است که فرمود: «هر كه به یكى از دوستان من اهانت كند به پيكار من آمده و مرا به مبارزه خوانده است » و فرمود: «هر كه از پيغمبر فرمان برد، از خدا اطاعت کرده است» و نيز فرمود: «همانا كسانى كه با تو بيعت كنند، با خدا بيعت كردهاند و دست خدا روى دست ايشان است»
تمام اين عبارات و آنچه مانند اينهاست معنايش همان است كه برايت گفتم. همچنين است خشنودى و خشم و صفات مشابه دیگر.
اگر بنا باشد كه افسوس و دلتنگى دامن خدا را هم بگيرد -در صورتى كه خود او خالق و پديد آورندۀ آنهاست- روا باشد كه گویندهای به خود اجازه دهد و بگوید روزى شود كه خداوند خالق نابود گردد، زيرا اگر خشم و دلتنگى بر او وارد شود و دگرگونى عارضش گردد از نابودى در امان نباشد؛ بعلاوه در اين صورت ميان پديد آورنده و مخلوق، و ميان قادر و آنچه زير قدرت است و ميان خالق و مخلوق فرقى نباشد!
خداوند از چنين گفتار ناهنجار، برترى دارد. او خالق همه چيز است بدون آنكه به آنها نيازى داشته باشد و چون بىنياز است، اندازه و چگونگى نسبت به او محال است.»
الكافي، ج1، ص:144، ح6