گاهنامه اقتدار
گاهنامه اقتدار
خواندن ۷ دقیقه·۱۴ روز پیش

از تحریم رای زنان تا تکریم رای زنان

◀ وقتی امام خمینی (ره) رای‌دادن زنان را تحریم کرد!

  • رقیه سلمانی | تکنولوژی اتاق عمل 1400


اگه به شما بگن «امام خمینی، همون موقعی که تو رژیم شاه با کاپیتولاسیون مخالفت کردند، با حق رأی زنان هم مخالفت کردند»، چی می‌گید؟!
سوالی که روبه‌رو شدن با اون، در چند ثانیه‌ی اول، چنان میخ‌کوبم کرد که هیچ انتقال پیام عصبی بین سلول‌های حسی و مغزم صورت نگرفت!

با اولین جستجو، متوجه صحت خبر شدم؛ خبر درست بود!

آیا واقعاً امام (ره)، در زمانی که اوضاع بر وفق مرادشون نبوده، با این حق زنان در رژیم شاهنشاهی مخالفت کردند و بعدها، با تصویب این قانون، برای خودشون امتیاز خریدند؟!

  اگر کمی در زندگی امام خمینی (ره) سرک کشیده باشیم و چند ورقی از زندگی‌شون رو مطالعه کرده باشیم، منطقاً این گزینه باید رد بشه و بریم سراغ گزینه‌ی بعدی که اصل ماجرا دقیقاً چی بوده؟!
پس شما رو دعوت می‌کنم به خوندن این مطلب:

  بررسی ظاهری و سطحی اندیشه‌ی امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه) درباره‌ی اعطای حق رأی به زنان، در دو دوره‌ی پهلوی و جمهوری اسلامی، می‌تونه نشون‌دهنده‌ی تضاد در آرای ایشون درباره‌ی مشارکت سیاسی زنان باشه؛ چراکه ایشون در سال ۱۳۴۱، در برابر پیشنهاد لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی، مخالف این کار بودند، در حالی که در جمهوری اسلامی، از اعطای حق رأی به زنان دفاع می‌کردند.

  برای بررسی نظر امام (رحمت‌الله‌علیه) درباره‌ی حق رأی زنان، می‌بایست کمی به عقب برگشت و به تحولاتی که در ابتدای دهه‌ی ۴۰ در جهان و ایران روی داد، اشاره نمود تا درک نظرات ایشان راحت‌تر شود؛ زیرا درک این مسئله، در کنار درک مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن زمان ایران و جهان، ممکن است.

  در این برهه و در سال ۱۹۶۱، «جان اف کندی»، به ریاست‌جمهوری آمریکا انتخاب شد. بررسی‌ها نشان می‌دهد استراتژی وی درباره‌ی جهان سوم، به‌شدت تحت تأثیر کسانی چون «روستو»، نظریه‌پرداز توسعه‌ی جهان سوم است که به او مشاوره می‌دادند.

  روستو (استاد گروه تاریخ اقتصاد در مؤسسه‌ی علم و صنعت ماساچوست پوست)، یک شخصیت فرهنگی بود که در پست ریاست برنامه‌ریزی وزارت امور خارجه گمارده شد. روستو قبلاً در قالب یک اثر تحقیقی کارآمد، به نام مراحل رشد اقتصادی، یک مانیفست غیرکمونیست توسعه‌ی اقتصادی را نوشته بود. این اثر بیان می‌کرد که چگونه استاندارد دانشگاه می‌تواند جنگ سرد را در میان ملل فقیر برپا و از منافع آمریکا در جهان سوم دفاع کند.

  دولت کندی، برخی از نظرهای روستو را در این‌باره که چگونه می‌توان شرایط توسعه‌ی جهان سوم را به گونه‌ای تغییر داد تا همچنان در بلوک غرب بمانند، به اجرا درآورد.

  بر اساس این استراتژی، برای کنترل جهان سوم، به‌جای استفاده از ابزارهای نظامی، می‌بایست با ایجاد تغییراتی در ساختار اجتماعی و تغییر وضعیت زندگی مردم، شرایط و بسترهای قیام‌های مردمی را از بین برد.

در همین راستا، برگزاری همه‌پرسی ششم بهمن‌ماه ۱۳۴۱ و تعقیب برنامه‌های اصلاحی از سوی شاه، به اجرا درآمد.

  از این رو، کندی نخستین کسی بود که تصویب اصول شش‌گانه‌ی انقلاب شاه و مردم را به محمدرضا پهلوی تبریک گفت:

  «پیروزی آن اعلی‌حضرت را در رفراندوم تاریخی روز شنبه‌ی گذشته، صمیمانه تبریک می‌گوییم که بیش از پیش مایه‌ی خوشبختی است که اکثریت عظیم ملت ایران، رهبری آن اعلی‌حضرت را در راهی که منعکس‌کننده‌ی خواسته‌های ایشان است، مورد تأیید قرار داده‌اند. مسلم است که این پشتیبانی ملی، اعتماد آن اعلی‌حضرت را به درستی در راهی که برگزیده‌اند، تقویت کرده و عزم شما را در رهبری کشور خویش، به جانب پیروزی در مبارزه‌ای که برای بهبود زندگی ملت خود در پیش گرفته‌اید، جزم خواهد ساخت».

  رفرم‌های اجتماعی که از سوی آمریکا تشویق می‌شد، دو هدف عمده را در نظر داشت؛ اولین هدف، تلطیف وضعیت اجتماعی به‌منظور آرام‌سازی جامعه بود تا از ایجاد انقلاب و خروج کشور‌ها از بلوک غرب جلوگیری کند؛ و هدف دوم، ایجاد تغییرات گسترده در زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی کشورهای جهان سوم و تطبیق آن‌ها با وضعیت جدید بلوک غرب بود.

  در واقع، از آنجا که استقرار و تداوم تولید برخی از صنایع، به دلیل افزایش هزینه‌های تولید و کارگری و ارتقای استانداردهای محیط زیست در جهان غرب، دیگر توجیه اقتصادی نداشت، در دهه‌ی ۶۰ میلادی، غرب تصمیم گرفت تا بخشی از این صنایع را به کشورهای جهان سوم انتقال دهد، تا از این کشور‌ها هم به عنوان مناطق تولید ارزان‌قیمت کالا و پایلوت‌هایی صادرات به دیگر کشورهای جهان سوم استفاده کند و هم بازار مصرفی خود در این کشور‌ها را ارتقا دهد.

  این اقدام، نیازمند تضعیف ساختار کشاورزی این کشور‌ها و افزایش نیروهای انسانی ارزان‌قیمت بدون سرمایه بود.

  آمریکا، به این منظور، انجام اصلاحات ارضی و ایجاد بسترهای ورود زنان به بازار کار و تضعیف ساختار خانواده به‌منظور تأمین نیروی ارزان‌قیمت در جهان سوم را در دستور کار خود قرار داد.

به همین دلیل، کندی، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، رژیم پهلوی را در این مقطع وادار به ایجاد اصلاحات ارضی و برخی تغییرات اجتماعی، نظیر اعطای حق رأی به زنان و تسهیل به‌کارگیری آن‌ها در مشاغل، نمود.

  با این حال، هرچند رژیم پهلوی سعی کرد این اقدامات را با ظاهری اصلاح‌طلبانه انجام دهد، اما نیت واقعی این رژیم از چشمان تیزبین امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه) پنهان نماند.

  از این ‌رو، ایشان در دهه‌ی ۴۰، در مقابل لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی و اصلاحات ارضی، که قرار بود به‌منظور حفظ منافع آمریکا اجرا شود، موضع‌گیری کردند. یکی از مواضع ایشان، مخالفت با حق رأی زنان بود؛ مسئله‌ای که ظاهری فریبنده داشت اما در حقیقت، اجرای اهداف آمریکا را در دستور کار شاه قرار داده بود.

  امام‌ خمینی (رحمت‌الله‌علیه) در زمان ارائه‌ی لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی، در تلگرافی به علم، نخست‌وزیر وقت، در ۲۸ مهرماه ۱۳۴۱، بیان می‌کنند:

  «ورود زن‌ها به مجلسین و انجمن‌های ایالتی و ولایتی و شهرداری، مخالف قوانین محکم اسلام است که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست و برای دیگران حق دخالت نیست. فقهای اسلام و مراجع مسلمین، به حرمت آن فتوا داده و می‌دهند. در این صورت، حق رأی‌دادن به زن‌ها و انتخاب آن‌ها در همه‌ی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشح ... سلب کرده است».

  ایشان در همین زمان، بارها تأکید کردند که با اصل رأی‌دادن زنان مخالفتی ندارند، بلکه آنچه باعث موضع‌گیری علیه این اقدام دولت پهلوی شده، نیت این رژیم برای به فساد کشاندن زنان است.

  در این‌ باره، ایشان در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که به مناسبت شروع محرم به ملاقات ایشان آمده بودند، می‌فرمایند:
«موضوع حق شرکت دادن زنان در انتخابات مانعی ندارد؛ ولی حق انتخاب شدن آن‌ها فحشا به بار می‌آورد. موضوع حق رأی دادن زنان و غیره، در درجه‌ی آخر اهمیت قرار دارد. ما می‌خواهیم مشروطیت را حفظ کنیم. اکنون که در ایران حق آزادی از ما سلب شده، به فکر زن‌ها افتاده‌اند! در حال حاضر، آزادی قلم، بیان، افکار و حتی حق حیات از مردم سلب گردیده است».

ایشان ادامه می‌دهند:

  «ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم. مگر مردها آزادند که زن‌ها می‌خواهند آزاد باشند؟ «آزادْ مرد» و «آزادْ زن» با لفظ درست می‌شود؟ مردها آزادند؟ در این مملکت الآن مردها آزادند؟ در چه چیز آزادند؟»

  بر همین اساس، امام (رحمت‌الله‌علیه) توضیح می‌دهند:

  «این شاه است که زن‌ها را به فساد می‌کشاند و آن‌ها را عروسک می‌خواهد بار بیاورد. مذهب با این فاجعه‌ها و دردها مخالف است، نه با آزادی زن».

  ایشان در مصاحبه با «لوسین ژرژ» درباره‌ی مسائل سیاسی و اجتماعی ایران، ضمن تأکید بر حفظ حقوق زنان توسط اسلام، می‌فرمایند:

  «در خصوص زنان، اسلام هیچ‌گاه مخالف آزادی آنان نبوده است؛ برعکس، اسلام با مفهوم زن به‌عنوان شیء مخالفت کرده و شرافت و حیثیت او را به وی بازگردانده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد، آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند؛ اما رژیم شاه است که با غرق‌کردن آن‌ها در امور خلاف اخلاق، می‌کوشد مانع از این شود که زنان آزاد باشند.

  اسلام شدیداً معترض به این امر است. رژیم، آزادی زن را البته نظیر آزادی مرد از میان برده و پایمال ساخته است. زنان، مانند مردان، زندان‌های ایران را پر کرده‌اند. در اینجا است که آزادی آن‌ها در معرض تهدید و خطر قرار گرفته است. ما می‌خواهیم که زنان را از فسادی که آنان را تهدید می‌کند، آزاد سازیم».

  بر این اساس، می‌توان استنباط کرد که مخالفت امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه) با اعطای حق رأی به زنان در لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نه مخالفت با اصل مشارکت زنان در امور اجتماعی، بلکه جلوگیری از اجرای نیات پلید رژیم پهلوی بوده است.

امام خمینیزنانپهلوی
گاهنامه فرهنگی-سیاسی-اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید