
«واااااای!»، مونولوگ تکراری جمعۀ دو هفته پیش است که با اختلاف اندکی در تعداد «الف»ها، پاسخ «خواب ماندمِ» رُفقای جامانده از صبح آن روز میشد.
تصویر پیرزن کوتاهقد با موهای بِلُند، وقتی پرچمی چهاررنگ در دست، به نقطهای نگاه میکرد و عکس آن پسر با شلوارک و دمپاییهای سوراخدار که در هوای -احتمالا- گرم، چهرهاش را پشت پلاکارد در دستش پنهان کرده بود، بار دیگر عنوان خبر را در سرم میپیچانند: «نخستین راهپیمایی روز قدس در شهر ریودوژانیروی برزیل»
درحالی که امیدوارم اسم آن شهر را درست نوشته باشم، با خود میاندیشم چه چیز دوستان مرا از سیل جمعیتی که روز جمعه در خیابانها شعار میداد، به خواب کفایت داده بود؟ و با خود تکرار میکنم: «یعنی ریودوژانیروییها در روز قدس، ناهار چه خوردند؟!»
آیتالله خامنهای در پیامِ شب 26 رمضان، روز قدس امسال را مهمتر از روز قدسهای گذشته دانست و گفت:
ملتهای دنیا طرفدار ما هستند
و شاید بتوان گفت علت اهمیت تمام روزهای قدس در همین «طرفداری ملتهای دنیا» تبیین شده.
پیادهروی در روز گرمی که ناهار سر ظهرش پرسش -تقریبا- همیشگی مصاحبههای ادارات دولتی است، چنان در نظر ما ساده آمده که به سختی میتوانیم باور کنیم جریانات ایجادشده از دل انتفاضههای (خیزشهای مردمی ملت فلسطین بر علیه اسرائیل) اول و دوم (مثل حماس) بارها و بارها همین خیابانگردی ما را محرکهای مهم فعالیتهای خویش نامیده اند.
طبیعی است اگر شما در وسط جوی پرآبی با شیب 15 درجه بنشینید، به سختی بتوانید حال آنان که شعار «مرگ بر خشکی» سر میدهند را بفهمید. مقصودم مردم نیجریه است؛ وقتی راهپیماییهایشان در سال 2021، باعث تحدید فعالیتهای علنی حکومت نیجریه در همکاری با اسرائیل شد. یا 800 هزار نفری که 2 سال پیش، وقتی بزرگترین تظاهرات تاریخ انگلیس را در حمایت از فلسطین انجام دادند، دولت خود را به «بازبینی» سیاستهای ارسال سلاح به اسرائیل مجبور ساختند. یا راهپیمایی سال 2022 در مالزی با شعار «Free Palestine through Resistance» که حتی برخی از اندیشمندان سلفی را به هواداری مقاومت مسلحانۀ فلسطینی کشاند.
«التطبیع خيانة»، شعار مردم مراکش در راهپیماییهای مهر 1402 بود؛ همانی که به تعلیق نشستهای مشترک دولت این کشور با اسرائیل و کاهش روابط رسانهای میانشان منجر شد و «پشتوانۀ استراتژیک و روانی»، تعبیر زیاد نخاله، دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین در وصف راهپیماییهای در حمایت از فلسطین است.
آنچه از روابط قطعشدۀ دانشگاههای گرانادا، اویدو و بارسلونا با موسسات اسرائیلی و عذرخواهی رسمی آکادمی اسکار از «حمدان بلال»، کارگردان فلسطینی و قطعنامههای سازمان ملل بر علیه اسرائیل و حکم بازداشت نتانیاهو پس از سالها قتل عام میبینیم، تنها به خاطر اعتراضات مردمی است متحد در طرفداری مظلومین؛ ولو به قیمت ضررهای متنوع برای خودشان.
قابل تامل آنکه آیتالله خامنهای در خطبۀ روز عید فطر گفت:
اگر [مردم دنیا] اطلاعات بیشتری [از جنایات رژیم صهیونیستی] داشته باشند، بیشتر از این هم [اعتراض و تظاهرات] میکنند.
و شما باید از خود بپرسید آیا چنین راهپیمایی عظیمی در دهها کشور در یک روز خاص از هر سال، هیچ نقشی در اُفتادن دوهزاری مردم دنیا ندارد؟! همین قاعده، برای پیادهروی میلیونی اربعین نیز صادق است.
اما روز قدس امسال از چه جهت در کلام آیتالله خامنهای مهمتر بود؟ به نظر میرسد وجه تمایز امسال با سالیان گذشته در آن است که مردم دنیا، شفافتر از گذشته، حقایق را میبینند: نتیجۀ عینی مقاومت، مظلومیت مردم فلسطین، صدق و راستی آنان، وحشیگری اسرائیل بعنوان نمایندۀ «دموکراسی» در غرب آسیا و حمایتهای کشورهای غربی از آن با تمام دعویهای انساندوستانهشان و اتهامهای مزورانهای که به ایران و دیگر تابعین انقلاب اسلامی وارد میکردند.
و از مردم دنیا،
آنهایی که ما را میشناسند، طرفدار ملت ایرانند
چراکه اصلیترین حامی فلسطین در تمامی شرایط، ملت ایران و به دنبال آن، دولتش بوده و آیتالله خامنهای، همین را «یکی از افتخارات ملت ایران» میداند.
تصور میشود که خداوند هرکس را به تناسب گرفتگی شرایط او بازخواست خواهد کرد. یعنی اگر آن جوان فلسطینی باید از زمین برمیخاست، تفنگ به دست میگرفت و با سربازان اسرائیلی میجنگید، آن جوان ایرانی باید از خواب برمیخاست، چوب پرچم در دست میگرفت، از آن جوان فلسطینی حمایت میکرد و بعد از راهپیمایی هم مینشست و ناهارش را میخورد.