ویرگول
ورودثبت نام
erahimi631
erahimi631
erahimi631
erahimi631
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

سفر در گذر زمان

تابستان که میشود ناخودآگاه سفرلازم می­شوم.چندروز از هفته دلم در تب و تاب مسافرت رفتن است.شرایط شغلی و بیماری منحوس کرونا باعث شده نتوانم برنامه مناسب و مدونی برای سفر طرح­‌ریزی نمایم و همین موضوع موجب خستگی روحی،روانی و جسمی­ام شده است.

همیشه برنامه‌­ریزی سفر و مهیا کردن اسباب مسافرت یکی از بهترین حال و احساس‌­هایی است که تجربه کرده­ و می­کنم.خود را به جاده سپردن و رفتن به دل مسیر یکی از لذت‌­بخش‌­ترین بخش­‌های زندگی است.

البته برای من دهه شصتی هنوز سفر، اندکی غم شیرینی برایم به همراه دارد.انگار مرا به دوران کودکی در روستاه‌های جنوب کشور برمی­گرداند.به دورانی که سفر برای ما معنای لذت و شادی نداشت، بلکه فراق و جدایی و مشقت را به ما یادآوری می­کرد.هنوز به یاد دارم زمانی که مردان روستا و منجمله پدرم برای ماه‌ها یا سالها بار سفر به آن سوی دریاها را ،برای کار و درامد می­‌بستند چقدر برایمان سخت بود.البته آن دوران ما به نبودن پدرمان بیشتر عادت داشتیم تا بودن‌شان.پدرم هنوز که هنوزست از سفر بیزار است.سفر برایش یادآور روزها و لحظه­‌های آخر حضور در کنار خانواده و رسیدن زمان جدایی از فرزندان قد و نیم­‌قدش و فراق همسر جوانش آن­‌هم برای ماه‌ها و سال‌های طولانی است.می­گوید سفر برایم یادآور روزهای غربت؛تلخی دلتنگی و مشقت­‌های سفر چندروزه با قایق و سرگردانی در آبهای دریا است.هنوز حسرت می­خورد و با آه از ندیدن قدکشیدن ما میگوید.از مشقت­‌های زندگی در اتاقی کوچک و در اوج گرما آن­‌هم به صورت چندین نفری در کویت ، بحرین ، قطر و امارات تا غروب‌­های تنهایی در ساحل دریا.از زمانی که پانزده ساله بوده و برای اولین بار در اوایل دهه پنجاه به بحرین برای کار رفته است.

مسافرت در دوران کودکی به‌­همراه پدر و مادرم را بسیار کم به یاد می‌آورم.امروزه می­‌دانم چقدر درگیر بزرگ­کردن ما بوده و جوانی­‌شان را صرف ما کرده‌­اند.حال که خودم پدر و همسر هستم و حتی برای چندروز نیز توانایی دورشدن از آنها را ندارم، درک می­کنم آنها چقدر سختی­‌ها را به جان خریده­ تا ما در آسایش بزرگ شویم.

غرق در افکارم هستم و با خود می­گویم شایدبه همین دلیل است که در سالهای نه­‌چندان دور آهنگ­های محلی که برای سفر می­‌سرودند معمولا با غم و اندوه هم­نوا بود.سفر و مسافر در آهنگ به فراق و جدایی تعبیر می­شد.

آهنگ مسافر کویتم از خواننده خرم‌­ابادی زنده‌­یاد حسین فرجی چقدر زیبا، حزن و اندوه مردان آن روزگار را که به اجبار برای کار تن به این سفرهای مشقت‌­بار می­‌د‌ادند بیان کرده است.

گذر زمان و جبر روزگار می‌­تواند معناها را دگرگون کند.سفر یعنی زندگی،ای­‌کاش همه­‌چیز برای همه معنای زیبایی داشته باشد.مثلا باران برای همه نعمت­الهی باشد نه اینکه برای عده­‌ای یادآور چکه­‌کردن سقف خانه­‌شان.

معنای برف برای اسکی­‌باز و کول‌بر یکی نیست.

احسان رحیمی

25 تیر 1399

سفرنوشتن
۵
۲
erahimi631
erahimi631
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید