همه ما از دیدن ساختمونهای زیبای شهر لذت میبریم ولی من اولین باری که معماری دل و جانم رو تسخیر کرد هنگام مواجهه با مسجد شاه اصفهان بود. به محض دیدن اون گنبد رویایی به فکر ایده پشت همچین بستر بینظیری افتادم. حقیقتاً تازه شدم. تازگیای که در ساختمونای مجلل با نماهای رومی و کلاسیک شهر تهران نصیبم نشد. برای من معماری مثل سایر شیوههای دیزاین راهکاری به مسائل انسانه و چه راهکاری تاثیرگذارتر از چیدمان زیستگاه انسان؟
متاسفانه معماری که باید راه حلی برای نیازهای ما باشه، تبدیل شده به محصولی برای تزیین ظاهری بنا و بالا بردن قیمت. با بیشتر شدن جمعیت شهر تهران و افزایش بیرویه تراکم، هر متر مربع ارزش مالی بیشتری پیدا کرده. با کساد شدن سایر بازارها و هجوم نقدینگی از اصناف گوناگون به سمت بازار مسکن، طراحی هرچه بیشتر از انسان محوری به سمت تومن محوری سوق پیدا کرده.
کوچه باغهای شمرون که جزوی از خاطرات دوران کودکی ما بود به جعبههای بلند میان پارکینگی از خودروهای سرگردان تبدیل شدند. ساختمانهایی که از دید منِ طراح محصول در بهترین حالت رابط کاربری زیبا ولی تجربه کاربری مناسبی نداره! جای یه برج کاخنما در کوچهای با عرض ۵ متر و بدون تعامل با بناهای اطراف نیست. راهسازی که مثل هزارتو به هم پیچیده شده به کنار.
معماریای که قرنهاست موازی با فرهنگ و سبک زندگی ما پیش اومد الان کجاست؟
معماری ایرانی دارای ویژگیهای کاربردی بر اساس توسعه پایدار است که قرنهاست با زندگی ما گره خورده. مانند توجه ویژه به حریم خصوصی فرد، محور قرار دادن حیاط و ایجاد خانه در اطراف آن، تراسهای مسقف برای کنترل انرژی، استفاده از مصالح سازگار با محیط زیست، توجه به همبستگی انسان و طبیعت،...
من اصلا شخص سنت گرایی نیستم. از دید من هرچه از سنت و فرهنگ که به نیاز امروز ما پاسخ میده رو باید استفاده و بقیه رو کنار بگذاریم. ولی این راه حل معماری ایرانی این همه مدت به نیاز ما به بهترین شکل پاسخ داده و باید کماکان ازش بهره ببریم. نه بخاطر اینکه ریشه در فرهنگ ما داره، بخاطر اینکه کار میکنه. به عنوان مثال نمونه طراحی خدمات در دوره صفویه شهر اصفهان یکی از بهترین نمونههای طراحی تجربه شهروندیست. ساخت و محور قرار دادن میدان نقش جهان کنار بازار و محله مسکونی، ایجاد مساجد و مراکز اجتماعی در اطراف آن، ساخت سی و سه پل بر زاینده رود و توسعه شهری دو طرف رودخانه و طراحی سیستمی که شخص شهروند به راحتی به زیست، عبادت، خرید و تفریح بپردازه. ما چهارصد سال پیش پایتختمون اصفهان رو به بهترین شکل دیزاین کردیم، الان چرا نمیکنیم؟
کافه اسپریس در تهران
هومن بالازاده با معماری این کافه موفق به کسب چند جایزه جهانی از جمله مقام اول مسابقه معمار شهری بارسلون شد. در این بنا از آجرچینی و لعاب کاری به شیوه متفاوت و خلاقانهای استفاده شده. نکتهای که در طراحی بنا جالبه ترکیب شیشه و آجر و ایجاد همچین نور پردازی جذابیه. متاسفانه این کافه به دلیل مشکلات اقتصادی صاحب کافه تغییر کاربری داد و به فروشگاه صنایع دستی تبدیل شد!
برج Savina در سن دیگو
معمار این بنا استاد حسین امانت معمار برج آزادی تهران است. در بالای این برج تراسی مسقف با رو به دریا قرار داره که با الهام از تراسهای مسقف ایرانی طراحی شده.
باغ موزه گیاهان دارویی در کردان
باغ موزه گیاهان دارویی، فضایی برای معرفی، شناساندن و ارایه دستاوردهای مربوط به پزشکی و گیاهان دارویی در ایران است. معماری این بنا توسط گروه معماری مدام انجام شده. در چیدمان این فضا از المانهای معماری ایرانی مانند پوشش کاشی هفت رنگ، حوض کاشی و نقش فرش بختیاری استفاده شده.
ویلای آنا و سعید در اصفهان
این ویلا نزدیک اصفهان در شهرک ویلایی (سال ۹۳) توسط مرجان صادقی طراحی شده. در ارتباط فضاهای داخلی با حیاط و توجه ویژه به فضاهای باز فردی و جمعی از معماری ایرانی الهام گرفته شده. آنا و سعید اگه صدای منو میشنوید یبار ویلاتون دعوتم کنید :)
ساختمان اداری ترمه در همدان
معماری ساختمان اداری ترمه توسط فرشاد مهدی زاده و احمد بطحائی طراحی شده است. در نما از آجر چینی به شیوه سنتی به گونهای استفاده شده که امکان ورود به طبقه بالا از سقف بنا امکان پذیر شده
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند (حافظ شیرازی)
سپاس که تا اینجا اومدید. من متخصص معماری نیستم. فقط به عنوان یه کاربر که به نیازهاش توجه نشده به بیان دغدغم پرداختم. امیدوارم در آینده به دیزاین در ایجاد سامانههای پویا و پایدار بیشتر بها بدیم.
شاید از این نوشتهها هم خوشتون بیاد.
تاثیر تکنولوژی بر طراحی تجربه زندگی
چرا در محیط کاری نباید قانونی برای پوشش وجود داشته باشه؟