آتش منبع الهام بشر برای مدت های زیادی بوده است. کلا هر چیزی گرمش می چسبد. حتی نوشیدنی های سرد هم در هوای گرم می چسبد.جدا از آن نور عملا هم معنا با گرما شده چه زمانی که وقتی یک جسم خیلی گرم شود، نور تابش می کند؛ تا این فرض که اگر جسمی نور دارد گرمتر از جسمی از همان جنس است که نور ندارد. این هماهنگی بین حس لامسه و حس بینایی ما را تا کجا می برد.
از آن بیشتر فوران احساسات در آدمی همواره با گرم شدن بدنش آغاز میشود از خشم تا احساس دوست داشتن تا هیجان و برای آدمی که از ابتدا گرما برایش با آتش بوده باعث می شود احساس هم پنداری بیشتری با آن داشته باشد.
می ماند یک بحث آنکه انساناز اتش چه را می خواهد؟ و چه را نمی خواهد؟
گرما را می خواهد، ولی سوزندان را نه
پختن غذا را می خواهد ولی منت دود داشتن را نه
قوی بودن وانرژی را می خواهد، ولی مطیع نبودن و جنگل سوزی را نه
انسان از آتش درونش چه می خواهد و چه نمی خواهد؟