مسیر رشد از سعی و خطا میگذره! ما با بخش خطای داستان مشکل داریم، میخوایم شروع بدون خطا داشته باشیم. اگه وقتی شروع کردیم که داریم یک محتوای پرفکت تولید میکنیم یعنی خیلی دیر شروع کردیم.
خب حالا سوال اینجاست که اگه دیر شروع کنم و یک محتوای پرفکت تولید کنم که بهتره! میل کمالگراییم رو هم ارضا کردم.
ولی سوال اینجاست که پرفکت از نظر کی؟ من همون محتوایی که بعد از چند ماه یا چند سال بلاخره از خر شیطون پایین اومدم و تولید کردم و فکر میکنم یک محتوای پرفکته! اگه یک هفته دیگه بهش نگاه کنم، به نظرم اون یک آشغاله.
ما در هر شرایط و با هر سطح از دانش انباشته شروع کنیم داریم آشغال تولید میکنیم چون قاعده رشد از مسیر سعی و خطا میگذره نه هی برنامهریزی و هی از شنبه شروع کردن.
محمدرضا شعبانعلی یک مفهومی رو توی دوره مدیریت توجه متمم باز میکنه به اسم مونوکرونیک و پلیکرونیک، توی اون دوره میگه که افراد پلیکرونیک خیلی علاقهدارن که هی برنامهریزی کنن ولی اهل اجرا نیستن. ما معمولا امر برنامهریزی برامون لذت بخشه و سعی میکنیم مسائل رو پیچیده کنیم تا از اجرا دربریم.
مسائل واقعا به این پیچیدگی نیستن، ما قاعده بسیار سادهای داریم به اسم سعی و خطا که باید هر چه سریعتر شروعش کنیم و با هر فرمتی که راحت هستیم، میخواد صوت باشه یا متن یا تصویر، فقط تولید محتوا کنیم.
من طبیعتا باید یک مظروفی داشته باشم تا بریزم توی یک ظرفی و به مخاطب ارائه بدم، بدون مطالعه و مختصر دانش انباشتهای نمیتونم شروع به تولید محتوا کنم.
من باید یک وقتی برای فراوری اون محتوا بزارم و از دید مخاطب اون رو تحلیل و بهینه کنم (سعی نکنم آشغال تولید کنم، سعی کنم بهترین خودم رو بذارم ولی میدونم که خروجی توی شروع آشغاله)
من یک تلاشی برای دیده شدن اون محتوا از راههای مختلف داشته باشم و از مخاطب بازخورد بگیرم و خودم رو اصلاح کنم.