-انسان تنها موجودی است که می تواند بر خود نظر کند و شاهد بر خود باشد
زیرا صاحب روح است که به واسطه این روح از خود بیرون می آید و خود را نظاره می کند.
ولی چه بسا کسانی که به کلی از روح خود بیگانه شده و آنرا از دست می دهند یعنی روح خود را به اشیاء و دنیای بیرون می فروشند و بی روح می شوند.
معرفت نفس در اندیشه این آدمها امری مهمل و بیهوده است زیرا روح این آدمها در اشیاء و مالکیتهای دنیوی و عاطفی به سرقت رفته و گم شده است.
و لذا خودشناسی این آدمها عبارتست از شناخت اتومبیل،خانه،علوم فنی،نژاد،بازار،پول،بیمه،بانک و...
و نزدیکترین حدّ خودشناسی اینها از نظریات و ایده های روانشناختی و جامعه شناسی و اقتصادی و سیاسی و تاریخی فراتر نمی رود:
من طبی،من تاریخی،من اجتماعی،من اقتصادی،من سیاسی،من بانکی،من بیمه ای،من نجومی،من بهداشتی،من اینترنتی و ...
و من خانوادگی که نزدیکترین من به خویشتن است.
این آدمها کور و کر و مدهوشند و در تاریکی گم شده اند و به کلی خود را گم کرده اند زیرا روحشان را گم کرده اند....
منبع:کتاب از خود تا خودآ،صفحه10،اثر استاد علی اکبر خانجانی